نقد فیلم سینمایی تیرانداز

در سفری جاده‌ای، لیام نیسون پسری مکزیکی را از چنگال کارتل‌های جنایتکار مکزیکی نجات می‌دهد.

هرازگاهی داستان‌های درامی به تصویر کشیده می‌شوند که اساس آن‌ها بر مبنای ارتباط بزرگ‌سالی خشن و سخت‌گیر با کودکی حساس و زودرنج بنا شده است. هرچند موفقیت چنین فیلم‌هایی همیشه هم تضمین‌شده نیست، نمونه‌های بسیار خوبی در این زمینه‌داریم. فیلم شهامت واقعی (با عنوان اصلی True Grit) ساخته سال ۱۹۶۹، با بازی جان وین اسطوره دنیای وسترن، نمونه‌ای موفق ازاین‌دست فیلم‌ها محسوب می‌شود. در این فیلم، کیم دربی در نقش دختر‌بچه‌ای پر شروشور، در برابر جان وین، مردی پا‌به‌سن‌گذاشته، به زیبایی ظاهر می‌شود.


دربی چنان با او هماهنگ می‌شود که این فیلم را می‌توان به‌مراتب خاطره‌انگیزتر از نسخه بعدی‌ای دانست که برادران کوئن در سال ۲۰۱۰ ساخته‌اند. فیلم ماه کاغذی (با عنوان اصلی Paper Moon) نیز در سال ۱۹۷۳ روی پرده رفت و نمونه موفق دیگری از این ژانر به شمار می‌رود. در این نسخه‌، تاتوم اونیل با بازی در برابر پدرش رایان اونیل و نمایش جسورانه روابط واقعی پدر و دختری، موفق شد جایزه اسکار را به‌دست آورد. فیلم سینمایی لوگان (با عنوان اصلی Logan) محصول سال ۲۰۱۷، نیز فیلمی اکشن است که به زیبایی بر پایه شخصیت هیو جکمن به‌پیش می‌‌رود. او در این کار چنان عمیق بازی می‌کند که ایفای نقشش در قالب ابرقهرمان ولورین در مقابل آن حرف چندانی برای گفتن ندارد؛ شاید دافنه کین در نقش قهرمانی جدید و خشن بتواند جایگزینی مناسب برای ولورین باشد.

همه فیلم‌های نام‌برده شده در نوع خود استثنا به‌حساب می‌آیند. پس از دیدن فیلم جدید لیام نیسون به نام تیرانداز می‌توان گفت که این فیلم به‌خوبی خود نیسون نیست، اما درهرصورت ارزش تماشا کردن را دارد. در فصل جدید فیلم‌های سینمایی، حداقل سه فیلم درام روی پرده در حال نمایش‌اند که در آن‌ها فردی بزرگ‌سال یک کودک را همراهی می‌کند و راهنمای اوست. پیش‌تر، فیلم پر‌فراز‌و‌نشیب و وسترن تام هنکس با نام اخبار جهان و فیلم جدید جرج کلونی بانام آسمان نیمه شب (با عنوان اصلی The Midnight Sky) در صدر بود و حال، فیلم تیرانداز نیز به فیلم‌های مطرح این فصل جدید اضافه‌ شده است.

نگاه نیسون در فیلم تیرانداز تا مغز استخوان نفوذ می‌کند؛ علاوه بر این، وی برای زندگی در انزوا از مهارت‌های فردی برجسته‌ای برخوردار است. او با پسرکی همراه می‌شود که از آن‌سوی مرزهای مکزیک آمده است و از دست کارتل‌های خلافکار و آدم‌کش مکزیکی می‌گریزد. درواقع، نباید به بازیگران جوانی که در نقش کودکان این فیلم‌ها ظاهرشده‌اند خرده گرفته شود. زیرا در هر سه فیلم، داستان اصلی درباره روایت قهرمانانی است که این بچه‌های بی‌پناه را زیر بال‌و‌پر خود می‌گیرند و از آن‌ها حمایت می‌کنند، نه خود بچه‌ها! هر سه فیلم در نوع خود خوش‌ساخت‌ است و در آن‌ها، کودکان در قالب موجوداتی پاک و بی‌گناه تعریف‌شده‌اند. البته متأسفانه، انتهای داستان را هم به شکلی کسالت‌بار می‌توان پیش‌بینی کرد.

ادامه دارد....

منبع: فیلیمو شات