مسافر، رونده، ریاضت کشنده:
عجب داری از سالکان طریق **** که باشند در بحر معنی غریق
سعدی
در بیان عارفان و اهل تصوف به طالب تقرب حق تعالی که عقل معاش هم داشته باشد، سالک گفته می شود «سالک در راه خدا سیر کند تا به مقصود رسد. هر گاه کسی را حق سبحانه جذبه خویش روزی کند. او دل به حضرت خدای آرد و همه را به یک بارگی گذارد و به مرتبه عشق رسد، پس اگر در همین مرتبه ماند او را مجذوب گویند و اگر باز آید و از خود باخبر شود و سلوک کند و راه خدای گیرد مجذوب سالک گویند و اگر اول سلوک کند و آن را تمام کند و آنگاه وی را جذبه حق رسد، وی را سالک مجذوب گویند. اگر سلوک تمام کند و جذبه حق به وی رسد، سالک گویند...»(ر.ک: کشاف اصطلاحات الفنون، ص686)
سیر و سلوک در لغت به معنی طی طریق، راه پیمودن و ریاضت کشیدن است و در اصطلاح، طی کردن مراحل جهت تهذیب و تصفیه نفس می باشد. به بیان دیگر سلوک عبارت است از سیر در مراتب وجود به قصد وصول به کمال که در واقع عبارت است از نیل به حقیقت.
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک **** به در صومعه با بربط و پیمانه روم
حافظ