یکی از اولیاء و پیامبران الهی است که معاصر حضرت موسی(ع) بوده و مقامی خاص در عرفان اسلامی دارد. نام اصلی او ـ که آن را تالیا گفته اند ـ به صراحت در قرآن ذکر نگردیده است. در سوره کهف به داستان دیدار او ـ با عنوان عبدٌ من عبادنا... ـ و حضرت موسی(ع) اشاره شده است. بنا بر روایات، او را از این جهت خضر گفته اند که وی بر هر جا می نشست یا نماز می خواند، زمین زیر پا و اطراف آن سبز و خرّم میگردید.(ر.ک: جامع البیان، ج۱۸، ص۷۰)
بنا بر روایات وی آب حیات نوشیده و زنده است؛ امام رضا(ع) فرمودند: «إنّ الخضر شرب من ماء الحیاه فهو حیّ لایموت...» (کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۹۱) او یک دانشمند الهی بود و مشمول رحمت خاص پروردگار و مأمور به باطن و نظام تکوینی جهان و آگاه از پارهای از اسرار و از یک جهت معلم موسی بن عمران، هر چند موسی(ع) در پارهای از جهات بر او مقدم بوده است.(ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۱۲،ص۵۱۰)
اعمال خارقالعاده وی در سفر با حضرت موسی(ع) موضوعی مهم و اثرگذار در سیر ادبیات عرفانی اسلام است؛ تا جایی که میتوان گفت داستان اسطورهای موسی و خضر منشأ اغلب داستانهایی است که درباره سفرهای عرفانی همراه با راهنمایی پیر روشن ضمیری نوشته شده است.(ر.ک: تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۷۲)
گذار بر ظلمات است خضر راهی کو مباد کآتش محرومی آب ما ببرد
حافظ
تو آن خضری که از آب حیاتت گدایان را سکندر میتوان کرد
مولوی