ادبیات انقلاب اسلامی


ادبیات هر ملتی تحت تاثیر افکار و حیات آن ملت قرار دارد و متناسب با احساسات و اندیشه های اوست. نظام جمهوری اسلامی یک حکومت مردمی است و طبیعی است که بین ادبیات و حکومت مردمی تعامل و هماهنگی وجود داشته باشد.

بدیهی است که اوضاع سیاسی ـ اجتماعی جامعه در شاعر و نویسنده تاثیر می‌گذارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعه ­ای جنگ واقع شده است و پیر و جوان، در دفاع از دین و میهن خود حماسه می ­آفرینند، شاعر نمی­ تواند ساکت بنشیند و تماشاگر صحنه باشد. طبیعی است که شعر شاعر نیز تحت تاثیر حماسه های خلق شده توسط رزمندگان در صحنه جنگ ـ که با توجّه به مسایل سیاسی ایجاد شده است ـ رنگ حماسی بخود می­ گیرد و اشعار حماسی در آن مقطع رونق زیادی خواهد داشت و همچنین نویسنده ­ای نمی ­تواند در مورد ایثار و فداکاری ملت از جان گذشته خویش مقاله­ ای، داستانی و یا یک قطعه ادبی ننویسد مگر اینکه هویت خود را از دست داده و بیگانه از این ملت باشد.

بی شک لحن و بیان شاعر و نویسنده کشوری که دارای عظمت و اقتدار سیاسی است با لحن و بیان شاعر جامعه ­ای که دچار ضعف و درماندگی است متفاوت خواهدبود. در ادبیات ملت پیروز، روح حماسه و شهامت موج می ­زند؛ در حالی که در آثار شاعران و نویسندگان ملت شکست خورده، واژه ­های شجاعت و شهامت را نمی توان یافت. این موضوع چنان بدیهی و آشکار است که انکار آن با انکار وجود خورشید هیچ فرقی ندارد.

در ادبیات انقلاب اسلامی، شاعران و نویسندگان سعی در پاکسازی عرصه ادبیات فارسی از ابتذال باقیمانده از دوره‌های قبل، به ویژه عصر پهلوی دارند تا بدین وسیله بتوانند انواع ادبی را به جایگاه اصیل خود بازگردانند؛ در این عرصه همت اغلب آنها بر خلق آثار متعهد و خدامحور است. نویسنده و شاعر انقلاب اسلامی جلب رضایت و تأیید خالق هستی را از همه اهداف، مقدم و بالاتر می­ داند و اگر اقدامی به آن منجر نشود از نظر او غیر مفید و بیهوده می­ باشد. البته در عصری که ایده اومانیسم و سکولاریسم متأثر از تفکر کلیساستیز و رنسانس همه جا را فراگرفته، رویکرد جدی به تفکر خدامحور، لرزه بر اندام ادبیات مبتذل و رشدیافته در پای منقل انداخته است.

ادیبان ـ اعم از شاعر و نویسنده ـ برخود وظیفه می­ دانند که در سنگر قلم و اندیشه تمام خاکریزهای ادبی را در اختیار داشته باشند تا در مقابل طیف ضد انقلاب و از همه مهمتر در مقابل ناتوی فرهنگی نظام سلطه، از ارزش­های مقدس و سنگرهای اعتقادی خود دفاع کنند.

ادبیات انقلاب اسلامی واقع گراست و اکثر آثار ادبی منعکس کننده شور و احساس حاکم بر جامعه می باشد و چون ادبیات، مردمی است در انحصار قشر محدود و مشخصی قرار نمی­ گیرد؛ بلکه عموم مردم علاقه­ مند در محافل ادبی حضور می یابند؛ آثار ادبی را مطالعه کرده و مورد نقد و بررسی قرار می­ دهند.

شعار «هنر برای هنر» و یا «هنر در خدمت ابتذال» جای خود را به «هنر برای بشر» و «هنر در خدمت اعتقاد» تحویل داده است؛ در ادبیات انقلاب اسلامی، مکتب اسلام و نمود ظاهری آن از قبیل فرهنگ شهادت و ایثار منبعث از فرهنگ سرخ و حیات بخش عاشورا جایگاه خاصی دارد.