سفر به مشهد به قصد زیارت و تفریح و امتحان کردن کبابها و غذاهای فوقالعادهی آن دیار هیچ وقت از رونق نمیافتد، اتفاقا برعکس روز به روز به تعداد مسافرانش اضافه میشود. اما همانطور که حتما همه میدانید، مشهد علاوه بر حرم امام رضا و شاندیز و طرقبه جاهای دیدنی بسیاری دارد. شاید ما به بسیاری از این مکانهای دیدنی بارها و بارها سر زده باشیم و اما از تاریخ و روایت آن جاها چیزی ندانیم.یکی از این مکانهای مشهور و نام آشنا آرامگاه پیر پالاندوز است.
بقعهی این عارف مشهور در کنار مرقد امام رضا قرار گرفته و بیشتر زائران امام هشتم شیعیان، به این مرید و شاگرد او نیز ادای احترام میکنند. اگر شما هم مشتاقید بدانید که چرا برای پیر پالاندوز آرامگاهی به آن بزرگی ساختهاند و تاریخ آن عمارت به چند سال قبل برمیگردد، در ادامه با مجله گردشگری سفرزون همراه باشید.
پیر پالاندوز کیست؟
اسم اصلیاش شیخ محمد عارف عباسی بود و از عرفای به نام سلسلهی ذهبیه به شمار میرفت. ذهبیه یکی از سلسلههای تصوف شیعی است که از قرن سوم هجری پا گرفت. محمد ده قرن بعد از هجرت پیامبر در روستای کارندِ مشهد به دنیا آمده بود. از عرفای معتبر زمان خود به شمار میرفت و صاحب موقعیتی رشک برانگیز بود. اما دلش نخواست بی زحمت و با منت زندگی کند، برای همین به پالان دوزی مشغول شد و از این راه زندگیاش را میگذراند. به دلیل شغلش هم به پیر پالاندوز مشهور شد.
پیر پالاندوز، علاوه بر کفش دوزی، هنرهای بسیاری را میدانست: در کیمیاگری دستی داشت، خطاط خیلی خوبی بود و استاد تمام خط ثلث بود. کتابی مشتمل بر به هفت سوره از قرآن باقی مانده است که کتابت آن را منسوب به شیخ محمد میدانند.
زمانی که رهبران دروغین و مدعی زیاد شدند، شیخ درس و ارشاد را کنار گذاشت و در دکانش مشغول کفاشی شد. تا اینکه چند باری امام قائم را به خواب دید که به او دستور ارشاد میداد. او هر بار سرباز میزد. تا اینکه در خواب دید امام از او آزرده شده، گلیم از زیر پای او میکشد، سپس به چهار میخ میکشدش و زندانیاش میکند.
درد و رنج بسیاری کشید تا امام رضا شفاعتش را کرد و او از شکنجه رها شد. از اندوه این کابوس یک سال مریض در خانه افتاد تا کم کم بهبود یافت و دوباره مشغول ارشاد و وعظ شد. در تمام سالهای درس، از امام رضا را متناوبا