سیاهچاله یا غول های آسمانی
تا کنون در دنیای اطراف ما چیزی به اسم کرمچاله کشف نشده است و در حد یک نظریه است، اما طبق تعریف فیزیکی که از کرمچاله ها شده است آنهایی پل هایی بصورت مکان-زمان هستند که در صورت ورود به آنها وارد جایی خواهیم ش که شاید میلیون ها سال نوری از نقطه اولیه فاصله داشته باشد.
ولی سیاهچاله ها به تعداد بی نهایت در جهان ما شناخته و کشف شده اند.
به این دلیل به آنها سیاهچاله میگویند چون هرچیزی وارد آنها شود راه برگشتی برای آن وجود ندارد حتی نور با سرعت بسیارش.
پایه گذار این داستان های نجومی انیشتین بود و نظریه نسبیتش که دنیارا در فکر فرو برد وحال نزدیک به صدسال است این گنج و یا شاید مصیبت رمزگشایی نشده است.
سیاهچاله ها پس از مرگ یک ستاره عظیم بوجود می آیند، ستاره همانند یک راکتور همجوشی عمل میکند که درخود میجوشد و بعد از طول عمرش به داخل هسته خود فروپاشی میکند و منفجر میشود.
در اواخر عمر ستاره واکنش همجوشی هسته متوقف میشود چون سوخت مورد نیاز همجوشی به اتمام رسیده است اما نیروی گرانش آن پا برجاست پس ستاره را در مرکز فرو میکشد.
ستاره پس از فشرده شدن در هسته به ناگاه بسیار داغ میشود و انفجار ابرنواختر اتفاق می افتد، آنچه باقی میماند هسته بسیار فشرده و عظیم ستاره از بین رفته است، گرانش به حدی بالاست که نور هم از آن راه گریزی ندارد.
این جسم جدید سیاهچاله نام دارد و میتوان گفت در معنای کلمه سیاه و غیر قابل دیدن است چون هیچ نوری از آن بازتاب نخواهد کرد تا انسان بتواند آن را ببیند یا تصویری از آنرا مجسم کند.
به دلیل فشردگی بیش از حد و جاذبه بی نهایتش، از قاعده فضا و زمان گذر میکند و یک چاله در فضا و زمان ایجاد میکند و نام سیاهچاله نام میگیرد.
هسته مرکز سیاهچاله میشود و آنرا سینگولاریتی یا تکینگی مینامندو مرز ورودی آنرا ایونت هورایزن یا افق رویداد نامگذاری میکنند.
به شعاع افق رویداد شعاع شوارتزشیلد نیز گفته میشود که نام اختر شناس آلمانی ست.
سیاهچاله ها به دو دستع تقسیم میشوند:
1-schwarzschild سیاهچاله های ثابت
2-kerr سیاهچاله های چرخان
سیاهچاله های شوارتزشیلد مدل ساده آن است که هسته ای ثابت دارند اما مدل kerr که معمولتر هستند دارای حالتی چرخان هستند و آن هم به دلیل این است که ستاره قبل از انفجار در حالت چرخش بوده.