آنچه که کرونا در یک سال گذشته بر سر صنعت نمایش و سرگرمی در ایران و جهان آورد، یک نتیجه مشخص داشت و آن اهمیت یافتن هرچه بیشتر نمایش خانگی در شرایطی بود که سالنهای سینما کارایی خود را از دست داده بودند. در این شرایط، بسیاری از سینماگران برای ساخت آثار جدید خود روانه پلتفرمهای آنلاین شدند. محمدحسین مهدویان هم یکی از چهرههایی بود که خیلی زود به فکر ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی افتاد. مهدویان که به پرکاری شهره است، بعد از موفقیت «ایستاده در غبار»، هر سال با یک فیلم تازه به جشنواره فجر برگشته و هر بار در کانون توجه بوده. «ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»، «درخت گردو» و «شیشلیک» هرکدام در نوع خود جنجالی بودند و واکنشهای ضدونقیضی را به همراه داشتند.
مهدویان هرچند از نظر فرم و سبک بصری در آثارش تقریبا یک الگو و رویکرد ثابت و مشخص را دنبال کرده اما از منظر درونمایه و جهتگیری سیاسی و اجتماعی، کارنامه پرفراز و نشیبی دارد؛ طوری که در ابتدای کار با برچسب فیلمساز سفارشی از سوی بعضی منتقدان با واکنش منفی روبهرو شد و آخرین فیلم او «شیشلیک» که یک کمدی انتقادی بود تا مرز توقیف پیش رفت و جای طرفداران و منتقدانش را عوض کرد. بر همین اساس، سریال «سریال زخم کاری» نیز محصولی کنجکاویبرانگیز به نظر میرسد که میتواند در آینده حرفهای مهدویان بسیار تأثیرگذار باشد، آن هم اثری که در مقایسه با ساختههای قبلی او ارتباط مستقیمی با موضوعات و مسائل امنیتی، سیاسی و تاریخی ندارد، گرچه منبع اقتباس به دلیل نگاه انتقادی تند و تیز به وضع موجود کشور شهرت یافته است.
سریال، برگرفته از رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد نویسنده و مترجم سرشناس است که بالاخره سال ۹۵ و بعد از مدتها فرصت چاپ پیدا کرد و بلافاصله به اثری محبوب در بازار نشر ایران تبدیل شد. داستان، یک تراژدی مکبثوار کلاسیک درباره غرق شدن در دام گناه و مسیر بیبازگشت عقوبت است که در ایران معاصر روایت میشود و از این نظر بسیار یادآور اخبار و افشاگریهای چند وقت اخیر درباره فساد سازمانیافته در زیر پوست کشور است؛ مفسدان قدرتمندی که زیر پوسته ریاکارانه متدین و معتقد از جرم و جنایت ابایی ندارند. شخصیت اصلی قصه مردی به نام مالکی است که در دایره قدرت و نفوذ یک فرد خطرناک با آلوده کردن دست خود به جنایت پیش میرود.
«بیست زخم کاری» مجموعا شامل ۱۲۷ صفحه است و یک رمان کوتاه به حساب میآید که بسیار هم ذهنی و بصری روایت میشود؛ در نتیجه، احتمالا در اقتباس مهدویان، شاهد اضافه شدن شخصیتها و خردهداستانهای بیشتر به قصه هستیم و همین طور بسط یا تغییر تعدادی از موقعیتهای داستانی. اما میتوان انتظار داشت که با پررنگ شدن مایههای عامهپسند، سریال «زخم کاری» به نمونهای از نوآر ایرانی نزدیک شود.
منبع: