زمانی که ما میخواهیم از خداوند چیزی درخواست کنیم دست های خود را به آسمان می بریم ، احساس میکنم خداوند جایی دور از ماست ، فکر میکنیم که در بالادست ها نشسته و از دور نظاره گر ماست و این دیدگاه چقدر اشتباه می تواند باشد ...
خداوند خود در قران کریم می فرماید که از رگ گردن به ما نزدیک تر است ، برای خواندن خداوند لازم نیست دستی به آسمان برد ، لازم نیست ذکری بر لب ها جاری کرد کافیست او را ببینی و سخن او را بشنوی اما نه به چشم و گوش سر بلکه با گوش و چشم دل !
باید او را درک کنی و بفهمی ، باید به این علم برسی که تو نیز تکه ای از روح خداوند هستی و همه ی ما به نوعی به منبع انرژی یعنی خداوند متصل هستیم و از این انرژی تغذیه می کنیم .
خداوند یک روح عظیم است که نمی توان گفت در اینجا حضور دارد و در آنجا خیر!
خداوند همواره با ماست و کنار ماست اگر او را درک کنیم و بپذیریم
نمی توان گفت که چشمانیست که می بیند و گوش هایی است که می شنود چرا که خداوند فراتر از همه ی این هاست .
خداوند در ذهن توست ، در باور توست و به هر اندازه که او را باور کنی در زندگی خود او را خواهی دید .
به هر سو که بنگری او را خواهی دید .
خداوند جسمی نیست که عده ای آرزو دارند با او ملاقات کنند !
خداوند موجودی نیست که همه آرزو دارند به صورت رو در رو با او صحبت کنند !
خداوند آگاهیست .
همانطور که اشاره کردم خداوند در ذهن و قلب تو وجود دارد و در قرآن خود میفرماید که هر گاه بندگان من درباره من از تو (پیامبر) سئوال کردند بگو من نزدیکم مرا بخوانند تا اجابت کنم .
اما این خواندن چیست ؟ چگونه اجابت می شود ؟ چرا در این آیه مکررا از واژه من استفاده می شود و چطور است که می گوید من نزدیکم اما ما در آسمان ها به دنبال او می گردیم ؟
اینها همه سئوالاتیست که می بایست ذهن تو را همانند من به خود درگیر کند ، اگر خواهان این هستی که خداوند را درک کنی ، اگر خواهان این هستی که خداوند را ببینی پس اولین کار تو این است که خودت را درک کنی و خودت را ببینی چرا که تو آینه تمام نمای خداوند هستی .
کپی با ذکر لینک مقاله مجاز است