آنهایی که کتابهای هری پاتر را خواندهاند یا فیلمهایش را دیدهاند، به احتمال زیاد با عنوان این مقاله آشنا هستند. اما اگر جزو این دو دسته نیستید، صمیمانه برایتان اظهار تاسف میکنم. شما فرصت لذت بردن از یکی از جذابترین و برترین شاهکارهای ادبیات فانتزی را از دست دادهاید.
چه کسی میتواند آخرین جملات کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ را فراموش کند؟ مطمئنم تمام طرفداران مجموعه هری پاتر، خود را کنار هری، رون و هرمیون تصور میکردند و همراه آنان، به رفتن فرزندانشان به بزرگترین مدرسه جادوگری چشم دوخته بودند. همان لحظهای که همه عاشقان سینه سوخته هری پاتر، پایانبندی داستان را ستایش میکردند و به جوآن کتلین رولینگ درود میفرستادند.
با این حال، پس از ضیافت اشکها و لبخندها، مردم به خود آمدند و متوجه سوالات بیشماری شدند که داستان در ذهن خوانندگان بر جای گذاشت. هری، هرمیون و رون چه شغلی پیدا کردند؟ آیا به مدرسه برگشتند؟ چه اتفاقی برای جینی، لونا، جرج و سایر شخصیتهای دوست داشتنی رمان افتاد؟ نخست، خانم رولینگ خبر از نوشتن دانشنامهای منسوب به مجموعه هری پاتر داد که در آن تمامی سوالات پاسخ داده میشوند، اما در نهایت، این نویسنده دوست داشتنی، پایگاه طرفداری پاترمور (Pottermore) را راهاندازی کرد. رولینگ در این وبسایت، اطلاعاتی را با طرفداران به اشتراک گذاشت که در پایانبندی اصلی وجود نداشتند. هر سه شخصیت اصلی، به استخدام وزارتخانه جادوگری درآمدند. هرمیون، به مدرسه برگشت و درسش را تمام کرد. جینی نیز بازی خود را در کوئیدیچ به طور حرفهای ادامه داد.
جی کی رولینگ، سرانجام شخصیتهای محبوب هری پاتر را در پاترمور با طرفداران به اشتراک گذاشت؛ اما این نکته را نیز خاطر نشان کرد که اگر راه دیگری را در داستان هری پاتر در پیش میگرفت، چه بلاهای متفاوتی بر سر شخصیتهای کتاب میآمد. البته، هیچکدام از این راههای متفاوت، شامل هری پاتر مونث نمیشوند، هرچند فکر بدی هم نیست! ملکه جادوگری ادبیات فانتزی میگوید که برای مجموعه هری پاتر، 7 پایان متفاوت در نظر گرفته بود. در واقع، این هری پاتری که ما خواندیم و دیدیم، میتوانست هفت سرانجام مختلف داشته باشد. (پخش موسیقی دلهرهآور هری پاتر و جام آتش ┐(・。・┐) ♪)
هری ممکن بود بمیرد
رولینگ در مصاحبهای با USA Today ادعا کرد: در روزهای اول، همه گزینهها روی میز بود... . از این جمله، ظاهرا میتوان برداشت کرد که هری زنده میماند. او همچنین اظهار داشت: اوایل نوشتن داستان میدانستم که میخواهم هری از ته قلب باور کند که دارد به سمت مرگ میرود... . خب، من و همه طرفداران خوشحالیم، پسری که زنده ماند، تقریبا چنین کاری را انجام داد.
هرچند، اگر نویسنده، هری را در آخرین سکانس به قتل میرساند، طرفداران او را نمیبخشیدند.
برنامه این بود که آرتور ویزلی نیز کشته شود
رولینگ قصد داشت تا آرتور ویزلی را در کتاب هری پاتر و محفل ققنوس، به فیض شهادت نائل کند، اما در آخر، قلب او چنین اجازهای نداد و نتوانست این کار را انجام دهد. آرتور ویزلی نماد حمایتگری و پشتیبانی بی مزد و مواجب از هری و دامبلدوری بود. منازعههای او با لوسیوس مالفوی هم جذبه خاصی رو به آرتور داده بود. در حمله نجینی، مار غولپیکر لرد ولدمورت، نزدیک بود مرگ آرتور ویزلی رقم بخورد که هری به نجاتش شتافت.
لوپین و تانکس قرار نبود بمیرند
از سوی دیگر، خانم نویسنده که قصدی برای کشتن دو شخصیت مهربان و بامزه داستان نداشت، در نهایت هردو را در کتاب آخر، قلع و قمع کرد. رولینگ در این باره گفت مرگ آنها، درد و ناراحتی بسیاری برایم به وجود آورد. آخر مگر میشود درد و ناراحتی به وجود نیاید؟ تانکس با اون شور و بامزگی جوانیش، لوپین با اون چهره مردانه و صدای مهربان. خانم رولینگ! ما هم در غم شما شریک بودیم 😞.
نویل و لونا میتوانستند پایان خوشی با یکدیگر داشته باشند
رولینگ در مصاحبهاش با CBBC عنوان کرد: وقتی در حال نوشتن کتاب هفتم بودم، مقداری کشش میان لونا و نویل احساس کردم. تصمیم گرفتم، صبر کنم و ببینم چه میشود... . با این حال، در نهایت این رابطه شکل نگرفت، شاید به این دلیل که لونا بیش از حد به پاکیزگی خود اهمیت میدهد و حاضر به جفتگیری نیست 😄.
ممکن بود رون از پسش برنیاید
در طول نوشتن این سری کتاب، رولینگ در نظر داشت تا رون به قتل برساند و عده بسیاری را از خود متنفر کند! اما خب در نهایت، خانم نویسنده شخصیت رون را در داستان نگه داشت و موجب شد تا پیشبینی دنیل ردکلیف (بازیگر نقش هری پاتر) که گفته بود یکی از سه شخصیت اصلی، هری، رون یا هرمیون از داستان اخراج میشوند، درست از آب درنیاید.
هری و هرمیون میتوانستند عاشق یکدیگر شوند
با وجود رابطه بعضا خشن و لجبازی رون و هرمیون، رولینگ اعتراف کرد که به نظر او ازدواج هری و هرمیون میتوانست ایده بهتری باشد. او رابطه هرمیون و رون را آرزوی تحقق خواند و حتی اما واتسون، بازیگر نقش هرمیون در عجب بود که چگونه رون میتواند باعث خوشبختی هرمیون شود؟!
پایانبندی اصلی، جزییات بیشتری داشت
در اصل، پایانبندی که رولینگ برای مجموعه داستان هری پاتر نوشت، از جزییات بیشتری مانند تمام فرزندانی که در قوم ویزلی در 19 سال گذشته به دنیا آمدند، برخوردار بود. اما در عوض، او چنین پایانبندی را که امروزه میخوانید، نوشت تا داستان، مبهم و شاعرانه تمام شود. آنهایی که میخواهند اطلاعات بیشتری از سرنوشت ویزلیها (اگر رولینگ بنویسد، من شخصا حاضرم تمام تاریخچه ویزلیها را بخوانم!) و دیگر شخصیتها بدانند، وبسایت پاترمور، بهترین گزینه برای گذراندن وقتشان است.
اگر بخواهم صادقانه اعتراف کنم، پایانبندی کتاب کمی برایم لوس بود. البته شاید لوس کلمه مناسبی نباشد، بیشتر برایم معمولی بود. خب حق بدهید، داستانی که از ب بسم الله ما را با با موجودات، دنیا و شخصیتهای بد و خوبش شگفتزده میکند، با چنین پایانبندی خالی از جادو، کمی مخاطب را (حداقل مرا!) ناامید کرد.
چیز جالبی که به تازگی پیدا کردم، این است که گرگ پالاست، در پست وبلاگی ادعا میکند جی کی رولینگ، برخی از نوشتههای منتشر نشده و در واقع پیشنویس داستانش را به او داده است. چیزهایی مثل اینکه هری، مدیر هاگوارتز میشود، جینی به پرنده تبدیل میشود و یکی از نوادگان هری، دوباره دوران تاریک ولدمورت را به وجود میآورد. درست یا غلط، ارزش یک بار خواندن را دارد!
کدامیک از شما طرفدار دو آتشه هری پاتر هستید؟ فکر نمیکنید ملکه جادوگری ادبیات میتوانست این مجموعه را تاریک، خشن و جذابتر به پایان برساند؟ اگر شما بودید چه سرنوشتی برای هری و دوستانش رقم میزدید؟