لابد تا بحال گذرتان به فروشگاههای صنایع دستی افتاده. یـا نـاخود آگـاه پشت ویترینهایی که نمونههایی از صنایع دستی را در معرض دید قرار دادهاند،توقف کردهاید و یا لحظاتی را بـه تماشای اجناس زیبای آن پرداختهاید.انسان آگاه در لحظات اول آنچنان محو زیبایی و ظرافت اشیا مـیشود که برایش قابل بـاور نـیست که تمام کارهای صورت گرفته روی آنها بوسیله دست انجام شده باشد.بی مناسبت نیست که بدانیم اصلا «صنایع دستی»چیست و در مورد چه کارها و تولیداتی میتوان لفظ« صنایع دستی »را بکار برد.
در دایـرة المعارف بریتانیا چنین آمده است:«صنایع دستی»به آن گروه از صنایع گفته میشود که مهارت،ذوق و بینش انسان،در تولید آن،نقش اساسی دارد.
لفظ صنایع دستی نیز به لاتین HANDIRAFTS یا MINOR ARTS نامیده میشود.
در لغت نامه اسـتاد عـلی اکبر دهخدا نیز این تعریف به چشم میخورد:
آنچه با دست ساخته میشود از پارچه،قالی،و ساختههای فلزی و غیره،مقابل صنایع ماشینی.
تا بحال تعاریف گوناگونی از صنایع دستی شده است، کـه بـه یکی دو نمونه دیگر از آنها اشاره میشود:
«صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق میشود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآوردههای آن با دست انجام (به تصویر صفحه مراجعه شود) گـرفته،و در چـهار چوب فرهنگ و بینشهای فلسفی و ذوق و هنر انسانهای هر منطقه،با توجه به میراثهای قومی آنان، ساخته میشود.»
با توجه به تعاریفی که از صنایع دستی شده،در مییابیم که علت لذت بـردن انـسان از دیـدن بعضی اشیا و صنایع دستی، ایـن اسـت کـه فرد سازندهء اثر،در تمام مراحل ساخت آن،ذوق و سلیقه و خلاقیت،و حتی احساس خودش را بکار گرفته است.
گذشته از ذوق و سلیقه فردی،در تمام صنایع دستی شـهرها و مـناطق مـختلف،تا حدود زیادی فرهنگ و آداب و سنن آن شهرها و مناطق را متجلی میبینیم.ناگفته نماند که استفاده از رنگهای مختلف در تولیدات،بخصوص دست بافتها،و تا حد زیـادی تـأثیر پذیـرفته از محیط جغرافیایی منطقه است.برای مثال،عشایر غالبا از رنگهای تـند استفاده میکنند،که ناشی از حرکت است و یا از دست بافتها و قالیهای ترکمن صحرا از استان مازندران ناظر استفاده زیاد از رنـگ سـبز زیـاد به چشم میخورد و رنگ قرمز که مکمل سبز است،ناخود آگـاه،بـیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
خلاصه اینکه با تمام تعاریف فوق،تاکنون تعریف استاندارد و مشخصی از«صنایع دسـتی»بـه عـمل نیامده است.
اما آنچه یک فرآوردهء دست ساز را از فرآوردههای مشابه ماشینی مـتمایز مـیکند،عـبارت است از:
1-انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید توسط دست و ابزار و وسایل دستی
2-حضور مؤثر و خـلاق انـسان از تـولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده،و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرحهای مختلف در مـرحلهء سـاخت اینگونه فرآوردهها
3-تأمین قسمت عمده مواد اولیه مصرفی،از منابع داخلی
4-داشتن بار فـرهنگی(اسـتفاده از طـرحهای اصیل، بومی،سنتی)
5-عدم همانندی و تشابه فرآوردههای تولیدی با یکدیگر 6-عدم نیاز به سـرمایه گـذاری زیاد در مقایسه با صنایع دیگر
7-دارا بودن ارزش افزوده زیاد در مقایسه با صنایع دیگر 8-قـابلیت ایـجاد تـوسعه در مناطق مختلف(شهر،روستا حتی جوامع عشایری)
9-قابلیت انتقال تجربیات و رموز و فنون تولیدی بصورت سـینه بـه سینه و همچنین،طبق روش استاد و شاگردی