بی شک فرهنگ ایرانی یکی از بزرگترین و پر بارترین فرهنگ هاست. تلاش های فراوانی در طول تاریخ برای حفظ و صیانت از این فرهنگ شده است.
اما متاسفانه به مرور زمان بخشی از این فرهنگ به فراموشی سپرده شده است و قسمتی نیز در حال محو شدن است.
اعیاد و جشن های فراوانی در این تاریخ این کشور وجود داشته که اکنون تعداد کمی از آنها باقی مانده است. دیگر کسی جشنی به نام سده، مهرگان و... را به یاد نمی آورد. حتی با بعضی جشن ها مانند چهارشنبه‌سوری مبارزه مستقیم میشود.
به تازگی جریانی راه افتاده است که در آن عده ای خواسته یا ناخواسته قصد ضربه زدن به فرهنگ باستانی ایران و بخصوص سنت نوروز دارند.
در سالهای قبل چالشی به نام نه به ماهی قرمز عید به راه افتاد و با دلایل واهی قصد دارند که ماهی را از سفره هفت سین حذف کنند.
سپس نوبت به تنگ ماهی و آب داخل آن رسید و به بهانه کمبود آب، تنگ ماهی را خالی کرده و در گوشه انبارها رها کردند.
امسال نیز جنبشی تحت عنوان نه به سبزه عید به راه افتاده است، به بهانه درختکاری و صرفه جویی در مصرف گندم!
بعد از این نوبت کدام است؟ نه به سیب هفت سین بخاطر کمک به صنعت صادرات سیب؟
یا نه به سماق، به بهانه کمک به چلوکبابی ها؟؟؟
اگر الان جلوی این روند گرفته نشود تا چند سال دیگر اثری از هفت سین و نوروز باقی نخواهد ماند.
هم درخت بکارید هم سبزه داشته باشید
دو بهانه برای مبارزه با سبزه هفت سین ارائه شده است.
بهانه اول: بجای سبزه، درخت بکارید
راه حل بسیار ساده است، هم درخت بکارید هم سبزه داشته باشید. در روانشناسی میگویند، اگر یک کار از دو کار را انجام دهی، انگیزه ات برای انجام کار دیگر بیشتر است. دلیلی ندارد که فقط یکی از این دو کار را انجام دهیم.
چرا به گونه ای وانمود میکنید که گویی مردم باید یکی از این دو را انتخاب کنند؟
بهانه دوم: صرفه جویی در مصرف گندم
خب این بهانه واقعا خنده دار است، چون ایران با مشکل کمبود گندم مواجه نیست و چه بسا با مصرف گندم، به صنعت کشاورزی مملکت و روستاییان عزیز کمک شود.
اما به راستی چقدر گندم صرفه جویی میشود؟
سنت پرورش سبزه از زمان باستان وجود داشته و دلایل فرهنگی زیادی برای آن وجود دارد:
- قبل از شروع سال جدید، تخمین زده شود که وضعیت کشت زرع در سال آینده چگونه است و خدا را شاکر باشیم .
- تبدیل شدن دانه به گیاه نمادی از قدرت خداوند است .
- نگهداری از سبزه، کاریست که کل خانواده در آن شرکت دارند و باعث همبستگی بیشتر و تقویت پایه های خانواده میشود .
با این همه تاثیری که برروی فرهنگ ایران دارد، آیا به نظر شما ارزش مصرف کردن مقداری گندم را ندارد؟
آیا اینکه هر خانواده 200 گرم گندم را در آب خیس کنند و پرورش دهند، با بودجه های میلیاردی که برای بخش فرهنگی کشور هزینه میشود، قابل مقایسه است؟
در این صورت دیگر هیچ جایی برای کار فرهنگی باقی نمی ماند. چرا شهرداری بودجه های میلیاردی را صرف تبلیغات در سطح شهر و فرهنگ سازی میکند؟
نه به چالش های ضد ایرانی
روی سخنم با کسانیست که ناخواسته و به دلیل نا آگاهی، ابزار دست دشمنان میشوند. صرف اینکه شخصی صبح از خواب بیدار شود و چالشی جدید ایجاد کند، دلیل نمیشود که شما به آن چالش بپیوندید. قبل از پیروی از هرگونه حرکت جدید فرهنگی، کمی با خود فکر کنید که چرا باید این حرکت را انجام دهم؟ چه چیزی را قرار است از دست دهیم و در مقابل چه چیزی بدست می آوریم؟
متاسفانه در خصوص چالش اخیر، تعداد زیادی از فعالین فضای مجازی از این طرح حمایت کردند، چون جنبش درختکاری بجای سبزه هفت سین، در نگاه اول منطقی و مفید به نظر میرسد، اما در نگاهی موشکافانه، مقصود این طرح این است:
مردم از طرح استقبال میکنند، عده ای نیز درخت میکارند و سبزه درست نمیکنند، اما درصد بیشتری از مردم، چون حوصله درختکاری ندارند (دلیل: خیلی از مردم تا حالا درخت نکاشتند)، فقط قسمت دوم را رعایت میکنند و سبزه را از سفره هفت سین حذف میکنند. این افراد احتمالا در سال های قبل نیز ماهی و تنگ آب را از هفت سین حذف کرده اند. در سالهای بعد درصد درختکاران کمتر میشود و بعد از مدتی نه درختکاری ای انجام میشود و نه سبزه ای در هفت سین باقی مانده است.
ما همچنان امیدواریم که این طرح از روی حماقت طراح آن باشد نه عناد و دشمنی!
بنده از همین تریبون اعلام میکنم که ضمن حمایت از تمامی جنبشهای درختکاری و نیکوکارانه؛ با هرگونه تغییر در عناصر سفره هفت سین و آداب و رسوم عید نوروز مخالفیم و اعلام نفرت خود را از این دست حرکات بدعت گونه اعلام میکنیم.
لطفا اطلاع رسانی کنید
کپی متن بلامانع است