کتاب راهبی که فراریاش را فروخت، نوشته رابین اس. شارما داستانی معنوی درباره تحقق رویاها و دستیابی به سرنوشتتان است. این داستان زیبا را با ترجمه فرنوش کرمی در اختیار دارید.
در بخشی از کتاب آمده است:
درست در وسط دادگاهی مملو از جمعیت بر زمین افتاد. یکی از برجستهترین وکلای مدافع این کشور بود. همچنین مردی بود که نه فقط به خاطر ظاهر آراستهاش در آن کت و شلوار ایتالیایی سه هزار دلاری بلکه همچنین، به واسطهٔ پیروزیهای پیدرپی حقوقیاش معروف بود. به آرامی آنجا ایستاده بودم و به خاطر شوک حاصله از صحنهای که اندکی پیش شاهد آن بودم، دست و پایم کرخت شده بود. جولیان منتل بزرگ هماکنون مانند یک قربانی به نظر میرسید که همچون کودکی درمانده بر روی زمین به خود میپیچید، میلرزید، اندامش به رعشه افتاده بود و مانند یک بیمار روانی، عرق میریخت.
از آن لحظه به بعد، همه چیز با حرکت آهسته به نظر میرسید. مشاور حقوقی او جیغ کشید: « وای! جولیان غش کرده! »، و با احساسی فراوان، تصویری شفاف از آنچه مشهود بود، به ما ارائه داد. قاضی ظاهرا دستپاچه بود و فوراً، با تلفن محرمانهای که برای مواقع اضطراری در کنار میزش نصب شده بود، زیر لب چیزی زمزمه کرد. من هم فقط آنجا ایستاده بودم، خیره و گیج. ای پیرمرد احمق، خواهش میکنم نمیر، برای تو مردن خیلی زود است، تو مستحق اینگونه مردن نیستی.
ناظر دادگاه که مانند یک مومیایی ایستاده، خشکش زده بود، سریع وارد عمل شد و شروع کرد به تنفس مصنوعی دادن به قهرمان وکالت که نقش بر زمین شده بود. مشاور حقوقی هم کنار او بود. گیسوان بلند مجعد و بلوندش روی صورت قرمز یاقوتی رنگ جولیان ریخته بود و با مهربانی، کلماتی برای دلداری دادن به او بیان میکرد ولی او مطمئناً قادر به شنیدنشان نبود.
خرید کتاب راهبی که فراری اش را فروخت
در «پیامهای سیاسی، تاریخی و اجتماعی مهاتما گاندی» با آندسته از سخنان رهبر بینظیر انقلاب هند، گاندی آشنا خواهیم شد که پیامهایی ارزشمند درباره مسایل اجتماعی، سیاسی و در کل زیستن و چگونه زیستن دارند. پیامهایی که میتوانند درسهایی از زندگی به ما بیاموزند:
بدترین دردها آن است که شخص، نخست شیرینی زوالپذیری را بچشد و پس از آن تلخی دائمی و رنج همیشگی ببیند.
میتوانید مرا زنجیر کنید؛ میتوانید شکنجه کنید، حتی میتوانید این تن را نیست و نابود سازید ولی هرگز فکر مرا زندانی نخواهید کرد.
تفاوت میان آنچه ما انجام میدهیم و آنچه قادر به انجام آن هستیم برای حل بسیاری از مشکلات جهان کافی خواهد بود.
وقتی کسانی که در اطراف من هستند، دارند از بیعدالتی میمیرند، کاری که برای من مجاز است این است که به گرسنگان غذا بدهم.
ما که آزادی را دوست نداریم، نمیتوانیم نان آزادی را بخوریم و اگر هم بخوریم، آن را هضم نخواهیم کرد.
فرصت بیداری را صرف تفکر و بهبودی روح کنیم. طبیعت در کار مداوای جسم ما کار خود را خواهد کرد.
کوشش مقدس، کوششی است که در راه تأمین رفاه و آسایش دیگران مصروف شود.
این کتاب را از کتاب فروشی و فروشگاه آنلاین کتاب خریدم.