معرفی کارگاه ترجمه

آموزش ترجمه در طول دهه‌های گذشته سیر پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. از دهه ۱۹۶۰ که رشتة مطالعات ترجمه در ایالات متحده توسط یوجین نایدا پایه‌گذاری شد تا امروز که این رشته تبدیل به یک رشته دانشگاهی مستقل شده است

بسیاری از نظریه‌پردازان ترجمه با استفاده از تئوری‌های مختلف ترجمه و زبان‌شناسی سعی کرده‌اند رویکردهای نوینی به آموزش ترجمه داشته باشند اما در میان تمام روش‌ها و رویکردهای مختلف نظریه‌محور به آموزش ترجمه روش کارگاهیِ آموزش ترجمه هنوز به عنوان روشی کلاسیک، کارآمد و با راندمان بالا برتری خود را نسبت به روش‌های دیگر حفظ کرده است.

نخستین کارگاه‌های ترجمه به معنایی که امروز می‌شناسیم در دهه ۱۹۶۰ در دانشگاه‌های آمریکا بنیان نهاده شد. در سال ۱۹۶۴ دانشگاه آیووا در کنار کلاس‌های نویسندگی خلاق خود نخستین کارگاه ترجمه در امریکا را پایه‌‌گذاری کرد و یکی دو سال بعد مرکز ملی ترجمه امریکا در همین دانشگاه تاسیس شد و کم‌کم کارگاه‌های ترجمه در سرتاسر امریکای شمالی و اروپا پا گرفت.

اساس کار آموزش در کارگاه ترجمه بر تعامل دوطرفة استاد و شاگرد ترجمه است. در این کارگاه‌ها متنی از پیش برای ترجمه در اختیار دانشجو قرار می‌گیرد. سپس استاد رهنودهایی کلی برای ترجمه آن نوع متن خاص در اختیار دانشجو قرار می‌دهد و بر اساس این راهنمایی‌های کلی دانشجو متن را ترجمه می‌کند و به کارگاه می‌آورد.

سپس استاد در کارگاه از یک‌یک دانشجویان می‌خواهد ترجمه‌شان را برای همکلاسی‌ها و خود استاد بخوانند و از این‌جا فرآیند ویرایش متن و در واقع فرآیند آموزش ترجمه آغاز می‌شود.

استاد برای ویرایش و تصحیح متنِ دانشجویان چند روش مختلف می‌تواند در پیش بگیرد. روش اول روش تجویزی است که در آن استاد ترجمه رأسا و مستقیما به صورت تجویزی ترجمه مترجم را ویرایش می‌کند و جمله درست را از جمله معیوب دانشجو استخراج می‌کند.

در روش دوم استاد سعی می‌کند بدون این‌که جمله درست را برای مترجم مشخص کند خود دانشجو را به سمتی هدایت کند که با نقد و تصحیح ترجمه خود به جمله درست برسد.

در روش سوم استاد جمله معیوب را پای تخته می‌نویسد و از یکی از دانشجویان دیگر می‌خواهد پای تخته برود و جمله نادرست همکلاسی‌اش را اصلاح کند.

این روش را به صورت جمعی نیز می‌توان در کلاس اجرا کرد و به جای یک دانشجو از تمام دانشجویان خواست که جمله معیوب را به صورت دو به دو در گروه‌های مجزا یا کل کلاس به صورت یک گروه واحد برای ویرایش جمله معیوب کمک بگیرد.

روش اول در مواردی توصیه می‌شود که جمله مورد بحث در زبان مبدا بسیار پیچیده است و دانشجویان هیچ‌یک درک درستی از جمله مبدا ندارند.

روش دوم زمانی توصیه می‌شود که استاد تشخیص می‌دهد دانشجو دارای قدرت خودویرایشی است و استاد می‌خواهد این توانایی را در او تقویت کند و یا در زمانی که استاد تشخیص می‌دهد دانشجو دچار ضعف اعتماد به نفس شدید شده است و با این ترفند می‌تواند او را دوباره به مدار صحیح آموزشی بازگرداند.

روش سوم نیز روشی است که در هر زمان و موقعیتی برای کلاس و تک‌تک دانشجویان مفید خواهد بود.

در مجموع می‌توان گفت استاد کارگاه ترجمه باید به کمترین میزان از روش‌های تجویزی و به بیشترین میزان از روش‌های تعاملی و مشارکتی و خودویرایشی استفاده کند. الگوی ما در کارگاه‌‌های ترجمه دپارتمان ترجمه سفیر نیز همین نوع کارگاه ترجمه است که نهایت بازدهی آموزشی را دارد.