فترت در لغت به معنای انکسار و ضعف، آرامش پس از تندی و نرمی پس از شدت است.(لسان العرب و القاموس المحیط، ذیل واژه فتر) فترت رسل یعنی انقطاع رسل (دورهای که پیامبری مبعوث نشده) و ضعف و سستی انبیا (دوره ای که پیامبران به دلایلی در ضعف بودهاند.)
اصطلاح دوره فترت از آیه ۱۹ سوره مائده اقتباس شده است: « یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَی فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ و لا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکُمْ بَشِیرٌ وَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ ای اهل کتاب پیامبر ما به سوی شما آمده که در دوران فترت رسولان [حقایق را] برای شما بیان می کند تا مبادا [روز قیامت] بگویید برای ما بشارت دهنده و هشدار دهنده ای نیامد پس قطعا برای شما بشارت دهنده و هشدار دهنده ای آمده است و خدا بر هر چیزی تواناست»
برخی از مفسران فترت رسل را به معنای انقطاع رسل و نبود پیامبران در این دوره دانستهاند. (مجمع البیان، ج۳، ص۳۰۵، التبیان، ج۳، ص۴۷۹) و بعضی از مفسران، آن را به سکون و ضعف تفسیر کردهاند. (الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۱۲۱، رسائل الجاحظ، ج۳، ص۲۵۶) برخی هم فترت را به نبود پیامبران ظاهر و وجود پیامبران پنهان تعبیر کرده اند. (کمال الدین، ج۱، ص۶۵۹)
علامه طباطبایی می نویسند: « فترت این است که مدتی پیغمبر صاحب شریعت و کتاب مبعوث نشده باشد، که این مدت را مدت فترت می نامند، و اما مدت مبعوث نشدن پیامبران بی شریعت، اولا فترت نیست، و ثانیا قبول نداریم که ما بین عیسی و محمد(ع) چنین پیامبرانی نیامده باشند، با اینکه زمان فاصل بین آن دو پیامبر شش قرن بوده...» (المیزان، ج۱۶، ص۲۴۴)
در دوران بعثت انبیاء از حضرت آدم(ع) تا پیامبر اسلام(ص) چند دوره به عنوان دوره فترت شمرده شده است: فترت میان حضرت ادریس(ع) و حضرت نوح(ع)، بین حضرت نوح (ع) و حضرت هود(ع)، میان حضرت صالح(ع) و حضرت ابراهیم(ع) فاصله بین حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) که بنابر برخی روایات حدود ششصد سال بوده است.
در برخی روایات از وجود پیامبرانی در فاصله عروج حضرت عیسی(ع) و بعثت حضرت محمد(ص) صحبت شده است از جمله: خالد بن سنان عبسی، حنظلة بن صفوان، جرجیس، شمعون، رئاب الشنی، قیس بن ساعدة الایادی، بحیراء راهب... (مروج الذهب، ج۱، صص۹۱ـ۷۸)