شوق در بیان عارفان، امید و تمنای محب به دیدار محبوب می باشد و آن حالتی است که عاشق را به سوی معشوق سوق می دهد. از این نظر شوق و محبت بسیار به هم نزدیک هستند برای اینکه مقصود نهایی محب، دیدن محبوب است و شوق هم، داشتن آرزوی دیدار است.
در تفسیری که به امام صادق(ع) نسبت داده شده، لفظ شوق در این معنا تفسیر شده است آن حضرت(ع) در تفسیر آیه: «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَی مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ* الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِینَ عَلَی مَا أَصَابَهُمْ وَ الْمُقِیمِی الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ؛ و برای هر امتی مناسکی قرار دادیم تا نام خدا را بر دام های زبان بسته ای که روزی آنها گردانیده، یاد کنند پس[بدانید که] خدای شما خدایی یگانه است پس به[فرمان] او گردن نهید و فروتنان را بشارت ده؛ همان کسانی که چون[نام] خدا یاد شود دلهایشان خشیت یابد و[آنان که] بر هر چه برسرشان می آید، صبر می کنند و نماز را اقامه می کنند و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند.»(حج، آیات ۳۵ـ34) لفظ «مخبتین» را مشتاقان معنی فرموده و می نویسند: «بَشِرَ المشتاقین الی النَظر اِلی وَجهی؛ مشتاقان را به دیدار روی من بشارت بده.»(ر.ک: تفسیر امام جعفر الصادق(ع)، ص44) شوق در این آیات امید و آرزویی است که مؤمنان یا عبادت کنندگان متواضع به دیدار خداوند درآخرت دارند.
همان امیدی که خداوند به آن اشاره فرموده است: «مَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ کسی که به دیدار خدا امید دارد [بداند که] اجل [او از سوی] خدا آمدنی است و او شنوای داناست.»(عنکبوت، آیه۵) وجه استشهاد به این آیه آن است که روح، شوق دیدار دارد و این دیدار فقط با فنای او ممکن می شود.