شاید پر استرسترین شغل دنیا نباشد اما یکی از پر اضطرابترینهاست؛ به ویژه وقتی صحبت از آژانس و شبکه تبلیغاتی باشه، این فشار و حجم کار به دلیل ازدیاد مشتریها و تقاضاهای ریز و درشت بیشتر هم میشن.
در این مقاله در مورد استرسهایی که measuring metrics به همراه میاره صحبت میکنیم.
مرحله جذاب سنجش شاخصهای عملکرد یک کمپین تبلیغاتی به خودی خود استرس نداره اما وقتی در این دو حالت قرار بگیره چرا:
1- وقتی زمان زیادی برای یک کمپین گذاشته باشی اما برخلاف انتظارت به نتیجه مطلوب نرسی و دوباره باید برای دریافت بودجه آماده بشی و صغرا کبرا بچینی.
2- اصلاً هیچ شاخصی برای اندازهگیری نداشته باشی! این اتفاق ممکنه برای تازهواردها بسیار پیش بیاد.
حالا راهحلهایی وجود داره؟
تنها به موفقیت فکر کنیم
باید تمام انرژیمون رو متمرکز کنیم روی هدفمون و تا جای ممکن به مسائل حاشیهای توجه نکنیم.
مهمترین بخش کمپین خودمون رو مشخص کنیم
آیا هدف، فروش مستقیمه؟ یا بالا بردن میزان تماشای ویدیو از سوی کاربرا؟ یا دو برابر کردن میزان تعامل اونها؟
چند شاخص برای سنجش کمّی موفقیت یا شکست داشته باشیم
تنها روی اهداف اولیه و ثانویه کمپین متمرکز نشیم و غیر از اونها برای خودمون معیارهای دیگه هم در نظر بگیریم.
شما هم به این چالش برخورد کردین؟ چطور از پس اون بر اومدید؟ لطفا تجربه های خودتون رو به اشتراک بگذارید.