طلب در عرفان


در اصطلاح عارفان حالتی است که در دل سالک پیدا می ­شود و او را به جستجوی معرفت و تفحص در کار حقیقت وا می دارد. «طالب» صاحب این حالت است. در این مرحله سالکِ راه حقیقت باید مردانه گام در راه نهد و از خود بگذرد، همت قوی داشته و در همه حال و همه جا یار را بجوید. این وادی، وادی پرخطری است ولی سالک نباید وحشتی به دل راه دهد و باید بکوشد تا بیابد. وادی طلب، نخستین جایگاه از هفت مرحله سیر و سلوک است. بدون طلب سفر سالک آغاز نخواهد شد.

چون فرو آیی به وادی طلب **** پیشت آید هر زمانی صد تعب

چون نماند هیچ معلومت به دست **** دل بباید پاک کرد از هرچه هست

چون دل تو پاک گردد از صفات **** تافتن گیرد ز حضرت نور ذات

چون شود آن نور بر دل آشکار **** در دل تو یک طلب گردد هزار

عطار