ابتر: دم بریده، دنبال بریده، بی دنباله، ناقص، ناتمام، بی فرزند شده:
به اندیشه اندر نگنجد مدیحت که مدحت تمام است و اندیشه ابتر
ازرقی
کو خمر تن کو خمر جان کو آسمان کو ریسمان تو مست جام ابتری من مست حوض کوثرم
مولوی
واژه ابتر برگرفته از «بَتْر» به معنای قطع و بریدن می باشد. ابتر به معنای کسی که نسلی ندارد تا جانشین او شود، لقبی است که دشمنان پیامبر اکرم(ص) به ایشان داده بودند و خداوند در سوره کوثر، خود آنها را ابتر نامیده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ* إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ* إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأَبْتَرُ؛ به نام خداوند رحمتگر مهربان. ما تو را کوثر دادیم. پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن. دشمنت خود بی تبار خواهد بود.»(کوثر، آیات3ـ1)
در شأن نزول این سوره گفتهاند: «رسول خدا(ص) و عاص بن وائل در ورودی مسجدالحرام یکدیگر را دیدند و با هم گفتگو کردند. بزرگان قریش که در مسجد نشسته بودند از عاص پرسیدند: با چه کسی سخن میگفتی؟ گفت: با آن ابتر؛ که این سوره نازل شد.»(التفسیر الکبیر، ج32، ص132) البته روایت های دیگری هم در سبب نزول این سوره نقل شده است.(ر.ک: جامع البیان، ج30، ص428)
اگر چه در مورد شخص حسودی که این لقب را به پیامبر اکرم(ص) داده است اختلاف نظر وجود دارد، از عقبة بن ابیمعیط، ابوجهل، ابولهب و عمرو عاص هم نام برده اند، ولی مشهور این است که عاص بن وائل، پس از وفات قاسم و عبداللّه در مکه این سخن را گفته است.(ر.ک: التفسیر الکبیر، ج32، ص133)
باتوجه به قرار گرفتن «کوثر» در برابر «ابتر» احتمال داده می شود مراد از آن، حضرت زهرا(س) باشد. چرا که ایشان، عامل تداوم و کثرت نسل پیامبر اعظم(ص) هستند. امر به نماز و قربانی شتر نیز از نشانه های کوثر بودن آن حضرت(س) می باشد. از طرف دیگر، آمار نیز بهترین شاهد بر کوثر بودن این عطیّه الهی است. در جهان، هیچ نسلی به اندازه نسل حضرت زهرا(س) رشد و شکوفایی نداشته است.
حضرت زهرا(س) زمانی چشم به جهان گشودند که یکی از بدترین عادت اعراب جاهلی (زنده به گور کردن دختران) در بین اعراب رواج داشت. قرآن مجید در این مورد می فرماید: «وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنْثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ* یَتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ؛ و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند، چهره اش سیاه می گردد؛ در حالی که خشم خود را فرو می خورد. از بدی آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله روی می پوشاند، آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند. چه بد داوری می کنند.» (نحل، آیات 59ـ58) در چنین اوضاع و شرایطی، کوثر بی کرانه پیامبر اکرم(ص)؛ از طرف خداوند اعطا می گردد تا جایگاه و منزلت زن در سراسر دنیا اعتلا یابد.
جایگاه محوری و رفیع حضرت زهرا(س)، منزلت ویژه زن را بر همه روشن می گرداند. آن حضرت(س) نشان دادند زن هم می تواند مراتب والای انسانیت و تقرّب الی اللّه را کسب نماید. محوریت حضرت زهرا(س) در این مورد، از دلایل روشن تاریخ است؛ چرا که خداوند سوره کوثر را برای احیاء مقام و منزلت زن، نازل فرمود.
به نظر می رسد گستره معنایی کلمه «کوثر» به تنهایی نمی تواند مجوّز شمول مصادیق دیگر برای آن باشد، مگر این که با قرائن دیگری همراه گردد. «ابتر» روشن ترین قرینه بر کوثر بودن حضرت زهرا(س) می باشد. برای مصادیق دیگر«کوثر» قرینه ای در سوره وجود ندارد، تا آن موارد نیز مشمول مصادیق «کوثر» گردد.
علاوه بر سوره کوثر، حدیث قدسی «یا احمد، لعمرک لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما؛ هان ای احمد(ص)، اگر تو نبودی، جهان را نمی آفریدم و اگر علی(ع) نبود، تو را، و اگر فاطمه(س) نبود، شما دو نفر را نمی آفریدم.(الجنّة العاصمة، ص149) نیز به جایگاه حضرت زهرا(س) اشاره نموده است.