6 سال پیش همین حوالی داعش ، لکه بزرگی بر پاک دامنی زنان ایزدی گذاشت!
زنان ایزدی. زنانی که توسط داعش به اسارت کشیده شده بودند و مورد تجاوز و هتک حرمت قرار گرفتند. چه وحشیانه داغ بر دل خانواده و شوهر بچهایشان نهادند ! وحشی هایی خنیانگر که اسم خود را مسلمان گذاشته بودند!
امروز وقتی داشتم در مورد این زنان مطالعه میکردم به واسطه کار تحقیقاتیم غم بزرگی به دلم نشست . من یک مادرم ! مادری که با وجود فرزند میفهمد و حس میکند که چه زجری نسیب این زنان شده !
یک لحظه خودم رو جای این زنان گذاشتم و داغی بزرگ بر دلم نهادینه شد .
در اینجا مطالبی که در این حوزه برایم جالب بود و جای تامل را داشت میخواهم با شما نیز به اشتراک بگذارم.
منبع اولی که بهتون پیشنهاد میکنم بخونین از سایت thenational.ae است که مقاله هایی پیرامون این حوزه دارند .مختصری از این مقاله را در زیر برایتان بازگو میکنم:
با وجود اینکه عراقی ها از این مطمئن بودند که داعش هر آن ممکن است به انها حمله ور شوند ،مردهاشان کلاشینکفت های خود را اماده میکردند. همان کلاشینکفت هایی که چنگک های زنک زده داشت!
در ساعات اولیه اگوست 2014 حوالی ساعت 3 به یک باره تعدادی از وسایل نقلیه ای دیدند که برایشان آشنا به نظر نمی رسید و به سمت آنها به سرعت در حال حرکت بود ! ترس و خوف بزرگی به وجود امد. مردان با وجود امادگی میدانستند که در انتظار قاتلان خود نشسته اند. بیم جون خود را نداشتند . غم بزرگ انها دختران ،زنان و فرزندان کوچکشان بود که نمیدانستند چه عاقبتی در انتظار انهاست؟!
در یک حمله سریع ، جنگجویان داعش که مسلح همه جور اقسام سلاح بودند، به شهرها و روستاهای ایزدی در سنجار حمله ور شدند. سنجار مکانی بود واقع در شمال عراق ، که حدود 500000 عضو اقلیت مذهبی در آن زندگی می کردند .
متاسفانه در این حمله وحشیانه داعش توانست سنجار را به تصرف خود در اورد .
تعداد قتل هایی که در روزهای بعد اتفاق افتاد فاجعه بار بود. تقریبا تخمین زده شد حدود 6383 زن و کوک مورد ازار و اذیت داعش قرار گرفتند.
خبرنگاران در آن تابستان سخت و طاقت فرسا به سمت این مکان رفتند تا تصاویر را ثبت کنند . ولی عمق فاجعه چنان بود که بقول معروف دو پا داشتند و دوپای دیگر هم قرض کردند و از انجا فرار کردند!
کسی زیاد متوجه نشد چه گذشته بر حال روز مردم انجا. تا اینکه بعد سالها تعدادی از زنان ایزدی که توانسته بودند از اسارت داعشی ها فرار کنند زبان به صحبت گشودند و خاطرات تلخ خود را بازگو کردند. داستانهایی از خشونت ، ناامیدی ، گرسنگی و تجاوز جنسی در حالی رخ داد که برخی از سردبیران در اتاق خبرها به دنبال داستانهای سریع و جزئیات حیرت انگیز انها بودند.
دوستان در این باب مطالب غم انگیز و در عین حال روایت هایی جذابی از مقاومت زنان ایزدی وجود دارد که پیشنهاد میکنم اگه علاقه مند هستید تا انها را مطالعه کنید حتما کتاب اول نوشته Cathy Otten را مطالعه کنید و اطلاعات جامعی را از این کتاب بدست اوردید.
بعد از چند ماه تحقیق در مورد زنان ایزدی متوجه شدم یکی از عکاسان نامی به نام آلفرد یعقوب زاده از مردم ایزدی در منطقهٔ شنگال در کردستان عراق که مورد تهاجم داعش قرار گرفتهبودند و به ویژه زنان ایزدی که توسط نیروهای داعش به اسارت برده شده عکاسی کرده است!
به توصیه یکی از دوستان دنبال عکس ها و روایت مربوطه از این عکاس در اینترنت به جستجو پرداختم که به طور اتفاقی در سایت شوت شات روایتی از عکس هایی از زنان ایزدی را دیدم. که بسیار جذاب بود . روایتی جذاب از مقاوت زنان ایزدی!
مختصری از متن آن را در ادامه میگذارم.
داعش در یک کارزار سازمان یافته که باعث کشته شدن هزاران نفر شد، روستاهای اطراف کوه سنجار را تصرف کرد و دختران ایزدی را به بردگی جنسی ربود.
آلفرد یعقوبزاده در گفتوگو با روزنامه شرق در پاسخ به سوالی با عنوان «چطور به فکر عکاسی از زنان ایزدی افتادید؟» اینگونه پاسخ میدهد که:
وقتی این پروژه را شروع کردم شهر «سنجار» از سوی داعش تسخیر و پنج هزار نفر از مردم این شهر اسیر شده بودند.
بیشتر آنها زنان و کودکان بودند چون بیشتر مردها هنگام حمله داعش کشته شدند. برای داعش مهم ترین مسئله این بود که زنان شوهردار را از زنان بی شوهر جدا کند تا بعدا آنها را به عنوان غنایم جنگی به اسارت ببرد و حتی آنها را خریدوفروش کند.
برخی از آنها توانستند فرار کنند و به کمپی در شمال عراق، واقع در کردستان پناهنده شدند. این عکس ها در مجله (Paris Match Magazine) که یک نشریه فرانسوی با تیراژ بالاست، منتشر شده اند.
• بخش اول مجموعه عکس های زنان ایزدی، شامل مصاحبه و عکاسی از زنانی است که توانسته بودند از اسارت داعش رها شوند.
• بخش دوم، زنان زجرکشیده ای هستند که برای دفاع و گرفتن انتقام به گروه پ ک ک که در شمال سوریه فعال است، پیوسته بودند و علیه داعش می جنگیدند.
در میان گروه پ ک ک زنان رزمنده زیادی هست که زنان سنجار را تعلیم می دهند تا آنها بتوانند رودررو با داعش بجنگند. نکته مهمی که باعث ناراحتی من می شود، این است که گاهی در کشورهای عربی شاهد هستیم برای پیش بردن کارها از زنان و کودکان استفاده می کنند مثلامی گویند زن و بچه داریم، ما را سوار اتوبوس و قطار کنید اما الان به اسم دین، این زنان را به غنیمت می برند.
یک بار شاهد این ماجرا بودم که ۲۰ مرد داعشی بر سر ۱۰ دختر درحال قرعه کشی بودند تا به آنها تجاوز کنند. از طرف دیگر، من همیشه به مسائل زنان حساس بوده ام و دوست دارم صدایشان را به دنیا برسانم. زجری که این زنان کشیده اند، برایم دردناک است و نسبت به آنها احساس دین می کنم، دوست دارم وظیفه خبرنگاری ام را انجام دهم و مشکلاتشان را منعکس کنم.
این مقاوت از طرف زنان ایزدی برایم خیلی جالب و در عین حال شیرین بود. قدرت خود را از کجا میاوردند!
مطالب در این راستا زیاد دارم که بخواهم بیان کنم در صورتی که تمایل داشتید برام کامنت بزارید تا سایتها و مجلات ، کتب و عکسهای خوب در این پیرامون را برایتان به اشتراک بگذارم و معرفی کنم.