رمان های محبوب من

رمان گوش ماهی یک رمان معمایی و جذاب عاشقانه است. داستان درباره دنیز عکاس کنجکاو و دو رگه ترک – ایرانی است که به‌ دنبال یک سوژه مهیج و تازه استخدام یک شرکتی خصوصی می‌شود. همه چیز از جایی شروع می‌شه که توجه دنیز به ماهیگیر اسکله بالا جلب می‌شود. ماهیگیری خشن و عصبانی که هویت واقعی‌اش معلوم نیست. کنجکاوی دنیز در رابطه با ماهیگیر و پا گذاشتن بی‌اجازه در خلوتش اتفاقات پر هیجان داستان را می‌سازد.


بندهای رنگی روایت دو خانواده در شرایط متفاوت است اما این دو خانواده در نقطه‌ای مشترک به هم می‌رسند. بندهای رنگی قصه دختری است که خودش مسوولیت زندگی خانواده را به عهده گرفته است و بار همه را به دوش می‌کشد. او قوی است و همه چیز را تحمل می‌کند. مقابل مرد جوانی است که در سکوت به زندگی‌اش می‌رسد، این دو نفر در یک نقطه به دلیل یک سوتفاهم به هم می‌رسند و دیگر نمی‌توانند از هم جدا شوند.


یاغی سرگذشت عشق است و دلدادگی و جنون! عشقی که انسان را مجبور می‌کند تا انتهای بی‌راهه‌ای برود و به مقصد فکر نکند. این قصه داستان خشم و نفرت و انتقام است. خشمی که در دل امیرطاهای داستان یا همان یاغیِ معروفِ دانشگاه لانه کرده و تخم نفرت در دل او کاشته است! یاغی، به‌دلیل وسوسه‌های دوست صمیمی‌اش؛ حسام، نقشه‌ انتقام‌گیری و بر زمین زدن سرمدی را می‌کشد. نقشه‌ای که به قول حسام درست مثل یک تیر و دو نشان زدن برای امیرطاها است. هم تصرف عشقش الهه و هم بی‌آبرو کردن برادرزاده‌ سرمدی!

نفرت این دو دوست و برادر از سرمدی، پای محیای بی‌گناه را به داستان می‌کشاند و او ناخواسته وارد بازی کثیفی می‌شود که جزء به جزء آن، توسط این دو دوست، پی‌ریزی شده است. اتفاقاتی که زندگی او را تغییر می‌دهد.

دانلود رمان عاشقانه


داستان کتاب همسر پنهانی، عاشقانه‌ای است که از عشق و تلاش برای رسیدن به معشوق حرف می‌زند. داستان جذاب و لذت‌بخش که درمیان ده رمان عاشقانه برتر یو‌اس‌ای تودی در سال ۲۰۱۶ قرار دارد.

گیل پل در کتاب همسر پنهانی دو داستان را در دو زمان متفاوت به هم پیوند می‌دهد. او ابتدا به سال ۱۹۱۴ سفر کرده است و به زندگی خانواده رمانوف پرداخته است. خانواده سلطنتی که با داستان دختر کوچکتر خانواده، آناستازیا، بسیار مشهورند. اما او به سراغ دوشس تاتیانا رفته است. دختر دیگر این خانواده که در گیر و دار و آشوب جنگ، درست زمانی که خانواده تزاری در آستانه سقوط بودند، به دیمیتری، یکی از افسران سواره‌نظام دل می‌بندد.

داستان بعدی در سال ۲۰۱۶ رخ می‌دهد. زمانی که زنی به نام کیتی فیشر متوجه می‌شود همسرش به او خیانت کرده است. او به کلبه‌ای می‌رود که از پدرش به او ارث رسیده است. می‌خواهد در تنهایی، سکوت و آرامش آنجا، افکارش را مرتب و آرام کند. اما به طور اتفاقی گردنبندی را پیدا می‌کند. این گردنبند او را به سوی رمزگشایی از یک راز خانوادگی فراموش شده می‌برد.