تماشای رنج و زخم در خط فرضی

از جمله نکات قابل توجه در جشنواره فجر امسال، حضور پررنگ فیلمسازان زن است که هرکدام به نوعی می‌توانند جزو مدعیان و چهره‌های این دوره باشند. یکی از این زنان، فرنوش صمدی است که در سال‌های گذشته با ساختن فیلم‌های کوتاه و حضور در جشنواره‌های معتبر جهانی به شهرت رسیده و حالا با خط فرضی (اولین فیلم بلندش) در رقابت اصلی جشنواره فجر ۹۹ حاضر شده.


فیلم خط فرضی، که چند نمایش خارجی در جشنواره‌های تورنتو و وایادولید را هم تجربه کرده، داستان یک بحران دردناک در خانواده‌ای از طبقه متوسط را روایت می‌کند که این حادثه پیش‌بینی‌نشده همه چیز را تا مرز فروپاشی پیش می‌برد. ایده‌ مرکزی فیلم خط فرضی نه فقط از فیلم‌های کوتاه قبلی صمدی دور نیست بلکه با رویکرد رایج سینمای اجتماعی در دهه گذشته هم تفاوت چندانی ندارد، البته که برخلاف آثار مهم چند سال اخیر، از پایین شهر فاصله گرفته و به سراغ شخصیت‌هایی متعلق به طبقه متوسط و دغدغه‌های آن‌ها رفته است.

همیشه درباره فیلم‌های صمدی و دیگر نام‌های فعال در حوزه فیلم کوتاه و سینمای آلترناتیو ایران که آثارشان خارج از ایران با استقبال در جشنواره‌ها روبه‌رو شده، این انتقاد جدی وجود دارد که مدل فیلمسازی آن‌ها از نوعی نگاه ژورنالیستی به معضلات و تابوهای اجتماعی در ایران کنونی می‌آید و سینما نسبت به نمایش دغدغه‌ها و مسائل حساسیت‌برانگیز در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد. حال فیلم خط فرضی به عنوان یک فیلم بلند فرصت خوبی را فراهم آورده برای بررسی دقیق‌تر کار صمدی در مقام یک فیلمساز و بازنگری درباره نقدها و تحلیل‌های قبلی.

اگر از منظر مضمون به سراغ فیلم خط فرضی برویم، داستان اصلی و خرده‌داستان‌ها نهایتا همه به بحث حقوق اجتماعی زنان در ایران امروز می‌رسد و در بحث ساختار و پرداخت سینمایی هم با یکی دیگر از فیلم‌های متعلق به جریان سینمایی پس از اصغر فرهادی سروکار داریم که موقعیت دراماتیک بحرانی، تنش شخصیت‌ها در واکنش به این بحران و آشکار شدن اطلاعات پنهان‌مانده از تماشاگر به شاخصه‌های اصلی آن تبدیل شده است. این مدل سینما در سال‌های اخیر همیشه محل بحث و جدل منتقدان بوده و به همان اندازه که طرفدار دارد، بسیاری هم ضد آن موضع گرفته‌اند. فیلم خط فرضی هم احتمالا به سرنوشتی مشابه در جشنواره دچار می‌شود و واکنش‌هایی از دو طیف را به همراه خواهد داشت.

به غیر از تم و مضمون، آنچه که در فیلم خط فرضی بیشتر به چشم خواهد آمد، حضور بازیگران است که اجراهایی قبل قبولی و در بعضی موارد غیرمنتظره‌ای دارند و هم‌چنین سلیقه‌ بصری جاری در فیلم که با وجود فضاهای تکراری و بارها دیده‌شده در سینمای ایران، مانند دادگاه، مدرسه و… باز هم به چشم می‌آید.

خط فرضی فیلمی است که در بسیاری از لحظات آگاهانه سعی در برآشفتن مخاطب دارد و باید دید که این تلاش تا چه حد جواب می‌دهد و موقعیت‌هایی که برای پیش‌برد داستان خود کنار هم چیده، چقدر قابل باور و ملموس خواهد بود.