مصاحبه شهروندی ترکیه




Yesterdaydayturkey دیروز من مصاحبه شهروندی ترکیه را انجام دادم ، که بخشی از روند شهروندی ترکیه و گرفتن کیملیک است.


مصاحبه احتمالاً سخت ترین قسمت روند شهروندی ترکیه است. نه برای آنچه در طول مصاحبه اتفاق می افتد یا اینکه حتی سخت است. اما بیشتر به دلیل نگرانی و استرس در مورد اینکه چگونه خواهد بود و چه اتفاقی خواهد افتاد ، آیا شما قادر خواهید بود به س questionsالات پاسخ دهید و آیا ترکی شما به اندازه کافی خوب است.


تا پایان کار ، فهمیدم که برای این مصاحبه که به مدت 10 دقیقه به طول انجامید به خودم وارد می کنم.


در آداپازاری که در آن زندگی می کنم مصاحبه و تمام مدارک مربوط به تابعیت ترکیه در Adalet Sarayi انجام می شود که دادگاه اصلی اینجا است. این ساخت با ظاهر ملموس اتحاد جماهیر شوروی کمی ترسناک است. شوهرم آن را با پنتاگون مقایسه می کند.

بنابراین چه اتفاقی می افتد در طول مصاحبه؟


ما رسیدیم و برخی از مدارک را بررسی کردیم و برخی فرم ها را امضا کردیم. سپس ما را به یک منطقه نشیمن نشان دادند که در آن 8 یا 10 نفر دیگر منتظر بودند. به ما گفتند مصاحبه ساعت 2 بعد از ظهر خواهد بود اما در واقع منظور آنها از آن زمان است و شما منتظر تماس خواهید بود.


همه به وضوح عصبی بودند و این بیشتر مرا به یاد جراحی دندان می انداخت. هنگامی که همه مقامات آماده شدند مصاحبه ها را آغاز کردند.


با هیئتی از افراد متشکل از مقامات منطقه مصاحبه خواهید کرد. من 5 نفر داشتم اما شما می توانید تا 8 نفر در هیئت حضور داشته باشید. برای من هیئت متشکل از شهردار ، رئیس پلیس ، رئیس آموزش و پرورش ، منطقه ، دفتر ارتباط با خانواده و یکی دیگر است که من از موقعیت وی مطمئن نیستم.


آنها سپس از من س aالاتی را به زبان ترکی پرسیدند. من قبلاً از دوستان خواسته بودم که چه انتظاری داشته باشند و لیستی از سوالات احتمالی را تهیه کرده و قبلاً آنها را تمرین کردم. که برای کمک به آرامش شما کار خوبی است. (من این سوالات را در انتهای مقاله لیست می کنم.)


وقتی به من زنگ زدند از شوهر و فرزندم خواسته شد که برای قسمت اول مصاحبه ام بیرون بمانند.


نگرانی اصلی برای همه صحبت کردن به زبان ترکی است ، خصوصاً برای کسانی مثل من که هنوز تسلط ندارند. من از ترکی مقدماتی آگاهی خوبی دارم که به من دست می یابد اما در چنین شرایطی می گویم ترکی من هنوز به اندازه کافی خوب نیست.


اما در این مورد نگران نباشید ، آنها فقط می خواهند اطمینان حاصل کنند که پاسخ های شما با کار کاغذی آنها مطابقت دارد و اینکه شما یک فرد واقعی هستید.


متاسفانه برای من آنها بسیاری از سوالات آماده من را نپرسیدند. آنها از من چیزهایی مانند آنچه من در مورد فرهنگ ترکیه و در مورد خانواده همسرانم فکر می کنم پرسیدند. شهردار می خواست انگلیسی خود را تمرین کند که کمی مفید و گیج کننده بود. خوشبختانه رئیس پلیس وقتی سوالی را نفهمیدم یا با کلمه ای برای پاسخ دادن دست و پنجه نرم کردم به من کمک کرد.


همچنین به من گفته اند که اگر شما سختی می کشید از شوهرتان می خواهند که وارد شود و او می تواند در زمینه ترجمه کمک کند. نکته اصلی این است که سعی کنید ، به همان اندازه از ترکی استفاده کنید و نشان دهید که مایل به یادگیری و صحبت هستید.


پس از گذشت چند دقیقه از اعصاب خردکن ، شوهرم اجازه مصاحبه را پیدا کرد و آنها با او صحبت کردند و بقیه زمان را نادیده گرفتند. آنها کمی درباره پسرم که با خوشحالی روی زانوی یک مقام نشسته بود ، س askedال کردند.


پس از اتمام کار ما شهردار به من تبریک گفت و گفت که با پاک شدن کار کاغذی من به شهروند ترکیه ای خود اعطا می شوم. بنابراین اکنون من در انتظار ورود کارت تابعیت ترکیه (Kimlik) خود هستم.


خیال من راحت است که روند کار و مصاحبه را از سر راه بردارم. این چیزی بود که من واقعاً از آن وحشت داشتم ، اما همچنین خوشحالم که انجام داده ام و تجربه دیگری است که می توانم کمربندم را بزنم.