تعقیب. سیتی بانک. بارکلی بانک آمریکا. همه بانک ها همه از رنگ آبی برای یکی از رنگ های برند غالب خود استفاده می کنند. حتی سایر مؤسسات مالی مانند Prudential و Merrill Lynch از رنگ آبی استفاده می کنند. بدیهی است که این شرکتهای مرتبط با پول همگی رنگ آبی را برای هویت نام تجاری خود انتخاب کردند بیش از یک تصادف. پس همه آنها چه می دانند که شما نمی دانید؟
پاسخ کوتاه این است که آنها می دانند چگونه تئوری رنگ را با تجارت ترکیب کنند. هنگام ساختن یک نام تجاری - درست مانند زمانی که یک خانه یا مبلمان می سازید - باید بدانید که چگونه از همه ابزارهایی که در اختیار دارید استفاده کنید، و این دقیقاً همان چیزی است که امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
آرمکده علاوه بر طراحی آرم و لوگو در زمینه برندینگ نیز فعالیت می کند. برای دیدن نمونه لوگو و قیمت انواع لوگو به وبسایت این شرکت مراجعه کنید.
در این مقاله، همه چیزهایی را که باید در مورد رنگ های برند بدانید را بررسی می کنیم. ما مفاهیمی از رشتههای هنری - مانند تئوری رنگها و تاریخ هنر - را لمس خواهیم کرد و آنها را با بهترین شیوهها برای برندسازی، بازاریابی و آنچه که یک شرکت برای بقا در چشمانداز کسبوکار امروز نیاز دارد، ادغام خواهیم کرد. اما اول از همه، شما باید بدانید که چرا رنگهای نام تجاری اهمیت زیادی دارند.
چرا برندینگ رنگ ها اهمیت دارد
رنگهای برند مختلف در رنگین کمانی از آرمهای مختلف نشان داده شدهاند.
رنگها، مانند ویژگیها، از تغییرات احساسات پیروی میکنند.» -پابلو پیکاسو
با شنیدن کلمه "عشق" به چه چیزی فکر می کنید؟ چه مثبت و چه منفی، به احتمال زیاد واکنش احساسی قوی تری نسبت به شنیدن عبارتی مانند "قفسه دوچرخه" ایجاد می کند.
احساسات قدرتمند هستند و (چه بخواهیم چه نخواهیم) تصمیم گیری ما را هدایت می کنند. به عنوان یک برند، شما می خواهید یک ارتباط عاطفی قوی با مشتریان خود ایجاد کنید. مشکل این است که شما نمی توانید کل داستان زندگی شرکت خود را در یک لوگو یا ویترین فروشگاه تعریف کنید - اما رنگ های نام تجاری میانبری مستقیماً به قلب مشتریان شما ارائه می دهند.
یکی از مشهورترین نظریه پردازان رنگ، فابر بیرن، به طور گسترده در مورد پیوند بین رنگ ها و حالت عاطفی ما نوشته است، به ویژه در کتاب خود روانشناسی رنگ و نظریه رنگ. درست مانند کلمات "عشق" و "قفسه دوچرخه" احساسات متفاوتی را برمی انگیزند، رنگ هایی مانند قرمز و آبی هر دو واکنش های انسانی متفاوتی را ایجاد می کنند. جالبتر از آن، رنگهای یکسان واکنشهای مشابهی را در افراد مختلف برانگیخت. به عبارت دیگر، رنگ زرد احساسات مشابهی را در مردم از مونتانا تا تیمبوکتو برمی انگیزد. این حتی به سایههای رنگهای فردی نیز گسترش مییابد، بنابراین آبی تیره عمیق و آبی آسمانی روشن نیز اثرات متفاوتی خواهند داشت.
تئوری رنگ بسیار عمیق تر از "صورتی یک رنگ زیبا است" است. روانشناسان آن را به تکامل انسان ها مرتبط می کنند. ارتباط با رنگ های خاص پس از سال ها تداعی آنها با اشیاء خاص ایجاد شد. برای مثال، یک قرمز خونی، مردم را برای خطر در نزدیکی آماده می کند. رنگ قهوه ای کثیف و غذای فاسد تمایلی به اشتها ندارد.
این همیشه درست نیست – در نهایت، کشاورزان (و عاشقان شکلات) ممکن است رنگ قهوهای را دوست داشته باشند، و فراموش نکنیم که انسانها فقط در هزارههای اخیر رنگ آبی را مشاهده کردند – اما با در نظر گرفتن میلیونها سال شرایط زیستشناختی، این کار آسان است. برای دیدن اینکه چگونه وابستگی به رنگ ها فراتر از ترجیح صرف است... چیزی که بشریت مدت زیادی است که می داند.
مجموعه ای از ارزهای رنگی از سراسر جهان.
آمریکایی ها برای سبز خود سخت کار می کنند، اما آیا اروپایی ها برای آبی خود سخت کار می کنند؟
و انجمن های فرهنگی را فراموش نکنیم. یک مثال واضح، روشی است که آمریکاییها سبز را با پول مرتبط میکنند، زیرا ارزی که ما روزانه استفاده میکنیم سبز است. مردم کشورهای دیگر لزوماً عبارت "خرد کردن سبزی ها" را درک نمی کنند. با این حال، شرکتی که «سبز میشود» تقریباً با همه مردم طنین انداز میشود.
حتی خونسردترین افراد تجاری نیز نمی توانند علم بین تأثیرات روانی رنگ های برندسازی را نادیده بگیرند. با وجود انبوهی از شواهد، مسئله این نیست که آیا رنگ های برند کار می کنند؟
کاربرد رنگ ها در برندینگ
ما همچنین نکات خلاقانه، گرایشها، منابع و تبلیغات گاه به گاه را برای شما ارسال میکنیم (که میتوانید در هر زمان از آن انصراف دهید).
به گفته آنتونیو داماسیو، عصبشناس، احساس مصرفکنندگان در مورد یک برند بیشتر از آن چیزی است که در مورد یک برند فکر میکنند. این را با این واقعیت که می دانیم رنگ های خاص احساسات و هیجانات خاصی را برمی انگیزند، جفت کنید: رنگ های برند شما این توانایی را دارند که حتی بیشتر از محصولاتی که ارائه می دهید بر فروش یا عملکرد شما تأثیر بگذارند.
علاوه بر این، تکرار همان رنگ می تواند آگاهی برند را تقویت کند. آخرین باری که یک قوطی کوکاکولا قرمز یا پرنده توییتری که آبی آسمانی نبود چه زمانی بود؟ (مطمئناً دنیای بازاریابی درس خود را از حمله غم انگیز Heinz به سس کچاپ بنفش آموخت.) با توجه به قرار گرفتن در معرض کافی، رنگ ها بخشی از یک نام تجاری می شوند، بنابراین شما می خواهید با استفاده مداوم از رنگ های برند خود این ارتباط را تشویق کنید.
فقط به خاطر سازماندهی، در اینجا رایج ترین مناطقی هستند که از رنگ های برند خود استفاده می کنید:
لوگو
سایت اینترنتی
ویترین
طراحی در فروشگاه
لباس کارمندان
آگهی ها
Best Buy یک طرح رنگی هوشمند از آبی غالب و زرد غیرفعال را انتخاب می کند، یک جفت مکمل همانطور که در زیر توضیح می دهیم. فرشهای آبی، دیوارهای آبی، پیراهنهای آبی برای کارمندان - با یک نگاه به این تصویر میدانید که در RadioShack نیستید.
با استفاده از رنگهای یکسان در تمام سرمایهگذاریهای تجاری خود، ارتباط برند خود را با آن رنگها تقویت میکنید و در نتیجه آگاهی از برند را به طور کلی تقویت میکنید.
چیزی که اینها حداقل برای برندسازی به حساب میآیند این است که باید رنگهای نام تجاری خود را با دقت انتخاب کنید زیرا تأثیر مستقیمی بر هویت برند شما خواهند داشت. صورتی ممکن است رنگ مورد علاقه شخصی شما باشد، اما ممکن است بدترین رنگ برای اهداف تجاری شما باشد. اما قبل از اینکه به رنگهایی که میخواهید نشاندهنده شما باشند، بپردازید، ابتدا باید شخصیت ایدهآل برند خود را تعیین کنید.
منبع: https://99designs.com/blog/tips/branding-colors/