عارف


دانا، شناسنده، دارای معرفت و عرفان:

چون نظر از بینش توفیق ساخت عارف خود گشت و خدا را شناخت

نظامی

عابدان از گناه توبه کنند عارفان از عبادت استغفار

سعدی

در بیان عارفان کسی که خدا او را ـ به طریق حال و مکاشفه ـ به مرتبه شهود ذات، اسماء و صفات خود رسانیده باشد. جنید می­ گوید: «عارف کسی است که حق از سر او گویا و خود ساکت باشد.»(کشاف اصطلاحات الفنون، ص997) و گفته شده است که عارف کسی است که عبادت حق را ازآن جهت انجام می­ دهد که او را مستحق عبادت می ­داند نه از جهت امید ثواب و خوف از عقاب.»(ر.ک: مصباح الهدایة ص 85)

عرفان، علمی است از علوم الهی که موضوع آن شناخت حق و اسماء و صفات اوست. عارفان برای رسیدن به حق و حقیقت مراحلی را طی می­ کنند تا نفس بتواند از حق و حقیقت بر طبق استعداد خود آگاهی حاصل کند. مبنای کار آنها کشف و شهود است.

شفای درد دلها گشت عرفان ز عرفان روشن آمد جاودان جان

ناصرخسرو

عارفان خامش و سر بر سر زانو چو ملخ نه چو زنبور کزو شورش و غوغا شنوند

خاقانی