اقتصاد بریتیش کلمبیا ترکیبی از شرکتهای دولتی و خصوصی است. در حال حاضر، فعالیتهای خدماتی به بزرگترین بخش اقتصادی این استان تبدیل شده است و پس از آن بخش تولیدی قرار دارد.
در اینجا ما مهمترین مشاغل و سرمایهگذاریهای دخیل در پیشرفت اقتصادی استان بریتیش کلمبیا را برایتان شرح خواهیم داد تا بتوانید تصمیم بهتری در زمینه سرمایه گذاری در بریتیش کلمبیا کانادا اتخاذ نمایید.
کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری
کشاورزی نقش مهمی در اقتصاد استان بریتیش کلمبیا دارد. بااینحال، همه قسمتهای این استان از نظر کشاورزی یکسان نیستند و هنوز این استان نتوانسته است از تمام پتانسیل خود در زمینه کشاورزی استفاده کند.
کشاورزی در این استان از سرمایهگذاریهای بالا در دره فریزر پایین گرفته تا باغات میوه و تاکستانهای اوکاناگان، مزارع مختلط دره بوکلی و مزارع غلات بسیار تخصصی متفاوت است.
جغرافیای این منطقه به شدت تولیدات کشاورزی را در بریتیش کلمبیا محدود میکند و زمینهای کشت شده تنها درصد کمی از کل مساحت استان را تشکیل میدهد.
جنگلداری مهمترین صنعت منابع طبیعی بریتیش کلمبیا است. بریتیش کلمبیا تقریباً یک پنجم کل زمینهای جنگلی کانادا را دارد اما دو پنجم چوبهای قابل فروش آن را تولید میکند و تقریباً نیمی از چوب موردنیاز در کانادا را بهصورت سالانه برای تولید الوار تولید میکند.
ساختار شرکتی این صنعت نیز پس از جنگ جهانی دوم تغییر کرد و با چند شرکت چندملیتی غولپیکر که اغلب تحت کنترل سرمایه آمریکایی هستند، جایگزین شد.
از نظر ماهیگیری چندین گونه از ماهی قزلآلا اقیانوس آرام پایه سنتی ماهیگیری محلی و ماهیگیری تجاری بریتیش کلمبیا را فراهم میکند، اگرچه ماهیهای دیگری مانند ماهی کاد اکنون بزرگترین بخش صید تجاری سالانه این استان را تشکیل میدهند.
ماهی هالیبوت، شاهماهی و صدفهای مختلف نیز بسیار موردتوجه هستند. فرآوری ماهی که زمانی در دهها کارخانه کنسروسازی کوچک در امتداد ساحل انجام میشد، از دهه ۱۹۴۰ در چند کارخانه بزرگ در نزدیکی ونکوور و پرنس روپرت متمرکز شد. آبزیپروری نیز از تجارتهای جدیدی است که در این استان اهمیت یافته است.
منابع و قدرت
منابع معدنی اساس اقتصاد بریتیش کلمبیا را از زمان ورود اروپاییها به این استان، تشکیل داده است. استخراج زغالسنگ و طلا در این استان انگیزه زیادی برای رشد منطقه در قرن هجدهم ایجاد کرد.
تزریق سرمایه به معدن، فرآوری مواد معدنی و اکتشاف مواد معدنی جدید نیز منجر به گسترش مجدد این بخش در اوایل قرن بیست و یکم شد. معادن در سراسر استان واقع شده و شامل معادن روباز زغالسنگ در زوایای جنوب شرقی و شمال شرقی استان و معادن روباز مس در جنوب غربی کلمبوس میباشد.
نفت و گاز طبیعی از دهه ۱۹۵۰ از چاههای شمال شرقی بریتیش کلمبیا استخراج شده و ذخایر جدید همچنان یافت میشود.
تولید نیروی برق آبی توسعه اقتصادی بریتیش کلمبیا را بسیار تسهیل کرده است. زغالسنگ از جزیره ونکوور و از سال 1898، از گذرگاه Crowsnest در گوشه جنوب شرقی استان، منبع اصلی انرژی برای راهآهن و صنعت تا قرن 20 بود.
بااینحال، مناطق کوهستانی بریتیش کلمبیا و در برخی مناطق و بارندگی زیاد، پتانسیل زیادی برای تولید برق آبی در این استان ایجاد میکند. تلاش برای برق ارزانقیمت که از اواخر قرن نوزدهم در مقادیر نسبتاً کمی در چندین مکان تولید میشد، منجر به پروژهای با بودجه خصوصی برای تولید انرژی الکتریکی برای یک کارخانه ذوب آلومینیوم در کیتیمات شد.
تولید و خدمات
بیشتر نواحی شهری بریتیش کلمبیا عمدتاً خدماتی را برای عملیات ماهیگیری، کشاورزی، معدن و قطع درختان مجاور ارائه میدهند یا محصولات آنها را پردازش میکنند. بهعنوانمثال، نانایمو که زمانی یک شهر کثیف استخراج زغالسنگ بود، اکنون بهعنوان مرکز بازار ماهی، الوار، خمیر و کاغذ و بهعنوان یک مقصد توریستی رونق دارد.
تریل در ذوب مواد معدنی تخصص دارد و پرنس جورج و کلمبوس مراکزی برای صنعت بزرگ محصولات جنگلی در داخل استان هستند. Kelowna نیز یک مرکز خدمات کشاورزی است که از چوببرداری و استخراج معادن و گردشگری سود میبرد.
پس از سال ۱۹۰۰، مدیریت صنایع منابع منطقه ساحلی به ونکوور کشیده شد. بااینحال، ونکوور بزرگ نسبت به سایر مکانهای شهری در بریتیش کلمبیا کمتر به اقتصاد منابع وابسته است.
اقتصاد شهری چندوجهی این منطقه بهطور فزایندهای به ارتباطات تجاری و مالی به بازارهای اطراف حاشیه اقیانوس آرام وابسته است. علاوه بر این، امروزه صنعت با تکنولوژی بالا بهویژه در منطقه ونکوور در حال افزایش است.
مرکز استان و دومین شهر بزرگ این استان یعنی ویکتوریا نیز اکنون بیشتر در زمینه خدماتی کار میکند. همچنین گردشگری در سراسر این منطقه بهطور فزایندهای قابلتوجه است.
مطالعه بیشتر درباره سرمایه گذاری در بریتیش کلمبیا