دانلود رایگان کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد

دانلود کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری تالیف دکتر جهانشاه پاکزاد با کیفیت عالی

فرمت : PDF

تعداد صفحات : ۲۵۵ صفحه

دانلود فایل














دیوید ریمر به عنوان یک مرد متاهل و پدر در میانسالی ، آزادانه درباره روزمره خود صحبت می کرد مانند: علاقه به مکانیک اتومبیل ، مشکلات کار و چالش های تربیت کودک. اما وقتی از او در مورد 15 سال اول زندگیش سوال شد ، او بسیار تغییر کرده بود و طوری صحبت کرد که انگار اوایل زندگیش او شخص دیگری بود. در اصل ، او یک دختر بود.

دیوید - در بدو تولد به نام بروس - تحت اولین تغییر جنسیت نوزاد که تاکنون در مورد یک کودک عادی و ژنتیکی گزارش شده است ، قرار گرفت. محققان برای آگاهی از رشد دیوید ، وی را به شدت مورد مصاحبه قرار داده و سوابق پزشکی و روان درمانی وی را مورد مطالعه قرار دادند (کولاپینتو ، 2001 ؛ دایموند و سیگموندسون، 1999).

وقتی بروس 8 ماهه بود ، در ختنه آلت تناسلی او به طور تصادفی قطع شد. به زودی پس از آن ، والدین ناامید وی در مورد موفقیت روانشناس جان مون در تعیین رابطه جنسی به کودکان متولد شده با دستگاه تناسلی به صورت مبهم چیزهایی شنیده بودند. آنها به خانه او در کاندا به دانشگاه Johns Hopkins در بالتیمور سفر کردند ، جایی که تحت نظارت مانی ، بروس 22 ماهه برای برداشتن بیضه های خود عمل جراحی کرد و دستگاه تناسلی خود را شبیه یک دختر دانست. این عملیات به پایان رسید ، والدین بروس نام دختر خود را برندا گذاشتند.

تربیت برندا غم انگیز بود. از همان ابتدا ، او در برابر تلاش های والدینش برای این که او را به صورت یک "خانم" تربیت کنند مقاومت می کرد. برایان (برادر دوقلوی همسان برندا) به یاد می آورد که برندا مانند دختری زیبا و ظریف به نظر می رسید - تا زمانی که حرکت کرد یا صحبت کرد: "او مانند یک پسر راه می رفت. با پاهای باز می نشست. او در مورد مسائل پسرانه صحبت می کرد. او با اسباب بازی های من بازی می کرد: از جمله این اسباب بازی ها تینکرتویز، کامیون کمپرسی بود(کولاپینتو ، 2001 ، ص 57). برایان از نظر شخصیتی ساکت و ملایم بود. در عوض ، برندا کودکی غالب ، خشن و دست و پا چلفتی بود که با بچه های دیگر دعوا می کرد و معمولاً او برنده می شد. معلمان و همکلاسی های سابق توافق داشتند که برندا مردانه تر از دو کودک بود.

در مدرسه ، رفتار پسرانه برندا باعث شد که همکلاسی ها او را مورد تمسخر و تحقیر قرار دهند. هنگامی که با دختران بازی می کرد ، سعی در سازماندهی بازی های گروهی بزرگ و فعال داشت ، اما آن ها علاقه ای به آن نداشتند. به لحاظ یک دختر ، او بدون دوست و ناراحت بود ، برندا به طور فزاینده ای مشکلات رفتاری را نشان می داد. در طی پیگیری های پزشکی دوره ای ، او از خودش عکس یک پسر را می کشید و از جراحی اضافی برای ایجاد واژن خودداری می کرد. دیوید با تأمل در دوران تحصیلات ابتدایی برندا ، توضیح داد که او فهمید دختر ناموسی است و هرگز نخواهد بود.

دانلود کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد

با نزدیک شدن به دوره نوجوانی ، والدین برندا او را از یک مدرسه به مدرسه دیگر و از یک درمانگر به درمانگر دیگر منتقل کردند تا به او کمک کنند تا از نظر اجتماعی جا بیفتد و هویت زنانه را بپذیرد. اما برندا با اضطراب و ناامنی واکنش نشان داد و درگیری با والدینش بیشتر شد. در سن بلوغ ، هنگامی که شانه های برندا گشاد شد و عضله های بدنش شکل گرفت ، والدین وی اصرار داشتند که وی برای زنانه نمودن ظاهر خود ، استروژن درمانی را آغاز کند. به زودی سینه هایش بزرگ شد و چربی های دور کمر و باسن خود را اضافه کرد. با انزجار از شکل زنانه خود ، برندا شروع به پرخوری کرد تا آن را پنهان کند. همکلاسی های او به طرز وحشیانه ای مرتب به ظاهر آشفته او واکنش نشان دادند.

سرانجام ، برندا به یک درمانگر منتقل شد که ناامیدی او را تشخیص داد و والدینش را ترغیب کرد تا از دوران نوزادی خود برای او بگویند. وقتی برندا 14 ساله بود ، پدرش درباره حادثه ختنه توضیح داد. دیوید واکنش آسوده خود را به یاد آورد. او تصمیم گرفت بلافاصله به جنس بیولوژیکی خود بازگردد ، پس از آن پسر بچه کتاب مقدس که یک غول را کشت و بر مشکلات غلبه کرد ، نام دیوید را برای خود انتخاب کرد . دیوید خیلی زود تزریق هورمون آندروژن تستوسترون را برای مردانگی بدن آغاز کرد و تحت عمل جراحی برداشتن پستانها و ساخت آلت تناسلی قرار گرفت. اگرچه در نوجوانی همچنان با مشکل روبرو بود ، اما در بیست سالگی عاشق جین ، مادر تنها با سه فرزند شد و با او ازدواج کرد.

پرونده دیوید تأثیر جنسیت ژنتیکی و هورمون های قبل از تولد را بر احساسش در یک زن یا مرد تأیید می کند. در عین حال ، دوران کودکی وی اهمیت تجربه را برجسته می کند. دیوید از تشویق بزرگسالان به وابستگی در دختران ابراز خشم کرد - بالاخره او این کار را از نزدیک تجربه کرده بود. در بزرگسالی ، دیوید با همه کارمندان مرد که از نظر کلیشه های جنسیتی افراطی بودند ، در یک کشتارگاه کار می کرد. در یک لحظه تعجب کرد ، اگر او کودکی معمولی داشت ، آیا مانند آنها می شد؟ البته او هرگز نمی توانست جواب این سوال را بداند ، اما پرونده او یک مسئله را روشن می کند: تغییر جنسیت او شکست خورد زیرا زیست شناسی مردانه او با اکثریت زیاد خواستار یک هویت جنسی ثابت بود.


دانلود کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد
دانلود کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد

اگرچه دیوید سعی کرد از کودکی غم انگیز خود عبور کند ، اما مشکلاتی که از آن بیرون آمد همچنان پابرجا بود. وقتی او در اواسط سی سالگی بود ، برادر دوقلوی او ، برایان ، خودکشی کرد. سپس ، پس از اینکه دیوید شغل خود را از دست داد و در یک معامله سرمایه گذاری shady کل پس انداز زندگیش را از کلاهبرداری از دست داد ، همسرش او را ترک کرد و بچه ها را با خود برد. دیوید غمگین در یک افسردگی عمیق فرو رفت. در 4 مه 2004 ، در 38 سالگی ، خود را به گلوله بست.

غالباً به روشی عمل می کنند که یادگیری نقش جنسیتی را گسترش می دهد. چندین بار ، لزلی هنگامی که فریاد می زد ، "آیا دختران از یک طرف و پسران از طرف دیگر به صف می ایستند"و" پسران ، کاش مثل دختران آرام باشید! " خودش را با تاکید بر تمایزهای جنسیتی درگیر کرد.

مانند والدین ، معلمان پیش دبستانی نیز – دختران را بیشتر تشویق می کنند تا در فعالیتهایی با ساختار بزرگسالان شرکت کنند. دختران غالباً با توجه به راهنمایی ها دور معلم جمع می شوند ، در حالی که پسران در جاهایی از کلاس که معلمان در آن کمترین مشارکت را دارند قرار می گیرند(Carpenter، 1983؛ Powlisha، Serbin و Moller، 1993). در نتیجه ، دختران و پسران رفتارهای مختلف اجتماعی دارند. انطباق و پیشنهادات برای کمک بیشتر در زمینه های بزرگسالان ، قاطعیت ، رهبری و استفاده خلاقانه از مواد در کارهای غیر ساختاری انجام می شود.

معلمان همچنین در مورد پسران از مخالفت و کنترل نظم و انضباط، بیشتر استفاده می کنند. هنگامی که دختران رفتار نامناسبی دارند ، معلمان تمایل دارند با آن ها صحبت کنند ، و یک برنامه مشترک برای بهبود رفتار آن ها ارائه می دهند (Erden و Wolfgang، 2004). به نظر می رسد معلمان انتظار دارند که رفتارهای نادرست پسران بیشتر باشد – که این عقیده تا حدودی بر اساس رفتار واقعی پسران و بخشی دیگر بر اساس کلیشه های جنسیتی استوار است.

همسالان هم جنس کودکان، یک منبع قدرتمند یادگیری نقش جنسیتی را به شرایط همسالان متصل می کنند. در مطالعه ای که در طی سال تحصیلی پیش دبستانی ها و مهد کودک ها انجام شد ، نشان داد که کودکانی که در پاییز بیشتر وقت خود را به بازی با دوستان همجنس خود می گذرانند ، در نوع جنسیتی در بهار ، از نظر انتخاب اسباب بازی ، سطح فعالیت، و میزان تفریح در کنار بزرگسالان دستاوردهای بیشتری به دست آوردند. (مارتین و فابز ، 2001).

کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد

در سن 3 سالگی ، هم سن و سال های همجنس با تعریف و تمجید ، تقلید یا پیوستن به یکدیگر ، برای بازی "مناسب جنسیت" به طور مثبت یکدیگر را تقویت می کنند. در مقابل ، وقتی کودکان پیش دبستانی مشغول فعالیتهای "جنسیتی" هستند - به عنوان مثال ، هنگامی که پسران با عروسک بازی می کنند یا دختران با ماشین و کامیون – همسالان آنها را مورد انتقاد قرار می دهند. به ویژه پسران، تحمل بازی فراجنسیتی را در بین پسران دیگر ندارند (Fagot، 1984). پسری که مرتباً از مرزهای جنسیتی عبور می کند ، حتی اگر مشغول فعالیتهای "مردانه" باشد ، توسط پسران دیگر نادیده گرفته می شود! کودکان همچنین در گروههای همسال با تفکیک جنسیتی دارای سبکهای مختلف تأثیر اجتماعی هستند. پسران برای این که در بازی های گروه های بزرگسال، حرف خود را روی کرسی بنشانند ، اغلب به دستورات ، تهدید و نیروی بدنی متوسل می شوند. ترجیح دختران برای بازی به صورت جفت منجر به نگرانی بیشتر در مورد نیازهای یک شریک می شود ، که در استفاده دختران از درخواست های مودبانه ، اقناع و پذیرش مشهود است. دختران به زودی در می یابند که این شگردها برای ارتباط با دختران دیگر موثر است اما برای ارتباط با پسران ، که از تلاشهای مودبانه خود چشم پوشی می کنند، این گونه نیست. بنابراین ، عدم پاسخگویی پسران به دختران دلیل دیگری برای قطع ارتباط با آنها می دهد.

با گذشت زمان ، کودکان به "صحت" بازی تفکیک شده جنسیتی اعتقاد پیدا می کنند ، که این امر تفکیک جنسیتی و فعالیتهای کلیشه ای جنسیتی را بیشتر تقویت می کند (مارتین و دیگران ، 1999). با جدا شدن دختران و پسران ، عامل دیگری در مورد علاقه به گروه - ارزیابی مثبت تر از اعضای هم جنس خود - عامل دیگری است که دنیای اجتماعی جداگانه پسران و دختران را پایدار می کند و در نتیجه "دو خرده فرهنگ متمایز" از دانش ، عقاید و علایق ایجاد می شود. و رفتارها (M accoby ، 2002).

سرانجام ، اگرچه محیط روزمره کودکان تا حدی تغییر کرده است ، آنها همچنان نمونه های زیادی از رفتارهای جنسیتی را در مشاغل ، فعالیت های اوقات فراغت ، تلویزیون سرگرمی و دستاوردهای زن و مرد ارائه می دهند. همانطور که در بخش بعدی خواهیم دید ، کودکان به زودی نه تنها از محیط اجتماعی خود بلکه از طریق "دیدگاه های مغرضانه جنسیتی" نیز خود را می بینند - دیدگاهی که می تواند علایق و فرصت های یادگیری آنها را به طور جدی محدود کند.

به عنوان بزرگسال ، هر یک از ما دارای یک هویت جنسیتی هستیم - تصویری از یک فرد از لحاظ خصوصیات نسبتاً مردانه یا زنانه. در اواسط دوران کودکی، محققان می توانند هویت جنسیتی را با درخواست از کودکان برای ارزیابی خود از ویژگی های شخصیتی اندازه گیری کنند. یک کودک یا بزرگسال با هویت "مردانه" امتیازات زیادی را در موارد سنتی مردانه (مانند بلند پروازی ، رقابت و خودکفائی) کسب می کند و در موارد سنتی زنانه (مانند محبت ، شادی و با نرمی سخن گفتن) امتیاز کمی دارد. شخصی با هویت "زنانه" برعکس عمل می کند. و اقلیت قابل توجهی (به ویژه زنان) دارای هویت جنسیتی به نام آندروژنی هستند که از لحاظ خصوصیات شخصیت های مردانه و زنانه امتیاز بالایی کسب می کنند.


کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد
کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد

هویت جنسیتی پیش بینی خوبی برای سازگاری روانشناختی است. کودکان و بزرگسالان "مردانه" و آندروژنیک از اعتماد به نفس بالاتری برخوردار هستند ، در حالی که افراد "زن" معمولاً در مورد خودشان ضعیف فکر می کنند ، شاید به این دلیل که بسیاری از صفات آنها توسط جامعه چندان قابل ارزیابی نیست (Alpert-Gillis و Connell، 1989؛ Boldizar ، 1991). همچنین ، افراد آندروژنی سازگارتر هستند - بسته به شرایط ، می توانند استقلال مردانه یا حساسیت زنانه نشان دهند (تیلور و هال ، 1982). وجود یک هویت آندروژنی نشان می دهد که کودکان می توانند ترکیبی از ویژگی های مثبت را که به طور سنتی با هر جنسیت مرتبط است ، بدست آورند - جهت گیری که به بهترین وجه ممکن است به آنها کمک کند تا توانایی بالقوه خود را درک کنند.

کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد pdf

چگونه کودکان هویت جنسیتی پیدا می کنند؟ طبق نظریه یادگیری اجتماعی ، رفتار، مقدم بر خود آگاهی است. کودکان پیش دبستانی ابتدا از طریق مدل سازی و تقویت ، پاسخ های جنسیتی را به دست می آورند و بعداً این رفتارها را در ایده های مرتبط با جنسیت درباره خود سازمان می دهند. در مقابل ، نظریه ذهنی رشد شناختی معتقد است که خودآگاهی قبل از رفتار است. در طی سالهای پیش دبستانی ، کودکان شناختی از دوام جنسیت خود کسب می کنند. آنها ثبات جنسیتی را ایجاد می کنند - این درک که رابطه جنسی از نظر بیولوژیکی است و حتی اگر لباس ، مدل مو و فعالیت های بازی تغییر کند ، یکسان باقی می ماند. سپس کودکان از این ایده برای هدایت رفتار خود استفاده می کنند (کوهلبرگ ، 1966).

کودکان کمتر از 6 سال که به تماشای یک بزرگسال می نشینند که عروسکی را با لباس "غیر هم جنس" می پوشد ، اصرار دارند که جنسیت عروسک نیز تغییر کرده باشد (Fagot، 1985؛ MeConaghy، 1979). تسلط بر ثبات جنسیت با دستیابی به حفاظت همراه است (De Lisi و Gallagher، 1991). این امر همچنین به شدت با توانایی عبور از ظاهر کلامی - وظایف واقعی (به صفحه 232 در فصل 7 مراجعه کنید) مرتبط است (Trautner، Gervai، و Nemeth، 2003). در واقع ، وظایف ثابت جنسیتی را می توان نوعی از ظاهر در نظر گرفت – مشکل واقعی این است ، که کودکان باید آنچه را که فرد به نظر می رسد از آنچه که واقعاً هست تشخیص دهند (Traut ner، Gervai، & Nemeth، 2003).

در بسیاری از فرهنگ ها ، کودکان خردسال به دانش بیولوژیکی اساسی در مورد جنسیت دسترسی ندارند زیرا به ندرت اعضای جنس دیگر را برهنه می بینند. اما ارائه اطلاعات در مورد تفاوت تناسلی به کودکان پیش دبستانی به ثبات جنسیت منجر نمی شود. کودکان پیش دبستانی که از چنین آگاهی برخوردارند معمولاً می گویند تغییر لباس عروسک جنسیت آن را تغییر نخواهد داد ، اما وقتی از آنها خواسته می شود پاسخشان را توجیه کنند ، آنها از رابطه جنسی به عنوان کیفیت ذاتی و تغییرناپذیر افراد یاد نمی کنند (Szkrybalo و Ruble، 1999). این نشان می دهد که نارسایی شناختی ، و نه تجربه اجتماعی ، مسئول دشواری درک پیش دبستانی ها برای درک ثبات رابطه جنسی است.

آیا نظریه رشد شناختی صحیح است که ثابت بودن جنسیت مسئول رفتارهای نوع جنسیتی کودکان است؟ شواهد این فرض ضعیف است. رفتار "مناسب جنسیت" در اوایل سالهای پیش دبستانی چنان ظاهر می شود که ظاهر اولیه آن باید ناشی از مدل سازی و کمک باشد ، همانطور که نظریه یادگیری اجتماعی نشان می دهد. محققان در مورد چگونگی تأثیر ثبات جنسیت در ایجاد نقش جنسیتی اختلاف نظر دارند. اما آنها می دانند هنگامی که کودکان شروع به تأمل در نقش های جنسیتی می کنند ، تصویر و رفتار آنها از نوع جنسیتی تقویت می شود.


کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد pdf
کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری پاکزاد pdf

نظریه طرح جنسیتی یک رویکرد پردازش اطلاعات برای نوع جنسیتی است که ترکیبی از یادگیری اجتماعی و ویژگی های رشد شناختی است. این توضیح می دهد که چگونه فشارهای محیطی و شناخت کودکان با هم کار می کنند تا رشد نقش جنسیتی را شکل دهند (مارتین و هالورسون ، 1987 ؛ مارتین ، روبل و سکربیلو ، 2002). در سنین پایین ، کودکان ترجیحات و رفتارهای نوع جنسیتی را از دیگران می گیرند. در همان زمان ، آنها تجربیات خود را در دسته بندی های شماتیک یا جنسیتی مردانه و زنانه سازمان می دهند که از آنها برای تفسیر دنیای خود استفاده می کنند. به محض اینکه کودکان پیش دبستانی بتوانند جنسیت خود را برچسب گذاری کنند ، آنها طرح جنسیتی متناسب با آن را انتخاب می کنند ("فقط پسران می توانند پزشک باشند" یا "آشپزی شغل دخترانه است") و این دسته ها را برای خود اعمال می کنند. سپس ادراک خود از نظر جنسیتی صورت می گیرد و به عنوان طرح های اضافی مورد استفاده قرار می گیرد که کودکان از آنها برای پردازش اطلاعات و راهنمایی رفتار خود استفاده می کنند.

ما دیده ایم که تفاوت های فردی در حدی است که کودکان از نظرات جنسیتی حمایت می کنند. شکل 8.5 در صفحه 278 مسیرهای شناختی مختلفی را برای کودکانی که اغلب طرح های جنسیتی را برای تجربیات خود اعمال می کنند و کودکانی که به ندرت این کار را انجام می دهند نشان می دهد (Liben و Bigler، 2002). بیلی را در نظر بگیرید که با یک عروسک مقابله می کند. اگر بیلی کودکی جنسیتی است ، فیلتر برتری جنسی او بلافاصله جنسیت را بسیار مرتبط می کند. او با یادگیری قبلی خود ، از خود می پرسد ، "آیا پسران باید با عروسک بازی کنند؟" اگر به دروغ پاسخ "بله" دهد و اسباب بازی مورد علاقه او باشد ، به آن نزدیک می شود ، آن را کاوش می کند و درباره آن بیشتر می آموزد. اگر پاسخ او "نه" باشد ، با اجتناب از اسباب بازی که "مناسب جنسیت نیست" پاسخ خواهد داد. اما اگر بیلی کودکی بدون طرح جنسیتی باشد - کسی که بندرت به جهان با اصطلاحات جنسیتی نگاه می کند - به سادگی از خود می پرسد ، "آیا من این اسباب بازی را دوست دارم؟" و بر اساس علایق خود پاسخ دهد.