علی اکبر دهخدا


اگرچه از میرزا علی اکبر خان قزوینی اشعاری نیز به یادگار مانده است ولی وی بیشتر به عنوان نویسنده و محقق شناخته می شود تا شاعر . فعالیت ادبی دهخدا از روزهای آغازین نهضت مشروطیت با روزنامه نگاری و همکاری با روزنامه صوراسرافیل شروع شد وی در هر شماره صوراسرافیل مقاله های کوتاهی با عنوان چرند و پرند و با امضا دخو ـ دهخدا به زبان قزوینی ـ می نوشت که خواندنی ترین قسمت روزنامه بود

بعد از تخریب مجلس شورا توسط محمدعلی شاه و تعطیلی روزنامه صوراسرافیل به پاریس عزیمت و سه شماره دیگر از آن را به همان شیوه که در ایران معمول بود انتشار داد. بعد از روزنامه صوراسرافیل مدتی با روزنامه روح القدس همکاری داشت و بعد از آن در ترکیه هفته نامه سروش را براه انداخت که در هر دو نوشته های زیادی از دهخدا چاپ شد.


دهخدا علاوه بر چرند و پرند ـ که مجموعه مقالات طنزآمیز او می باشد ـ آثار دیگری از خود به یادگار گذاشته است که عموماً تحقیقی و ادبی می باشند و با توجه به اقتضای موضوع کلاً به نثر ساده روزنامه ای است . با آنکه دهخدا ادیب پر تلاش بوده است و در اکثر رشته های ادبی فعال ، جنبه های ادبی زندگی او در سایه شهرت لغت نامه ، کم رنگ و بعضاً بی رنگ شده اند و کمتر کسی او را به عنوان شاعر می شناسد حال آنکه مسمط معروف « یاد آر ز شمع مرده یاد آر » ـ به یاد مرحوم میرزا جهانگیر خان شیرازی ـ از جمله بهترین و شیواترین سروده های دوران مشروطیت بوده و جهت عاطفی شدیدتری دارد .

آثار علی اکبر دهخدا عبارتند از :

1 ـ لغت نامه دهخدا ( مفصل ترین کتاب لغت به زبان فارسی و حاوی اطلاعات زیادی درباره اسامی خاص تاریخی و جغرافیایی )

2 ـ امثال حکم ( شامل ضرب المثل ها به همراهش شواهدی از نظم و نثر

3 ـ دیوان اشعار ( مجموعه ای کم حجم از اشعار سیاسی و اجتماعی اعم از اشعار رسمی و جدی و فکاهیات و ... )

4 ـ چرند و پرند ( مجموعه ای شامل سرمقاله و نوشته های طنزآمیز به شیوه عبید زاکانی )

5 ـ ترجمه « روح القوانین » و « عظمت و انحطاط رومیان » ( دو کتاب از منتسکیو )

6 ـ فرهنگ فرانسه به فارسی

7 ـ شرحی پیرامون زندگی ابوریحان بیرونی

8 ـ تصحیح دیوان اشعار تعدادی از شاعران از جمله ناصرخسرو ، سیدحسن غزنوی ، حافظ ، منوچهری ، فرخی و ...

نمونه ای از نثر دهخدا ( از کتاب چرند و پرند )

بعد از چند سال مسافرت هندوستان و دیدن ابدال و اوتاد و مهارت در کیمیا و لیمیا و سیمیا ، الحمدلله به تجربه بزرگی نایل شدم و آن دوای ترک تریاک است . اگر این دوا را در هریک از ممالک خارجه کسی کشف می کرد ناچار صاحب امتیاز می شد . انعامات می گرفت در همه روزنامه ها نامش به بزرگی درج می شد . اما چه کنم که در ایران قدردان نیست !

عادت طبیعت ثانوی است همینکه کسی به کاری عادت کرد دیگر به این آسانی ها نمی تواند ترک کند . علاج منحصر به این است که به ترتیب مخصوص به مرور زمان کم کند تا وقتی که از سرش بیفتد .

حالا من به تمام برادران مسلمان غیور تریاکی خود اعلان می‌کنم، که ترک تریاک ممکن است به اینکه اولاً در امر ترک جازم و مصمم باشند. ثانیاً مثلاً یک نفر که روزی دو مثقال تریاک می‌خورد روزی یک گندم از تریاک کم کرده دو گندم مرفین به جای آن زیاد کند و کسی که ده مثقال تریاک می‌کشد روزی یک نخود کم کرده دو نخود حشیش اضافه نماید و همینطور مداومت کند تا وقتی که دو مثقال تریاک خوردنی به چهار مثقال مرفین و ده مثقال تریاک کشیدنی به بیست مثقال حشیش برسد. بعد از آن، تبدیل خوردن مرفین به آب دزدک مرفین و تبدیل حشیش به خوردن دوغ وحدت، بسیار آسان است.

برادران غیور تریاکی من در صورتی که خدا کارها را اینطور آسان کرده چرا خودتان را از زحمت حرف‌های مفت مردم و تلف کردن این همه مال و وقت نمی‌رهانید.

ترک عادت در صورتی که به این قسم بشود موجب مرض نیست و کار خیلی آسانی است و همیشه بزرگان و متشخصین هم که می‌خواهند عادت زشتی را از سر مردم بیندازند همینطور می‌کنند...