حقوق زن و شوهر (بخش اول)

حقوق زن و شوهر (بخش اول)

حقوق زن بر شوهر چیست؟

طبق قانون و همچنین شرع مقدس اسلام به محض عقد نکاح زن و مرد نسبت به یکدیگر دارای حقوق و تکالیفی می شوند و هر یک از زن و مرد برای استحکام و تداوم زندگی مشترک باید تکالیف و وظایف خود را به درستی ایفا کند تا به این ترتیب بین زوجین مودت، محبت و تفاهم حاصل شود. حقوق زن و شوهر شامل حقوق زن بر شوهر و حقوق شوهر بر زن است.

حقوق زن بر شوهر به دو دسته تقسیم می شود:

1- حقوق مالی: با ازدواج، زن از برخی حقوق مالی برخوردار می شود که پرداخت آنها بر عهده مرد خواهد بود.

2- حقوق غیر مالی: اما تمام حقوق زن بر شوهر حقوق مالی نیستند و برخی حقوق زن بر شوهر هستند که منشا اخلاقی دارند. حس معاشرت و خوش رفتار و مهربانی با همسر از جمله حقوق اخلاقی زن بر شوهر است که در دین اسلام از سوی معصومین (ع) در احادیث و روایات زیادی به آنها تاکید بسیاری شده است.

برای دریافت راهنمایی و مشاوره رایگان در خصوص کلیه دعاوی طلاق با وکلای طلاق موسسه حقوقی دادآرمان تماس بگیر. (02122904873-02122904874-09128400921-09336267676-09336267878)

حقوق مالی زن بر شوهر

همان طور که گفته شد با عقد نکاح برخی حقوق مالی به زن تعلق می کند که ملزم به پرداخت آن است.

حقوق مالی زن بر شوهر عبارتند از:

* مهریه زوجه

* نفقه زوجه

* اجرت المثل ایام زوجیت

* تنصیف اموال مرد

* ارث زن از شوهر

مهریه زوجه

مهریه از مهمترین حقوق مالی زن بر شوهر است. مهریه یا کابین به مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام عقد نکاح به زن می ‌پردازد یا مکلف به پرداخت آن می‌ شود. طبق ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، به مجرد عقد، زن مالک مهریه می‌شود و می ‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. در واقع زوجه هر زمان که اراده بنماید می‌ تواند مهریه خود را مطالبه و درخواست نماید و زوج نیز پس از مطالبه زن، باید آن را به وی بپردازد.

همچنین مهریه مال معینی است که دارای ارزش مالی بوده و ضمن عقد نکاح از سوی زوج به زوجه تملیک و داده می‌شود و گاهی ممکن است به جای مال، انجام کاری به نفع زن باشد مانند تعهد مرد به آموزش قرآن به زن.

مهریه از نظر اسلام تنها جنبه مادی ندارد بلکه افزون بر آن، حکمت ‌های دیگری نیز در تعیین مهر نهفته است بنابراین نه تنها به زنان به عنوان کالا نگاه نشده بلکه ارزش و احترام زن به وسیله وضع و تأیید چنین قانونی محفوظ مانده است.

نفقه زوجه

طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی، نفقه شامل همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن مانند مسکن، پوشاک، غذا، اثاثیه منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و حتی خادم البته در صورت عادت زن یا احتیاج به واسطه نقصان یا بیماری می باشد.

طبق ماده 1108 قانون مدنی، در صورتی که زن ناشزه باشد و از انجام وظایف زناشویی بدون دلیل موجه امتناع کند. در واقع پرداخت نفقه از سوی مرد در عقد دائم مشروط به تمکین زن از شوهر است مگر اینکه زن در عدم تمکین عذر شرعی داشته باشد.

در ازدواج دائم پرداخت نفقه زن بر مرد واجب است، اما طبق ماده 1113 قانون مدنی، در عقد موقت به زن نفقه تعلق نمی گیرد.

نفقه تعهدی است که بر پایه تعاون بنا شده و همبستگی اعضای خانواده را تضمین می‌ کند. نفقه زوجه از آثار عقد نکاح است که قانونگذار مرد را موظف به تأمین معاش خانواده کرده است و این تکلیف مردانه از توابع ریاست وی بر خانواده می ‌باشد.

پرداخت نفقه زن توسط شوهر به قدری از نظر قانون حائز اهمیت است که قانونگذار ترک انفاق را از موجبات طلاق از طرف زن قرار داده است و طبق بند یک شروط دوازده گانه عقدنامه در صورت ترک انفاق به مدت شش ماه زن می تواند دادخواست طلاق به دلیل ترک انفاق را به دادگاه خانواده تقدیم کند و به این ترتیب از دادگاه تقاضای طلاق کند.

اجرت المثل ایام زوجیت

به دستمزد زن که برای کارهای خانه داری و نگهداری از فرزندان که به دستور شوهر و به قصد عدم تبرع انجام داده است اجرت المثل ایام زوجیت گفته می شود.

زوجین می‌ توانند در زمان عقد نکاح برای اجرت المثل ایام زوجیت شرطی را تعیین کنند؛ مثلاً زن برای انجام امور منزل به درخواست زوج، ماهانه مبلغی دریافت نماید یا اینکه شرط کنند، چنین مبلغی هیچگاه به زوجه پرداخت نشود و زن هم حق مطالبه آن را ندارد. در خارج از شکل قضایی زوجین می‌ توانند برای پرداخت مبلغ اجرت ‌المثل با هم توافق کنند.

در تعیین میزان اجرت ‌المثل ایام زوجیت، وضع مالی مردم ملاک تعیین مبلغ اجرت ‌المثل نمی ‌باشد، بلکه با ارجاع این امر به کارشناسی، حق ‌الزحمه زن در امور خانه‌ داری و نگه داری از فرزندان مشخص می ‌شود.

تنصیف اموال مرد

تنصیف اموال مرد یکی دیگر از حقوق مالی زن در عقد نکاح است، اما برخلاف سایر حقوق مالی زن که در زندگی مشترک می تواند از شوهر خود مطالبه نماید، تنصیف اموال طبق شرایطی قانونی فقط در هنگام طلاق به زن تعلق می گیرد.

از سال 1360 شرطی در سند ازدواج اضافه شد، به نام شرط تنصیف اموال زوج، که به موجب این شرط در زمان طلاق تا نصف دارایی مرد یعنی از 1 تا 50 درصد اموال او که پس از ازدواج به دست آورده است، به زوجه تعلق می گیرد، که میزان آن توسط دادگاه تعیین می شود و دارایی های زوج پیش از ازدواج در هنگام طلاق به زوجه تعلق نمی گیرد.

برای اجرای شرط تنصیف اموال باید مرد در هنگام عقد نکاح شرط تنصیف را امضا کرده باشد و طلاق از طرف مرد باشد و دلیل طلاق مرد نشوز زن نباشد، چرا که تنصیف اموال مرد به زن ناشزه تعلق نمی گیرد.

همچنین در اجرای شرط تنصیف اموال زوج هنگام طلاق، دادگاه اموالی را ملاک عمل قرار می دهد که پس از ازدواج و در ایام زندگی مشترک زوجین به دست آمده باشد. همچنین اموال زوج باید حاصل دسترنج و تلاش او باشد، نه مانند ارث. در واقع اموالی که پس از ازدواج به زوج ارث رسیده باشد، در تنصیف اموال به زوجه تعلق نخواهد گرفت.

نکته: شرط تنصیف اموال در طلاق توافقی که طلاق از طرف زوجین مطرح می شود و زن و مرد هر دو برای طلاق با هم توافق دارند اجرا نمی شود.

ارث زن از شوهر

طبق قانون و شرع بعد از فوت مرد یکی از کسانی که از او ارث می برد همسر دائمی او می باشد. در صورتی که مرد فرزند داشته باشد، یک هشتم و در صورت نداشتن فرزند، یک چهارم ترکه به زوجه تعلق می گیرد و بقیه ترکه ی شوهر در حکم مال شخص بدون وارث است و راجع به دادستان و دادگاه می باشد.

همچنین در طلاق رجعی در ایام عده طلاق در صورتی که مرد فوت کند به زن او ارث تعلق می گیرد اما اگر مدت عده طلاق رجعی به پایان رسیده باشد به زن ارث تعلق نخواهد گرفت.

حقوق غیر مالی زن بر شوهر

همان طور که گفته شد علاوه بر حقوق مالی زن بر شوهر برخی حقوق غیرمالی نیز وجود دارد که مرد در زندگی مشترک با همسر خود باید به آنها عمل کند تا محبت و مهربانی و تفاهم بین زن و شوهر بیشتر شود.

حسن معاشرت و خوش رفتاری مرد با همسرش از جمله مهمترین حقوق غیرمالی زن بر شوهر است و در خصوص خوش رفتاری مرد با زن از سوی معصومین توصیه های فراوانی شده است. امام صادق (ع) می فرماید: شوهر در رابطه خود با همسرش از سه چیز بی نیاز نیست: سازگاری با او تا به این وسیله سازگاری و محبت و عشق او را به خود جلب کند و خوش خویی با او و دلبری از او با آراستن خود برای وی و فراهم آوردن امکانات آسایش او.

همچنین طبق بند 4 تبصره ماده 1130 قانون مدنی، ضرب و شتم یا هر گونه سوء رفتار مداوم زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.

براساس تبصره ماده 1130 بدرفتاری مرد با همسرش در صورتی که ادامه زندگی برای زن قابل تحمل نباشد، یکی از مصادیق عسر و حرج است و از موجبات طلاق زن محسوب می شود و زن می تواند در صورت اثبات سوء معاشرت و بدرفتاری زوج از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

کلام آخر

تکالیف و حقوقی که با ازدواج، ایفای آن بر عهده ی زن و مرد است برای استحکام و تداوم زندگی مشترک و ایجاد دوستی، محبت و تفاهم بین زوجین است، از این رو زوجین برای ایجاد احساس رضایت و خوش بختی در زندگی مشترک خود باید به درستی و در نهایت رضایت و بدون هیچ گونه اجبار و تحمیلی تکالیفی که خداوند برعهده ی آنها گذاشته است را انجام دهند و انجام این تکالیف تضمین کننده استحکام و تداوم زندگی مشترک زوجین است.

مهربانی و خوش رفتاری از جمله مهمترین تکلیف زن و مرد است که با یکدیگر خوش رفتاری کرده و با مهربانی و شفقت رفتار کنند تا بتوانند یک ارتباط توام با احساس رضایت مندی و خوشبختی در زندگی برای خود و فرزندانشان ایجاد کنند.