نقش مدیریت در دیدگاه سیستمی به مسئله ایمنی و بهداشت

ایمنی و بهداشت برنامه نیست بلکه سیستمی است متشکل از چهار عنصر انسان‌، محیط، تجهیزات و مواد. هدف اصلی این سیستم حذف، پیشگیری و کنترل حوادث و بیماری ها می باشد. ایمنی و بهداشت همواره باید مورد توجه قرار گیرد و نمی توان آن را فقط در مقاطعی بدلایلی از جمله افزایش حوادث و بیماری ها با اهمیت تلقی کرد. این مقاله به بررسی انواع سیستم های مدیریت ایمنی و داشتن تجهیزات و لباس ایمنی و بهداشت موجود می پردازد و ضمن تجزیه و تحلیل هرکدام به تفکیک محاسن و معایب آنها را شرح می دهد. این شفاف سازی علاوه بر بسط دید و آگاهی های متخصصین ایمنی و بهداشت می تواند راهگشایی برای مدیران در انتخاب استراتژی های عملی، ارزیابی سیستم های موجود و ارتقاء سطح کیفی آنها باشد.

مقدمه:

درباره توصیف و تحلیل انواع سیستم های مدیریت ایمنی و بهداشت، کار چندانی صورت نگرفته است. یک تقسیم بندی توسط دنتون (1982) انجام شده که بر حول استراتژی های فرد ایمن در مقابل محیط ایمن دور می زند. تقسیم بندی دنتون که از دیدگاه روانشناسی صنعتی انجام گرفته دیدگاه کار-مدار را از دیدگاه کارگر- مدار متمایز نموده و در دوازده بند تفاوت های آن دو را بیان کرده است(جدول1). دنتون رهیافت کار-مدار را با استراتژی های مدیریت تیلوریست یکی می داند: پایش منظم و دقیق فعالیت های ایمنی و کنترل شدید روش های ایمن استاندارد.


در این رهیافت حذف یا کنترل خطرات با طراحی و روش های مهندسی صورت می گیرد و بر ارتباط رسمی و آموزش حین کار به منظور اطمینان از فراگیری صحیح روش های کاری تاکید می گردد. از طرف دیگر رهیافت کارگر-مدار بر رفتار کارگر و مدیریت رفتار تمرکز دارد. در این رهیافت به مسائل و مشکلات افراد از قبیل نگرش های غلط و عدم تامین نیازهای آنها توجه می شود. ارتباط رسمی و پایین به بالا بعنوان مکانیسمی جهت جلب مشارکت کارگران و اطمینان از توجه به نیازهای آنها در اتخاذ تصمیمات توصیه می گردد.

طبقه بندی دیگری از مدیریت ایمنی و بهداشت به دو دیدگاه قدیم و جدید یا سنتی و نوین وجود دارد. مثالی از این طبقه بندی مقایسه میشل از دیدمان های قدیم و جدید می باشد(1993).

مدل Worksafe مثال دیگری از طبقه بندی استراتژیهای مدیریت به دو گروه سنتی و نوین می باشد. دیدگاه جدیدی که در این مدل به مدیریت ایمنی و بهداشت ارائه شده یک استراتژی پیشگیری است با ساختاری انعطاف پذیر(واگذاری مسئولیت ها و کارگروهی)، سیستم های جامع و منسجم، نیروی کاری توانمند، حل و فصل مشکلات بر مبنای تجربه و یک سبک مدیریت باز و متعهدانه. اما نگرش قدیم که تحت عنوان انفعالی نامگذاری شده (مبتنی بر مقررات و استفاده از وسایل حفاظت فردی و سرزنش فرد حادثه دیده) دارای سیستم های غیرمنسجم وناقص بوده، شیوه مدیریت هدایتی و کنترلی است، کارگران مشارکتی در برنامه ندارند و تجربه و مهارت عملی پرسنل ناچیز و محدود به متخصصین ایمنی و بهداشت می شود.

این تنوع و گوناگونی در طبقه بندی نگرش های مدیریت ایمنی و بهداشت نشانگر دشواری هایی است که بر سر راه طراحی شاخص های معتبر برای تشخیص و تمیز انواع استراتژی ها وجود دارد. با نگاهی دقیق به طبقه بندی های موجود می توان چهار دیدگاه را مشخص کرد. این دیدگاه ها عبارتند از:

1- دیدگاه فرد ایمن

2- دیدگاه محیط ایمن

3- دیدگاه سنتی مدیریت ایمنی و بهداشت

4- دیدگاه نوین مدیریت ایمنی و بهداشت


1- دیدگاه فرد ایمن

ایده اصلی دیدگاه فرد ایمن تئوری دومینو هنریش و مطرح شدن اهمیت اعمال ناایمن در علت یابی حادثه بود. این دیدگاه زمینه ساز مطالعات استعداد حادثه یا فرد مستعد حادثه گشت که در نیمه اول قرن حاضر بحث روز متخصصین بود اما بدلیل عدم دستیابی به نتایج قطعی و قابل اعتماد و نیز انتقاداتی که به ساختار روش وارد بود این نظریه رد شد. استعداد حادثه که با بی دقتی قرین است. عامل منازعه و جدال بین کارفرمایان و سازمان های کارگری بر سر توبیخ فرد قربانی بود (ساس و کروک 1981 ,لامه 1994). علیرغم رد شدن نظریه استعداد حادثه مفهوم رفتار فرد بعنوان مهمترین عامل حوادث همچنان به قوت خود باقی ماند. نقش مهم عمل ناایمن در علت یابی حادثه که یک محبوبیت جهانی در بین مدیران منابع انسانی دارد توسط لامه تشریح شد و توسط ساس در ایدئولوژی مدیریت راه یافت. دیجوی یافته های تحقیقی را برای دفاع از این فرضیه که سرپرستان حادثه را ناشی از عوامل درونی کارگر می دانند ارائه نمود. وی همچنین به مدیران توصیه می کند که در پاسخ به این باور جهان شمول که ایمنی یک مشکل کارگر-مدار است و سرپرست بلافصل کارگر مسئول عملکرد خوب یا بد او می باشد لذا باید سرپرست را مسئول و پاسخگوی ایمنی و بهداشت بدانند.

2- دیدگاه محیط ایمن

تئوری های محیط ایمن، اعمال ناایمن را بعنوان عامل اصلی حوادث که توسط هنریش مطرح شده نمی پذیرد. گر چه نظریه هنریش منتقدان کمی داشته اما برخی از نویسندگان با مفاهیم اصلی هنریش و معیارهای خود در پیشگیری حوادث در چالش بوده اند. وینر با اشاره به ماهیت ذهنی تشخیص علل حادثه و واژه های ایمن و ناایمن، گردآوری اطلاعات درباره اعمال ناایمن را موید وجود عمل ناایمن نمی داند(1991). به نظر وی نگرشی که منجر به تقویت سرزنش نسبت به فرد حادثه دیده شود می تواند مانعی بر سر راه استفاده از روش های علمی در مبحث علت یابی حادثه گردد. کلتز همانند وینر تاکید بر خطای انسان را مانع توجه به مسولیت مدیریت و انجام اقدامات اساسی می داند.

با تفکیک رهیافت های سنتی و نوین که در پی خواهد آمد می توان دیدگاه های فرد ایمن و محیط ایمن را مشخص کرد.

3- نگرش سنتی مدیریت ایمنی و بهداشت

نگرش سنتی مدیریت ایمنی و بهداشت بنظر می رسد همان دیدگاهی باشد که توسط هنریش مطرح شد و تاکید آن بر آموزش مناسب و کافی کارکنان، انتخاب صحیح آنها و نظارت بر کنترل اعمال ناایمن می باشد (ری 1993). رحیمی نشان داد که نگرش سنتی ریشه در ساختارهای تیلوریستی سازمان دارد و در عمل (مقررات ایمنی، کمیته های ایمنی, پوسترها و تحقیق حوادث) در مقایسه با تکنیک های مدرن مدیریتی ناکاراست(1995). وی نگرش سنتی را بعنوان یک نگرش انفعالی دانسته که در آن به حذف نظام مند شرایط ناایمن کمتر توجه شده است. مدیریت حتی به مطابقت سازمان با حداقل استانداردهای موجود تمایلی ندارد.

ولتری نیز مطابقت با مقررات را مکمل نگرش سنتی می داند. نگرش سنتی مدیریت ایمنی و بهداشت به نظر داوسن و همکاران با بی توجهی به راهکارهای فنی کنترل که تاکید بر لزوم تشخیص و کنترل خطر دارند سیستم های مدیریتی و انسانی را در پرده ابهام فرو برده است. داوسن و همکاران در تلاش برای ایجاد تعادل بین راهکارهای فنی و انسانی مفهوم کنترل کننده های انگیزشی را عنوان کردند که در آن ساختار و فرآیندهای سازمانی بنحوی طراحی می شوند که افراد را برای رسیدن به روش های فنی کنترل برانگیزند(داوسن وهمکاران 1987). آنها بویژه با تاکید بر مدیریت صفی، انگیزش را ناشی از اقدامات یا الزامات اساسی می دانند که شامل تعریف شفاف از مسئولیت و پاسخگویی، تطبیق انتظارات مدیران صفی با اولویت ها و خط و مشی های سازمانی، تعهد شفاف مدیریت ارشد و الزامات قانونی می شود.(1998)

4- دیدگاه نوین مدیریت ایمنی و بهداشت

مدیریت نوین ایمنی و بهداشت نتیجه تلفیق ایمنی و بهداشت با سیستم های جامع مدیریتی از قبیل TQM و غیره می باشد. این رهیافت بدنبال یک تغییر اساسی در ساختار مدیریت است تا آن را از تصمیم گیری فردی و سنتی بسوی سازمانی انعطاف پذیر، انطباق پذیر و آموزشی سوق دهد. همانطور که ذکر شد انسجام و یکپارچگی مفهوم کلیدی در تفکر مدیریت مدرن است. همانند سیستم سنتی مدیریت ایمنی و بهداشت، در نگرش نوین نیز می توان چشم اندازهای فرد و محیط ایمن را مشخص کرد.

هر یک از دیدگاه های مطرح شده دارای محاسن و معایبی که با توجه به اتخاذ هر کدام توسط سیستم های مدیریتی شاهد نتایج متفاوتی از سیستم ها در حیطه مسایل ایمنی و بهداشت میباشیم.

آنچه در این نوشتار مورد بحث قرار گرفت چهار دیدگاه موجود درباره مدیریت ایمنی و بهداشت بود. می توان مشخصات اصلی این سیستم ها را بصورت زیر خلاصه کرد:

مدیریت سنتی

  • ایمنی و بهداشت مسولیت افراد کلیدی است که شامل سرپرست و متخصص ایمنی و بهداشت می شود .
  • کارگران ممکن است مشارکتی در ایمنی و بهداشت داشته باشند اما مشارکت آنها برای ایمنی و بهداشت حیاتی نیست یا اینکه کمیته های سنتی ایمنی و بهداشت تشکیل می گردد.

نتیجه گیری:

در این مقاله انواع سیستم های مدیریت ایمنی وبهداشت و دیدگاه های صاحب نظران مورد بحث و بررسی قرار گرفت. با شناسایی سیستم های موجود و در نظر گرفتن شرایط و قابلییت های هر سازمان در مقوله ایمنی وبهداشت و بکارگیری نقاط قوت هر دیدگاه شاهد رشد و پویایی سیستم های ایمنی و بهداشت در هر سازمان بود. از دیدگاه نوین و انسجام و یکپارچگی آن می توان در مقابل نگرش سنتی که شامل مقررات ایمنی، تحقیق حوادث و ... می باشد استفاده کرد. شرایط سازمانی، فرهنگی و اجتماعی می توان سیستم مناسب و کارآمد را انتخاب و در راستای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت حرفه ای از آن بهره جست. همچنین می توان سیستم های موجود را مورد ارزیابی قرار داد و کارایی یا اثربخشی آنها را سنجید.




شما می توانید جهت کسب اطلاعات بیشتر از قوانین و لوازم ایمنی به وب سایت دلفان تجهیزات delfantajhizat.com مراجعه نمایید.