امین ملکی ، موزیسین و نوازنده و آهنگساز در سبک گیتار فلامنکو. سال های سال است که به تدریس مشغول است. درواقع از سال 92-93 آموزش گیتار را شروع کرده است.
اولین معلم او پژمان نور بود که حدود 2 , 3 سال با ایشان کار کرد و بعد به طور خودآموز به یادگیری گیتار ادامه داد تا اینکه وارد دنیای موسیقی فلامنکو شد.
امین ملکی چه راهی را طی کرد تا توانست به موفقیت امروز برسد؟
بعد از اینکه متدهای موجود در ایران را توانستم بزنم از طریق اینترنت با متدهای دیگر آشنا شدم و اولین کنسرت خودم را به صورت رسمی در فرهنسرای فردوس تهران در سال 1401 برگزار کردم. البته قبل از آن اجراهایی در سبک گیتار فلامنکو داشتم ازجمله در جشن های فارغ التحصیلی در کانون امید حضور داشتم. در طول این سال ها کنسرت های متعددی را در داخل و خارج از کشور برگزار کردم؛
بین این همه ساز چرا گیتار را انتخاب کردید؟
من از بچگی وقتی خیلی کم سن و سال بودم از جلوی سازفروشی ها که رد می شدیم در بدو قضیه از شکل ظاهری گیتار فقط خوشم می آمد . از قوس و انحنای گیتار و ساختمان آن فارغ از اینکه صدایش را شنیده باشم. بعدها لرزش سیم های گیتار و صدایی که از آن تولید می شد مرا مجذوب خود کرد و عاشقانه این ساز را دوست داشتم و همیشه گیتار را در بغلم می گرفتم و اینکه می توانستم آن را لمس کنم و از آن صدا دربیاورم برایم لذتبخش بود. این گونه بود که به این ساز علاقه مند شدم و سبک گیتار فلامنکو هم به خاطر شور و نشاط و اعجازی که در این سبک است نظرم را به خودش جلب کرد و خیلی از دستگاه های فلامنکو خوشم آمد و کم کم به سمت فلامنکو رفتم و این سبک را به طور حرفه ای ادامه دادم.
در بخش موسیقی ایرانی هم توانستم کارهایی را از خوانندگان چه داخل کشور و چه خارج خودم روی گیتار برای اولین بار تنظیم کنم چون تا قبل از اینکه من این کار را انجام دهم به صورت دوگیتاره می زدند یعنی یک گیتار آکورد می گرفت و یک گیتار ملودی اما من توانستم تمام این نواها را با تنظیمی روی گیتار انجام دهم که سولو باشد یعنی با یک گیتار موزیک کامل و پلی فونیک را ارائه دهم و مختص خودم هست و کلا به گیتار علاقه مند بودم و این ساز را از همه سازها بیشتر دوست دارم.
شما چه سبکی در نواختن دارید؟
سبک تخصصی من از همان ابتدا گیتار فلامنکو بود یعنی سبک تخصصی موسیقی کشور اسپانیا که موسیقی دستگاهی است. همان طور که موسیقی ایرانی دستگاه های مختلف دارد مثل شور، ماهور و … گیتار فلامنکو هم شامل دستگاه های مختلفی است که این دستگاه ها به لحاظ گام شان در موسیقی و نوع ریتم شان که در موسیقی فلامنکو به ریتم می گویند”کمپاس” کمپاس این قطعات و هارمونی آنها از هم متفاوت است و دستگاه های مختلف را تشکیل می دهد مثل بولریاس، آلگریاس، سگریاس، تارانتاس و قطعات مختلفی که فعلا در اینجا مجال گفتنش نیست. کلا سبک تخصصی من و کنسرت هایم در سبک فلامنکو است و استایل نوازندگی ام و قطعاتی که می سازم و تنظیم می کنم در همین سبک گیتار فلامنکو است.
از گیتاریست های مورد علاقه تان چه افرادی را نام می برید؟
مسلما هرکس که گیتار فلامنکو را کار کرده باشد مجذوب نوازندگی و کاراکتر هنری نوازنده برتر جهان پاکودلوسیا می شود که متاسفانه در سال ۹۴ فوت شد و ما در مراسم بزرگداشت او شرکت کردیم. پاکودلوسیا از نوازندگان خیلی مورد علاقه من است و خیلی از قطعاتش را هم من اجرا کردم. ویسنته آمیگو، رافائل کورتس، مورایتو و خوآن مانوئل کانیزارس نیز از نوازندگان مورد علاقه من در سبک گیتار فلامنکو هستند که سعی می کنم خیلی از کارهای مختلف شان را گوش کنم.
گوش کردن و کاور کارهای این افراد به شکلی که خودم بتوانم آنها را بنوازم خیلی به درک بیشتر من از فلامنکو کمک کرد و من پس از مدت ها و سالیان سال که توانسته ام قطعات این افراد را به شکل درست بنوازم خودم هم به هارمونی فلامنکو دست یافتم. البته نزد رافائل کورتس در آلمان هم کلاس و هم مسترکلاس رفتم که توانستم تا حد زیادی به صورت علمی با هارمونی گیتار فلامنکو آشنا شوم و موجب شد در چند سال اخیر خودم بتوانم قطعاتی را بسازم.
در نواختن گیتار مهم ترین اصل از نظر شما چیست؟
از نظر من مهم ترین اصل در نوازندگی گیتار رعایت ریتم و همان “کمپاس” در اصطلاح فلامنکوکاران است و شناسایی کمپاس های مختلف گیتار فلامنکو چون به عنوان مثال در دستگاهی مثل بولریاس یک جور ریتم داریم. در دستگاه “سولئا”جور دیگر و همین طور در دستگاه های مختلف ریتم های متفاوتی داریم. رعایت ریتم یکی از اصول مهم برای نوازندگی است. دوم رعایت و اجرای درست تکنیک هاست که باید با دقت و هوشمندانه اجرا کرد تا نتیجه خوبی بگیریم.خیلی ها هستند که گیتار می نوازند اما آن دلنشینی و جذابیتی که باید داشته باشد را ندارد چون زوایای دست را که ما به آن می گوییم “اکل” در آیتم های داوری یا آرتیکولاسیون یا خیلی مسائل دیگر در موضوع تکنیک در این افراد خراب است. به خاطر همین صدای خوبی از گیتار نمی توانند تولید کنند چون در گیتار اگر تکنیک را خوب و درست اجرا نکنیم صدای خوبی نمی دهد ولی در پیانو اینطور نیست. پیانو حتی اگر کسی بلد نباشد کلیدش را فشار دهد می تواند صدایی از آن دربیاورد چون صدا درواقع روی این ساز تهویه شده است در حالی که برای ایجاد کردن صدای خوب و درست روی گیتار باید خیلی دقت کرد.
سومین نکته تمیز نواختن است که آن را فدای سرعت و حرکات آکروباتیک روی گیتار نکنیم. خیلی نت ها تمیز اجرا شود و تمام نت ها از نظر فاصله زمانی و نوع صدایشان خیلی خوب اجرا شوند. همچنین مسئله ای است به نام “سوناریته” یعنی حجم صدایی که شما از ساز در می آورید و چگونگی آن به لحاظ لحن، فورت پیانوآ یعنی داینامیک از نظر آرام زدن و محکم زدن که چه تکنیکی را کجا باید محکم بزنید و کجا باید آرام تر بزنید و من اصطلاح عامیانه اش را گفتم خیلی مهم است. در کل آیتم هایی که در اصولی نواختن گیتار مهم است بسیار زیاد است و من مهم ترین های آن را سعی کردم که عنوان کنم.
آقای ملکی شما در ایام کرونا چه کردید؟
در ایام کرونا متاسفانه ما هنرمندان از نظر روحی خیلی صدمه دیدیم چون فعالیت موسیقایی ما فقط وابسته به تدریس نیست و اجرا در کانون های ادبی، کنسرت های اختصاصی خودم و همکاری در کنسرت ها در سبک های دیگر برای من بشخصه بسیار مهم و موثر است. نوازندگان به عشق صحنه و اجرای سنیک زنده هستند و ایام کرونا نگذاشت که ما نوازندگان دیگر بتوانیم کنسرت بگذاریم. وقتی شما شب بعد از اجرا از سالن بیرون می آیی و می بینی بسیاری از هواداران منتظرند تا با شما عکسی به یادگار بگیرند خیلی خوشحال می شوی. اینها همه انرژی های خوبی بود که ما در سال های زیادی که اجرا داشته ایم تجربه کردیم و فکر نمی کردیم یک روز یک بیماری بیاید که همه این عشق های زیبا را از ما بگیرد. فقط با رعایت پروتکل های بهداشتی و اجتماعی منحصرا در زمینه تدریس گیتار فعالیت کردم در این دوران و یکسری لایوهای اینستاگرامی داشته ام که درواقع اجراهای ما تبدیل شد به اجراهای اینستاگرامی که حال و هوای اجرا در کنسرت را نداشته است ولی از هیچی بهتر بود. در این دوران ما از لحاظ روحی اذیت شده ایم و خیلی عذاب می کشیم که روی صحنه نیستیم. امیدوارم کرونا هرچه زودتر از بین برود و ما فعالیت خود را مثل قبل از سر بگیریم.
توصیه تان به افرادی که به دنبال یادگیری گیتار هستند چیست؟
جامعه ما به لحاظ فضای مجازی و کلا دنیا یه گونه ای شده که هرکس هرچیزی که یاد گرفته است را در صدد آموزش و کسب درآمد از این راه است اما خیلی ها تخصص و تجربه ای در این کار ندارند و این افراد نمی توانند معلم خوبی باشند و شاگردشان را به سرمنزل مقصود برسانند. توصیه من این است که هنرجوها درباره معلم شان، رزومه اش، تعداد اجراهایش و فعالیت های هنری این شخص بسیار تحقیق کنند. شما می روید نزد یک فرد که تخصصی ندارد و فقط بلد است چند آهنگ را زیبا بنوازد که آن هم از نظر عوام زیبا به نظر می رسد. شاید آن فرد برای خانواده خودش فقط این ساز را می زند و اصول آن را نمی داند. این مقدار تخصص برای تدریس گیتار کافی نیست و من افرادی را می شناسم که نزد چنین اشخاصی برای آموزش رفته اند و بعد تاسف خورده اند که وقت و پول شان را هدر داده اند. یک معلم باید پروفایل داشته باشد. توصیه ام به افرادی که به دنبال یادگیری موسیقی هستند تحقیق و صبوری است تا یک معلم خوب پیدا کنند. امروزه تعداد فالوور در اینستاگرام نشانه تخصص و حرفه ای بودن یک معلم نیست چراکه خیلی ها این تعداد فالوور را می خرند. نباید گول این ظواهر را در دنیای مجازی خورد.
آیا میانه تان با گیتار الکتریک و بیس هم خوب است؟!
با گیتار الکتریک میانه خوبی دارم و گیتار بیس را هم بسیار زیاد دوست دارم. همیشه در نظر دارم اگر روزی کارهایم را هندل و مدیریت کردم حتما گیتار بیس بخرم و هم یاد بگیرم و هم بیشتر اجرا کنم در کارهایم و کنسرت هایم.
امین ملکی بزرگترین انتقادی که به خودش می کند چیست؟
همیشه کارهای خودم را به عقب می اندازم تا به نتیجه بهتری برسم. البته خیلی وقت ها در پایان به این نتیجه می رسم که همان اندازه که اول وقت گذاشتم کافی بود و قطعه درست از آب در آمده بود. ما بهتر است فعالیت هایمان را آغاز کنیم و از همان لحظه که به آن فکر می کنیم انجام دهیم و به فردا نیندازیم تا مثلا ساز بهتری بیاید یا استودیوی بهتری پیدا شود و … البته از یک نظر خوب است که کیفیت کار از همه لحاظ دبل چک می شود ولی از نظر مخاطب تاثیر چندانی ندارد.
از وضعیت موسیقی در کشورمان راضی هستید؟
بله راضی هستم اما خیلی بهتر می تواند شود به خصوص در بحث گیتار و آموزش و نظارت بر افرادی که آموزش می دهند. حمایت هایی که باید بشود نمی شود از خیلی از هنرمندانی که هنر واقعی را کار می کنند. بیشتر توجه مردم به موسیقی سطح پایین تر مثل پاپ است. البته موسیقی پاپ فاخر و خوب هم داریم و خیلی از خوانندگان پاپ از دوستان عزیز من هستند و خودم کارهایشان را گوش می دهم و طرفدارشان هستم اما از نظر ترانه و موسیقی و ملودی محوری وضعیت ما خیلی بهتر از این می تواند شود. امیدوارم در همین قضیه گیتار فلامنکو بتوانیم تشکلی داشته باشیم تا بزرگان موسیقی را از کشور اسپانیا و سایر بخش های جهان دعوت کنیم و جشنواره های متداومی داشته باشیم و نظارتی هم وجود داشته باشد.
در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
در پایان از همه همکاران تشکر می کنم که این مصاحبه را تدارک دیدید. خیلی از افرادی که مرا در صفحات مجازی دنبال می کنند دوست دارند از رزومه من و کارهایی که انجام داده ام و یا در حال انجام است بدانند. امیدوارم این مصاحبه و صحبت هایم برای این عزیزان مفید باشد و بتوانیم سطح گیتار فلامنکو را در کشورمان بالا ببریم.