همه ما با واژه انگیزه و امید آشنا هستیم. این انگیزه است که باعث می شود حرکت کنیم و جریان داشته باشیم. بدون شک کسی که انگیزه نداشته باشد، خیلی زود شکست می خورد. به عبارت دیگر، امید و انگیزه فتح قله باعث می شود کوهنوردی قله ای را فتح کند. انگیزه مالی یا داشتن شغل خوب یا هر انگیزه ی دیگری باعث می شود تا شخصی سال ها عمر خود را صرف رشته های سختی مثل پزشکی یا هوافضا یا هر رشته ی پر مشقت دیگری کند. در حقیقت انگیزه و پشتکار برای رسیدن به هر کاری لازم است.
در مقاله امروز دوجلدی تصمیم داریم پنج کتابی که امید و انگیزه تان را چند برابر می کند معرفی کنیم و خلاصه یا چند خط از هر کدام را با هم بخوانیم.
1.کتاب شادی
خلاصه : کتاب شادی اثری از دالایی لاما ـ اسقف دزموند توتو است . این کتاب روایتگر گفت و گوهای یک هفته ای دالایی لاما و اسقف توتو با موضوع خوشحالی است ، روایتِ گفتوگوهایی که در این کتاب آمده است از جنس معمول و خسته کننده رهبران سیاسی نیست که هر روز شاهد آن هستیم. ارتباط و وابستگی عاطفی عمیق دالایی لاما به عنوان رهبر بوداییان تبت با اُسقف دزموند توتو از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، ریشه در باورهای آنان دارد. شادی و پرهیز از درد و رنج که هر دو آن را هدف اصلی زندگی می دانند و البته پاسخ به این پرسش بنیادین که منشأدرد و رنج انسان در چیست؟ و آیا می توان به اعتبار شاد زیستن از مصائب بشری بی اعتنا عبور کرد؟ این کتاب مخاطب را به سوی شادمانی و شعف درونی و استوار دعوت می کند و در پایان نیز تمرین هایی را برای حفظ این شادی و گذشتن از کنار ناهمواری های زندگی و استحکام ثبات روحی و معنوی ارائه می دهد.
بخشی از متن کتاب : فرقی نمیکند اگر مثل من بودایی باشی یا مثل اسقف مسیحی، یا پیرو هر مذهب دیگری یا اینکه حتی پیرو هیچ دین و مذهبی نباشی. انسانها از لحظه تولد به دنبال خوشحالی میگردند و از رنج میگریزند. با وجود تفاوتهای فرهنگی، تحصیلات و یا اعتقادات مذهبی در این مورد همه همسان هستیم. اشتیاق به شادی و رضایت در بطن وجود ماست. اما به سختی به آن دست مییابیم و در بیشتر موارد هم به نوعی بی وزن و فرّار است. یک آن هست و لحظه بعد مثل پروانهای پر پر زنان رفته است.
تنها منبع شادی که پایان نمیپذیرد، درون خود ماست. در پول نیست، در قدرت نیست، در موقعیت نیست. برخی از دوستان من میلیاردر هستند، اما خوشحال نیستند. پول و قدرت و صلح و صفا برای کسی آشتی نمیآورند. دستاوردهای برونی، شادی حقیقی درونی به بار نمیآورند. باید به درون خود بنگرید.
2.کار عمیق
خلاصه : کتاب کار عمیق نوشته کال نیوپورت دو هدف دارد ، هدف اول اینکه ثابت می کند فرضیه کار عمیق درست است و هدف دوم آموزش دادن و ایجاد عادت هایی برای اینکه کار عمیق را محور زندگیتان قرار دهید. بسیاری از اوقات ما تمام وقت و انرژیمان را صرف دنیای مجازی میکنیم و نتیجهی چندانی هم عایدمان نمیشود. گاهی اوقات می خواهیم چندین کار را همزمان باهم و سریعا انجام دهیم تا در وقتمان صرفه جویی کنیم اما به مشکل می خوریم. در این کتاب نویسنده به توضیح کار عمیق و جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی می پردازد.
بخشی از متن کتاب : در واقع، اگر زندگی سایر شخصیت های تأثیرگذار، چه در تاریخ معاصر و چه غیرمعاصر را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که تعهد به کار عمیق، موضوعی مشترک در بین آنها است. به عنوان مثال، میشل دو مونتنی، نویسنده قرن شانزدهم، سال ها قبل از یونگ در کتابخانه خصوصی اش کار می کرد که در برج جنوبی کاخش ساخته بود. و همچنین مارک تواین بسیاری از ماجراهای تام سایر را در اتاقکی در مزرعه ای در نیویورک که تابستان را آنجا می گذراند، نوشت. اتاقک تواین، از خانه اصلی بسیار دور بود، به طوری که خانواده اش برای فراخواندن او در هنگام وعده های غذایی، در شیپور می دمیدند…
3.پروژه شادی
خلاصه : گریچن رابین درکتاب پروژه شادی ، تجربه یک سال از زندگی خود را شرح داده است. او در هر فصل به مدت یکسال به توضیح یک ماه از زندگی خود به همراه فعالیت های روزانه و معمولی اش می پردازد. فعالیت هایی نظیر زندگی زناشویی ، شغل ، فرزندپروری ، اوقات فراغت، دوستان، پول و ثروت، نظریات در مورد مرگ، هیجان های زندگی و… . تمرکز کتاب روی این است که شما شادی بیشتری در همین فعالیت های عادی و روزمره خود پیدا کنید تا در نهایت هم از زندگی راضی باشید و هم شادی بیشتری را تجربه کنید.
بخشی از متن کتاب : وقت آن رسیده بود که از خودم بیشتر انتظار داشته باشم. اما وقتی در مورد شادی فکر می کردم، با تناقض روبرو می شدم. می خواستم در عین حال که خودم را تغییر می دهم، خودم را بپذیرم. هم می خواستم خودم را کمتر جدی بگیرم و هم بیشتر. می خواستم از وقتم خوب استفاده کنم، اما دوست داشتم بگردم، بازی کنم و برای دلم مطالعه کنم. می خواستم در مورد خودم فکر کنم تا بتوانم خودم را فراموش کنم. همیشه در مرز نگرانی قرار داشتم. می خواستم از غبطه خوردن و اضطراب در مورد آینده رها شوم، اما انرژی و رؤیاهایم را نگه دارم. نظرات الیزابت مرا در مورد انگیزه هایم دچار سردرگمی کرد. آیا در جستجوی رشد معنوی و نوعی زندگی بودم که در چار چوب اصول متعالی تری قرار داشته باشد یا این که پروژه شادی ام فقط تلاشی برای تقویت روش های برانگیزاننده و کمال گرا در همه جنبه های زندگیم بود؟
4.سرسختی
خلاصه : با مطالعه این کتاب شما با مفهوم واقعی پشتکار، ارزش آن و شیوه درست سرسختبودن آشنا میشوید. در این کتاب شما متوجه خواهید شد که پشتکار یک شاخص یادگرفتنی است و اگر کسی در گذشته بهراحتی از اهدافش دست کشیده است، میتواند دوباره شروع کند و یک فرد با پشتکار خوب بشود. همچنین میتواند این مهارت را به دیگران نیز آموزش دهد. نویسنده در کتاب سرسختی از قدرت اشتیاق و پشتکار خود در دوران کودکی اش هم گفته است. زمانی که پدرش مرتب به او میگفته: تو نابغه نیستی! اما او از خودش سرسختی نشان داده تا به موفقیت حالایش رسیده است.
بخشی از متن کتاب : چرا افراد موفق در تلاشهایشان اینقدر مصر هستند؟ برای اکثر آنها، هیچ انتظار واقعبینانهای از رسیدن به آرمانهایشان وجود ندارد. از دیدگاه خودشان، هیچوقت بهاندازه کافی خوب نیستند. آنها در مقابل افراد ازخودراضی قرار داشتند و با وجود این، واقعا در عین ناراضیبودن، حس رضایت را تجربه میکردند. هرکدام از آنها بهدنبال علایقی ناموازی و مهم بودند و خود همین تکاپو دقیقا بهاندازه موفقیت برایشان لذتبخش بود. حتی اگر بعضی از کارهایی که باید انجام میدادند، خستهکننده یا کسالتآور یا حتی دردناک بود، هرگز به تسلیمشدن فکر نمیکردند. اشتیاق آنها ماندگار بود.
5.عادت های اتمی
خلاصه : اکثر افراد فکر میکنند برای تغییر عادتهایشان و ایجاد عادتهای خوب باید کار خاص و سختی انجام دهند؛ درحالیکه این مسیر نادرستی است. کتاب عادت های اتمی، یک راهنمای عملی و جامع برای برای ایجاد عادت های خوب و همچنین شکستن عادتهای بد است. راهنمایی برای اینکه هر روز یک درصد بهتر شویم. اگر در تغییر عادتهای تان مشکل دارید، در واقع مشکل شما نیستید، بلکه سیستمی است که بر پایه آن رفتار میکنید ، این موضوع، فلسفه کلیدی کتاب عادتهای اتمی است؛ شما تا سطح اهداف تان بالا نمی روید، بلکه تا سطح سیستم هایتان پایین می آیید. در این کتاب، به برنامه ای اثبات شده برای رسیدن به سطوح بالاتری دست خواهید یافت.
بخشی از متن کتاب : گاهی اوقات همه ما به تغییر خفیفی در قالب ذهنی نیاز داریم؛ برای مثال اغلب پیرامون کارهایی صحبت میکنیم که مجبوریم در زمان معینی انجام دهیم، برای رفتن به سر کار مجبورم زودتر بیدار شوم. برای رونق کسب وکارم مجبورم بیشتر تماسهای فروش بگیرم. برای خانواده مجبورم شام درست کنم. اکنون فقط تغییر یک کلمه را مجسم سازید: «مجبور» نیستم، «میتوانم». برای رفتن به سر کار میتوانم بیدار شوم. برای رونق کسب وکارم، میتوانم بیشتر تماس فروش بگیرم. برای خانوادهام میتوانم شام درست کنم. با تغییر ساده یک کلمه، طرز نگرشتان را به هر رخداد عوض میکنید. به جای آنکه این رفتارها را باری بر دوش خود تصور کنید، آنها را فرصتهایی برای خود میبینید. نکته کلیدی این است که هر دو شکل واقعیت، حقیقت دارد. شما مجبورید این کارها را انجام دهید و شما میتوانید این کارها را انجام دهید. برای هر نوع قالب ذهنیای که اختیار میکنیم، میشود شاهدی پیدا کرد.
منبع: https://dojeldi.org