وکیل طلاق چیست؟

وکیل طلاق

طللاق چیست؟

طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن زوجین از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می ‌رود.

طبق ماده 1139 قانون مدنی، طلاق مخصوص عقد دائم بوده و زن در عقد عقد موقت با پایان مدت یا بذل آن از سوی شوهر از زوجیت خارج می ‌شود.

طلاق مانند ازدواج با خواندن صیغه، صورت می ‌گیرد، اما برخلاف ازدواج، جزء ایقاعات است، یعنی یک طرفه است و تنها از سوی مرد انجام می ‌شود.

برای دریافت راهنمایی و مشاوره رایگان از یک وکیل طلاق با تجربه در خصوص کلیه دعاوی طلاق با وکلای طلاق موسسه حقوقی دادآرمان تماس بگیر. (02122904873-02122904874-09128400921-09336267676-09336267878)

انواع طلاق براساس رجوع در طلاق

رجوع در طلاق به معنی بازگشت مرد به همسر خود پس از طلاق و ادامه زندگی مشترک در ایام عده طلاق است و با این رجوع ازدواج قبلی با تمام آثاری که داشته، ادامه پیدا می کند و نیازی به جاری شدن نکاح مجدد نمی‌ باشد.

براساس حق رجوع مرد، طلاق به دو دسته کلی تقسیم می‌ شود؛ که عبارتند از:

1- طلاق بائن (بدون رجوع)

2- طلاق رجعی

طلاق بائن چیست؟

طلاق بائن به طلاقی گفته می ‌شود که در آن مرد حق رجوع به زن را ندارد. در طلاق بائن چه زن عده داشته باشد و چه نداشته باشد، رجوع مرد به او جایز نمی ‌باشد. این نوع طلاق در مقابل طلاق رِجعی است که در آن، مرد در زمان عده، حق رجوع دارد

انواع طلاق بائن عبارتند از:

1- زن باکره: طلاق زنی که بعد از ازدواج با او آمیزش نشده است.

2- دختر صغیره: طلاق دختری که نُه سالش تمام نشده است.

3- طلاق زن یائسه

4- طلاق خُلع

5- طلاق مُبارات

6- طلاق سوم یا سه طلاقه

7- نوع دیگری از طلاق نیز وجود دارد که طلاق حاکم شرع نام دارد. در این نوع طلاق، حاکم شرع همسر مردی را که نه نفقه او را می ‌پردازد و نه طلاقش می ‌دهد، خود طلاق می ‌دهد.

در طلاق بائن، زن در زمان عده به مرد محرم نیست و احکام زوجیت مانند الزام به اطاعت از شوهر، ارث ‌بردن زوجین از یکدیگر، حرمت خروج از منزل بدون اجازه مرد و الزام پرداخت نفقه و خرجی مرد نیز بر او جاری نمی‌ شود.

* نکته:اگر زن باردار باشد، بر مرد واجب است که تا زمان تولد نوزاد، نفقه او را پرداخت نماید.

برای دریافت مشاوره رایگان در زمینه طلاق، موسسه حقوقی دادآرمان بهترین وکیل طلاق در تهران را به شما معرفی می کند.

طلاق رِجعی چیست؟

طلاق رِجعی، طلاقی است که مرد می‌تواند تا زمانی که عده زن پایان نیافته، بدون نوشتن عقد نکاح جدید به همسر خود رجوع نماید. رجوع مرد به سوی همسر خود در چنین طلا‌قی ممکن است با ادای لفظ یا انجام فعلی صورت گیرد. در واقع اگر طلاق رِجعی باشد، نکاح به صورت قطعی باطل نشده است و اگر زن در ایام عده طلاق از شوهر خود تمکین نماید به او نفقه تعلق گرفته و در غیر این صورت به او نفقه تعلق نمی‌ گیرد. در طلاق رجعی زن حق دارد در منزل شوهر سکونت داشته باشد و حتی از او ارث می برد. به چنین طلا‌قی، طلاق رجعی و به چنین زنی مطلقه رجعیه گفته می ‌شود.

* نکته: مطلقه رجعیه زوجه حقیقی است؛ یعنی، آنچه از ادله شرعی استنباط می‌ شود، این است که مطلقه رجعیه در زمان عده، زوجه حقیقی است و تمامی‌ آثار زوجیت بر او و همسرش مترتب می ‌باشد. در نتیجه می‌ توان از قاعده ‌‌ای با عنوان «مطلقه رجعیه، زوجه حقیقی است» نام برد.

انواع طلاق براساس ثبت دادخواست طلاق

چنانچه زن یا مرد تصمیم به طلاق داشته باشد و بخواهد از دادگاه تقاضای طلاق بنماید مانند سایر دعاوی ابتدا باید دادخواست طلاق را ثبت نماید. طبق قانون طلاق، براساس اینکه چه کسی دادخواست طلاق را به دادگاه خانواده تقدیم می کند و تصمیم به جدایی از همسر خود را دارد، طلاق به دو دسته تقسیم می شود:

طلاق یک طرفه: هرگاه فقط یکی از زوجین اقدام به طرح دادخواست طلاق نماید و بخواهد از همسر خود جدا شود و با تقدیم دادخواست طلاق از دادگاه تقاضای طلاق نماید، در این صورت طلاق یک طرفه است. طلاق یک طرفه به دو دسته تقسیم می شود:

* طلاق از طرف زن

* طلاق از طرف مرد

طلاق توافقی: هرگاه زن و مرد هر دو برای طلاق با هم توافق داشته باشند و بخواهند با طلاق به زندگی مشترک خود پایان دهند طلاق توافقی خواهد بود.

طلاق از طرف زن

طبق قانون زن حق طلاق ندارد و نمی تواند هر زمان که بخواهد بدون دلیل از شوهر خود طلاق بگیرد و باید برای درخواست طلاق خود دلایل محکمه پسندی به دادگاه خانواده ارائه نماید.

برای اینکه زن بتواند از شوهرش طلاق بگیرد، باید یکی از شروط دوازده گانه عقدنامه و یا وکالت در طلاق و یا یکی از شرایط عسر و حرج که در ماده 1130 قانون مدنی به آن اشاره شده است را داشته باشد. یکی از ملزمات طلاق از طرف زن، این است که یکی از قوانین و موجبات طلاق وجود داشته باشد. منظور از موجبات طلاق دلایل محکمه پسندی است که مجوز طلاق به حساب می آید؛ یعنی زن در شرایط خاص می تواند در دادگاه اقدام به طلاق نماید.

همچنین زن می تواند با ابراز کراهت از شوهر و بذل مهریه اش درخواست طلاق نماید، یعنی زن به دلیل کراهتی که از شوهر خود دارد به ازای بذل مهریه و یا با دادن مالی بیشتر از مهریه (فدیه) درخواست طلاق خلع نماید و در این صورت دادگاه به درخواست زن حکم طلاق را صادر می کند.

طلاق از طرف مرد

طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، اختیار طلاق با مرد است و مرد حق طلاق دارد یعنی مرد هر زمان که بخواهد با دلیل یا بدون دلیل موجه می تواند همسر خود را با تقدیم دادخواست طلاق از طرف مرد به دادگاه خانواده طلاق بدهد، اما دادگاه پیش از صدور رأی طلاق، ابتدا برای مسائل مالی و غیرمالی طلاق که شامل مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت، استرداد جهیزیه، تنصیف اموال زوج در طلاق، حضانت فرزند و حق ملاقات با فرزند پس از طلاق است، تعیین تکلیف می کند و مرد برای اجرا و ثبت طلاق باید ابتدا حقوق مالی زوجه را که به آن اشاره شد پرداخت نماید.

البته در پرداخت حقوق مالی زوجه در طلاق از طرف مرد باید به این نکته نیز اشاره کرد، در صورتی که مرد توانایی مالی برای پرداخت یکجای حقوق مالی زوجه را نداشته باشد، می تواند با ثبت دادخواست اعسار از پرداخت از دادگاه تقاضای تقسیط مهریه، نفقه معوقه و سایر حقوقی مالی زوجه را بنماید و پس از اینکه دادگاه در این مورد تصمیم گیری نماید، رأی طلاق یا همان گواهی عدم امکان سازش را به درخواست مرد صادر می کند.

طلاق توافقی

در طلاق توافقی زن و شوهر هر دو خواهان طلاق هستند و در طلاق با هم توافق دارند و در تمامی مسائل مالی و غیرمالی طلاق با یکدیگر توافق دارند. در واقع در طلاق توافقی زوجین نیازی به داشتن دلایل محکمه ‌پسند برای طلاق در دادگاه ندارند و برای ارائه دادخواست طلاق توافقی تنها شرط لازم توافق زن و مرد برای طلاق است.

توافقات زوجین در طلاق توافقی عبارتند از:

1- میزان و نحوه پرداخت مهریه و نیز میزان بخشیدن قسمتی از آن

2- تعیین تکلیف وضعیت نفقه و خرجی در طول زمان زناشویی و عده

3- در صورت داشتن فرزند مشترک، توافق بر سر حضانت و سرپرستی فرزند و نحوه ملاقات با فرزند

4- توافق بر سر جهیزیه

5- بررسی و توافق بر سر شرایط اولیه موجود در سند ازدواج در مورد تنصیف اموال

6- هر گونه توافق مالی دیگر

زوجین باید در مورد مسائل طلاق با توافق یکدیگر تصمیم گیری و تعیین تکلیف نمایند و سپس توافقات خود را به صورت مکتوب و امضا شده به دادگاه تقدیم کنند.

همچنین در خصوص توافقات زوجین در طلاق باید به این نکته اشاره کرد که امکان تغییر توافقات زوجین نیز وجود دارد و زن و مرد می توانند در هر مرحله از دادرسی و یا در هنگام مراجعه به دفترخانه رسمی طلاق هنگام ثبت طلاق یا حتی پس از ثبت طلاق توافقات خود را تغییر دهند و طبق آن عمل کنند.

طلاق از طرف زن به دلیل عسر و حرج

عسر و حرج یکی از مهمترین دلایل طلاق از طرف زن است که با اثبات آن از سوی زوجه، دادگاه به درخواست زن حکم طلاق صادر می کند.

عسر و حرج به معنی سختی و مشقت است و عسر و حرج زن یعنی ایجاد وضعیتی که زندگی مشترک با شوهر برای زن غیرقابل تحمل و سخت باشد و زن در صورت اثبات دلایل خود می تواند از دادگاه درخواست طلاق نماید.

طبق ماده 1130 قانون مدنی، در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار امکانپذیر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. طبق تبصره ی این ماده، عسر و حرج عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه ی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن برای زوجه مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه از مصادیق عسر و حرج محسوب می شود:

1- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه

2- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.

3- محکومیت قطعی زوج به پنج سال حبس یا بیشتر

4- ضرب و شتم یا هر گونه سوء رفتار مداوم زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.

5- ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا مسری یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.

موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر موارد که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق را به نفع زوجه صادر نماید.

طلاق از طرف زن با شروط دوزاده گانه عقدنامه

در عقدنامه 12 شرط وجود دارد که در صورت احراز هر یک از آنها در دادگاه، زن حق طلاق پیدا می کند و می تواند با اثبات آن در دادگاه خانواده، علاوه بر اینکه به حقوق مالی خود می رسد، از شوهر خود نیز طلاق بگیرد.

شروط 12 گانه ضمن عبارتند از:

1- ترک انفاق به مدت 6 ماه

2- بد رفتاری و سوء معاشرت زوج به حدی که زوجه قادر به ادامه ی زندگی مشترک با زوج نباشد.

3- بیماری صعب العلاج و خطرناک زوج به طوری که ادامه ی زندگی با وی ، سلامتی زوج را به خطر اندازد.

4- جنون زوج در صورتی که فسخ نکاح ممکن نباشد. (جنون یکی از دلایل فسخ نکاح است).

5- چنانچه زوج به کاری اشتغال داشته باشد که به زیان حیثیت و مصالح خانوادگی زوجه باشد.

6- زوج به مدت 5 سال یا بیشتر به حبس محکوم شود.

(بهتر است زوجه برای اثبات این دلایل از یک وکیل طلاق کمک بگیرد.)

7- اعتیاد زیان آور زوج به طوری که ادامه ی زندگی برای زوجه دشوار باشد. (به تشخیص دادگاه خانواده)

8- بدون اینکه زوج دلیل موجهی داشته باشد، زندگی خانوادگی را به مدت 6 ماه متوالی ترک نماید.

9- زوج به دلیل ارتکاب جرمی، محکوم شده باشد که مغایر با حیثیت و شأن خانوادگی زن باشد. (به تشخیص دادگاه )

10- بچه‌ دار نشدن زوج به دلیل عقیم بودن و غیره. (از زندگی مشترک باید 5 سال گذشته باشد)

11- مفقودالاثر شدن زوج، چنانچه ظرف مدت 6 ماه پس از مراجعه‌ ی زوجه به دادگاه پیدا نشود.

12- ازدواج مجدد زوج بدون اجازه همسر اول و به تشخیص دادگاه عدالت بین همسران از سوی زوج رعایت نشود.

به دلیل دشواری اثبات ادله زوجه در دادگاه، بهترین راه برای طرح دادخواست طلاق و پیگیری آن تا اجرای حکم، انتخاب یک وکیل طلاق با تجربه است و زوجه با دادن وکالت به یک وکیل طلاق کاردان و متخصص، احتمال موفقیت خود را در اثبات ادله و مدارک طلاق افزایش می دهد و امکان رد شدن دلایل وی برای طلاق و صدور حکم دادگاه به ضرر وی کم می شود و زوجه می تواند این اطمینان را داشته باشد که با راهنمایی و مشاوره ی وکیل طلاق که در حل و فصل پرونده های طلاق تجربه و تخصص دارد، به خواسته ی خود که طلاق است، دست یابد.

حق طلاق چیست؟

حق طلاق یا وکالت در طلاق، وکالت بلاعزل با حق توکیل (وکیل کردن) غیر است که زوج به زوجه می ‌دهد. وکالت طلاق زن یعنی او با وکالتی که از شوهر خود دارد می‌ تواند از طرف مرد وکیل انتخاب کند یا خودش شخصاً و با مراجعه به دادگاه و اثبات ادعای خود درخواست طلاق نماید.

در واقع داشتن حق طلاق یکی از روش های طرح دادخواست طلاق از طرف زن است. اما در خصوص طلاق با استفاده از حق طلاق باید به این نکته توجه داشت که طلاق زن با استفاده از داشتن وکالت در طلاق، طلاق از طرف زن محسوب نمی شود و طلاق توافقی است و به این ترتیب تنصیف اموال مرد در طلاق توافقی به زن تعلق نمی گیرد.

نحوه‌ ی گرفتن حق طلاق

وکالت دادن در طلاق از سوی زوج به زوجه به دو روش امکان ‌پذیر می ‌باشد:

1- در زمان وقوع عقد ازدواج و با آگاهی به سردفتر ازدواج، وکالت زوجه در طلاق به صورت شرط ضمن عقد، در سند ازدواج نوشته می ‌شود. از آنجایی که عقد ازدواج از نظر حقوقی جزء عقود لازم است، امکان بر هم زدن شرط وکالت طلاق از سوی شوهر بدون رضایت زن ممکن نیست.

2- شوهر به دفتر اسناد رسمی یا سفارت ایران در خارج از کشور مراجعه کند و به زوجه وکالت در طلاق و جدایی بدهد. این وکالت می‌ تواند قابل عزل و یا بلاعزل باشد.

* نکته: برای واگذاری وکالت در دفتر اسناد رسمی یا کنسولگری ‌های ایران در خارج از کشور حضور و امضای موکل (شوهر) کافی است و نیازی به حضور وکیل (زوجه) نمی‌ باشد.

حکم طلاق چیست؟

هرگاه زن به دادگاه درخواست طلاق بدهد، بدون آنکه حق طلاق داشته باشد؛ یعنی زن در عقد خود، حق طلاق را از مرد نگرفته است؛ اما بنا به دلایلی مانند ترک انفاق یا عسر و حرج، شروط دوزاده گانه عقدنامه و... می‌ تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید؛ که در صورت اثبات دلایل خود، دادگاه حکم طلاق برای زن صادر می‌ کند.

دادگاه ابتدا موضوع و دلایل اختلاف را که زن برای آنها درخواست طلاق کرده است را بررسی می‌کند؛ اگر دلایل ارائه شده توسط زن در دادگاه اثبات شد و دادگاه وی را محق طلاق گرفتن از شوهر بداند، اقدام به صدور حکم طلاق می‌ کند.

گواهی عدم امکان سازش چیست؟

اولین مرحله برای ثبت طلاق، دریافت گواهی عدم امکان سازش از سوی دادگاه خانواده است. رای دادگاه در برخی از انواع طلاق، گواهی عدم امکان سازش نام دارد که این گواهی تأییدی بر عدم توافق و سازش زوجین است و در مواقعی صادر می ‌شود که دادگاه رسیدن به توافق بین زن و شوهر را ناممکن می‌ داند و به آنها اجازه طلاق را می‌ دهد؛ در این صورت گواهی عدم امکان سازش صادر می ‌شود.

مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش 3 ماه است؛ یعنی اگر طرفین ظرف مدت 3 ماه از تاریخ ابلاغ گواهی آن را به دفترخانه ثبت طلاق ارائه ندهند و برای اجرا و ثبت طلاق اقدام نکنند، پس از گذشت 3 ماه، گواهی عدم امکان سازش فاقد اعتبار خواهد بود.

گواهی عدم امکان سازش در صورتی صادر می شود که:

1- درخواست طلاق از طرف مرد باشد.

2- طلاق تو افقی باشد یعنی زن و شوهر برای طلاق گرفتن با هم توافق داشته باشند.

3- طلاق از طرف زن، وقتی که او وکالت در طلاق داشته باشد؛ یعنی زن حق طلاق داشته باشد.

تفاوت حکم طلاق و گواهی عدم امکان سازش چیست؟

1- دادگاه در مواردی که بخواهد درباره ی موضوعی حکم صادر کند، به طور کامل و دقیق آن را بررسی می‌ کند و دلیل اقامه دعوی را می ‌شنود و دفاعیات طرفین دعوی را شنیده و در نهایت تصمیم می‌ گیرد که به نفع چه کسی و چگونه حکم صادر کند. یکی از مواردی که دادگاه حکم صادر می‌ کند، زمانی است که زن بدون داشتن حق طلاق درخواست طلاق نماید؛ اما دادگاه زمانی گواهی عدم امکان سازش صادر می‌ کند که نیازی به ورود به ماهیت دعوی وجود ندارد و با صدور این گواهی تنها قصد و تصمیم به طلاق را تأیید می‌ کند.

2- در حکم طلاق محدودیت زمانی وجود ندارد و اعتبار آن به زمان وابسته نمی ‌باشد؛ اما گواهی عدم امکان سازش دارای مدت 3 ماهه می ‌باشد و پس از این مدت گواهی بی ‌اعتبار می ‌شود.

3- در حکم طلاق دادگاه دستور به طلاق می‌ دهد؛ اما در گواهی عدم امکان سازش، تنها اجازه ‌ی طلاق توسط دادگاه صادر می ‌شود و طلاقی صورت نگرفته است و اگر در مدت اعتبار گواهی، طلاق ثبت نشود به معنی انصراف از طلاق است.

درخواست طلاق به دلیل عقیم بودن زوج

* طبق بند 10 از شروط 12 گانه ضمن عقد در سند ازدواج، در صورتی که پس از گذشت 5 سال زندگی مشترک زوجه از شوهر خود به دلیل عقیم بودن یا هر عوارض جسمی دیگری که زوج صاحب فرزند نشود، می ‌تواند با استفاده از حقی که شوهر به زن داده است، استفاده کند و زن برای طلاق اقدام نماید.

* طبق بند 13 قانون حمایت از خانواده مصوب 1353، که با توجه به تصویب قانون حمایت خانواده جدید در سال 1391 و عدم نسخ و عدم ابطال ضمنی یا صریح آن همچنان به قوت خود باقی است، بیان می ‌کند: «در صورت عقیم بودن یکی از زوجین و اینکه از جهت عوارض و خصوصیات جسمی نتوانند از یکدیگر صاحب اولاد شوند؛ یکی از مواد درخواست طلاق از سوی زن می‌ تواند باشد.»

* نکته: در این نوع طلاق، تمام حقوق مالی زن، مانند مهریه، اجرت ‌المثل و... در همه‌ ی مواردی که درخواست طلاق به دلیل داشتن شرایط اعمال وکالت در طلاق به دادگاه خانواده باشد، به قوت خود باقی است.

درخواست طلاق به دلیل خیانت زوجین

یکی از مهمترین دلایل طلاق از طرف مرد یا زن خیانت یکی از زوجین است. در این صورت اگر خیانت هر یک از زوجین اثبات شود، طرف مقابل می تواند از دادگاه خانواده به دلیل خیانت همسرش درخواست طلاق نماید؛ اما باید بتواند خیانت همسر خود را با ارائه مدارک محکمه پسند اثبات نماید.

اثبات خیانت شوهر از سوی زن در دادگاه برای طلاق از این جهت اهمیت دارد که در صورت اثبات خیانت زن برخی حقوق مالی مانند تنصیف اموال مرد در طلاق به وی تعلق نخواهد گرفت و در صورتی که زن بتواند خیانت شوهرش را در دادگاه ثابت کند، دادگاه به درخواست او حکم طلاق را صادر می کند و در این صورت مرد باید تمام حقوق مالی زوجه را پرداخت نماید.

درخواست طلاق به دلیل نشوز

به محض جاری شدن عقد نکاح زن و شوهر در مقابل یکدیگر متعهد به انجام وظایفی می شوند. به نافرمانی و عدم انجام وظایف زناشویی از سوی هر یک از زوجین نشوز گفته می شود.

براساس این تعریف هرگاه شوهر از انجام وظایف زناشویی خود در مقابل همسرش مانند پرداخت نفقه، همخوابی و غیره امتناع کند، نشوز محسوب می شود و به او ناشز گفته می شود.

اگر شوهر به وظایف زناشویی خود در برابر همسرش عمل نکند، زن می ‌تواند با اثبات نشوز مرد در دادگاه خانواده حکم ملزم به انجام وظایف مرد را بگیرد و چنانچه مرد با حکم دادگاه نیز از انجام وظایف خود مانند پرداخت نفقه خودداری کرد، زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

همچنین اگر زن به وظایف زناشویی خود مانند تمکین خاص عمل نکند، ناشزه محسوب می شود و مرد می تواند برای الزام زن به تمکین دادخواست الزام به تمکین را به دادگاه خانواده تقدیم نماید و در صورتی که زن ناشزه باشد، به وی نفقه تعلق نمی گیرد.

مراحل طلاق برای ایرانیان مقیم خارج از کشور

در پروسه طلاق برای ایرانیان خارج از کشور سه حالت متصور است:

1- اگر زوجین هر دو مقیم خارج از کشور باشند.

2- اگر زن مقیم خارج از کشور باشد.

3- اگر مرد مقیم خارج از کشور باشد.

اگر زوجین هر دو مقیم خارج از کشور باشند

اگر زن و شوهر ایرانی هر دو مقیم خارج از کشور باشند، چنانچه قصد طلاق توافقی داشته باشند، بهترین کار این است که هر دو به سفارت، کنسولگری یا دفتر حافظ منافع ایران در خارج از کشور مراجعه کنند. در بیشتر مواقع غیرحضوری هم ممکن است، وکالت در طریق را از طریق پست ارسال کنند تا وکیل از آن طریق رأی توافقی را از دادگاه دریافت و سپس در دفترخانه طلاق ثبت رسمی کند. همچنین مدارک را برای زن و شوهر متقاضی ارسال کند. که مدارک شامل: طلاق ‌نامه‌، شناسنامه‌ های زوجین که مهر طلاق خورده باشد.

همچنین طبق ماده 15 قانون حمایت خانواده، زن و شوهر از کنسولگری ایران نشانی و مشخصات مراکز یا اشخاص صالح برای اجرای صیغه طلاق را دریافت کنند و پس از مراجعه و دریافت گواهی اجرای صیغه طلاق، مجدداً با درخواست کتبی ثبت طلاق، به کنسولگری ایران بدهند.

اگر زن مقیم خارج از کشور باشد

چنانچه زن ساکن خارج از کشور است و مرد خواه ساکن خارج یا ایران باشد و با طلاق موافق نباشد، در این صورت زن می‌ تواند با ارسال وکالت در طلاق برای شخصی در ایران و با ارائه دلیل طلاق، مثل یکی از شروط 12 گانه ضمن عقد، از دادگاه خانواده درخواست طلاق یک طرفه از سوی زوجه نماید یا زن می‌ تواند در کشور محل اقامت خود تقاضای طلاق نماید.

* نکته: رأی دادگاه خارجی فقط در صورتی در ایران معتبر است و اجرایی می‌ شود که در آن قوانین ایران رعایت شده باشد؛ در غیر این صورت حتی با داشتن رأی دادگاه خارجی که در آن رأی، قوانین طلاق ایران رعایت نشده باشد؛ باید از اول دادخواست طلاق از سوی زن در ایران ثبت شود. ولی داشتن رأی دادگاه خارجی اجرایی نشده، برای دریافت طلاق در دادگاه ‌های ایران بسیار مؤثر است.

اگر مرد مقیم خارج از کشور باشد

اگر مرد ساکن خارج از کشور باشد و زن خواه ساکن ایران یا خارج از کشور موافق طلاق نباشد؛ بر طبق قانون ما برای طلاق ایرانیان مقیم خارج از کشور مسلمان، حق طلاق با مرد است. مرد می ‌تواند با ارسال وکالت طلاق از کشور محل سکونت خود برای یکی از آشنایان یا وکیل خود طلاق از طرف مرد را ثبت نماید و رأی طلاق را با دادن دادخواست، تنفیذ طلاق اجرا نماید.

طلاق غیابی چیست؟

اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و خوانده دعوا که دادخواست علیه او ارائه شده است، ابلاغیه زمان رسیدگی دادگاه را به شخصه تحویل نگرفته باشد؛ یعنی طبق ماده 68 قانون آیین دادرسی مدنی، به او ابلاغ نشده باشد و یا اینکه در جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحه نیز نداده باشد در صورت محکوم شدن او رأی غیابی صادر می‌ شود. در خواسته طلاق نیز به همین صورت عمل می ‌شود اگر در وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و خوانده در دادگاه حضور نیابد و لایحه نداده باشد در فرض محکومیت، طلاق غیابی است.

در صورتی که رای غیابی طلاق صادر شود، تا مدت 20 روز در همان شعبه بدوی (نخستین) قابل اعتراض است که به آن واخواهی گفته می ‌شوند.

طلاق غیابی از طرف مرد

هرگاه زوج، دادخواست طلاق دهد و زوجه در جلسات دادرسی حاضر نشود و لایحه هم ندهد و وکیل طلاق هم اختیار نکند تا در جلسات دادگاه حضور پیدا کند، دادگاه حکم طلاق را غیابی صادر می کند و مرد باید حقوق مالی زوجه را پرداخت کند و حکم طلاق را اجرا نماید و طلاق غیابی را در دفترخانه رسمی طلاق ثبت کند.

البته در طلاق از طرف مرد باید به این نکته اشاره کرد که چون مرد حق طلاق دارد در صورت مراجعه به دادگاه و درخواست طلاق حتی بدون حضور زن در جلسات دادگاه، رای طلاق به درخواست مرد صادر می شود، فقط در صورتی که مرد درخواست طلاق نماید و به زن ابلاغ شود اما زن در جلسات دادگاه حاضر نشود، رای صادره غیابی خواهد بود.

طلاق غیابی از طرف زن

برای طلاق غیابی از سوی زن دو حالت متصور است:

1- چنانچه زن با دلایل محکمه پسند که در مطالب قبل به آنها اشاره کردیم، دادخواست طلاق را مطرح کند و زوج یا وکیل طلاق وی در جلسات دادگاه حاضر نشوند و برای دفاع از خود لایحه نیز تقدیم نکند. دادگاه پس از تعیین تکلیف در مورد مسائل مربوط به طلاق، حکم طلاق غیابی را به نفع زوجه صادر می کند.

2- هرگاه شوهر به مدت چهار سال غایب مفقودالاثر باشد و اثری از وی پیدا نشود، زن می تواند با مراجعه به دادگاه درخواست طلاق غیابی نماید و دادگاه پس از طی مراحل قانونی یعنی سه نوبت انتشار آگهی در روزنامه محلی و روزنامه های کثیرالانتشار، چنانچه زوج پیدا نشود، حکم طلاق غیابی را صادر می کند.

همچنین اگر طبق بندهای ۸ و ۱۱ عقدنامه زوج به مدت 6 مرد منزل را ترک کرده باشد، ترک منزل از موجبات طلاق خواهد بود و اگر مرد در دادگاه حاضر نشود رای طلاق غیابی است.

نکته:هرگاه زن بخواهد با وکالتنامه ی طلاق که در اختیار دارد طلاق بگیرد، حکم طلاق صادره از سوی دادگاه غیابی نمی باشد، چون زوجه به جای زوج یک وکیل طلاق (وکیل مع الواسطه) اختیار می کند و به دلیل حضور وکیل طلاق شوهر در پرونده دیگر طلاق، غیابی محسوب نمی شود و طلاق توافقی است.

حقوق مالی زوجه در طلاق چیست؟

همان طور که هر یک از زوجین در عقد نکاح دارای حقوقی هستند، در طلاق نیز قانون برای زن و مرد حقوقی را در نظر گرفته است. همان طور که گفته شد در انواع طلاق ها دادگاه خانواده پیش از صدور حکم طلاق ابتدا برای حقوق مالی زوجه تعیین تکلیف می کند و برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن زوج باید حقوق مالی زوجه را پرداخت نماید.

حقوق مالی زوجه عبارتند از:

* مهریه

* نفقه

* اجرت المثل ایام زوجیت

* تنصیف اموال زوج

* استرداد جهیزیه زوجه

مهریه

مهریه مهمترین حقوق مالی زوجه است که به محض عقد نکاح زن مالک آن می شود و در صورتی که مهریه زوجه عندالمطالبه باشد، زن می تواند هر زمان که بخواهد آن را مطالبه نماید و در صورتی که مهریه عندالاستطاعه باشد در زمانی که مرد توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد، زن می تواند برای مطالبه آن اقدام نماید. همچنین مطالبه مهریه مشروط به زمان طلاق نیست و زن می تواند حتی در صورتی که به زندگی مشترک خود با همسرش ادامه می دهد مهریه اش را مطالبه نماید.

نفقه

نفقه به هزینه های زندگی زوجه گفته می شود که به محض عقد نکاح زوج باید آن را بپردازد و تهیه مسکن مناسب در شأن زن، اثاثیه منزل و تمام هزینه های زندگی زوجه برعهده زوج می باشد و زن می تواند در هنگام طلاق نفقه معوقه خود را نیز مطالبه نماید.

در واقع نفقه یکی از مهمترین حقوق مالی زوجه محسوب می شود، از این رو قانونگذار برای عدم پرداخت نفقه زوجه از سوی زوج مجازات حبس را در نظر گرفته است و طبق شروط دوازده گانه عقدنامه ترک انفاق یکی از موجبات طلاق از طرف زن است و در صورتی که مرد نفقه زن را پرداخت نکند زن می تواند از دادگاه به دلیل ترک انفاق درخواست طلاق نماید.

اجرت المثل ایام زوجیت

یکی از حقوقی که به زن تعلق می گیرد و مرد ملزم به پرداخت آن است؛ اجرت المثل ایام زوجیت است. اجرت المثل ایام زوجیت دستمزد زوجه است که برای انجام کارهای خانه داری که به دستور شوهر انجام داده است به شرطی که آن کارها را به قصد تبرع و رایگان انجام نداده باشد، به وی تعلق می گیرد.

میزان اجرت المثل ایام زوجیت را کارشناس دادگستری با توجه به برخی معیارها تعیین می کند، مانند مدت زمان زندگی مشترک، سن زوجه، نحوه اشتغال زنان و...

تنصیف اموال زوج در طلاق

تنصیف اموال زوج در طلاق یکی از شروط عقدنامه است که در صورت امضای آن توسط زوج، در هنگام طلاق تا نصف اموال زوج (به تشخیص دادگاه) که پس از ازدواج به دست آورده است به زوجه تعلق می گیرد. برای اجرای شرط تنصیف اموال باید طلاق به درخواست زوج باشد و طلاق از طرف مرد به دلیل نشوز زوجه نباشد و مرد نیز باید شرط تنصیف را امضا کرده باشد. البته در هنگام عقد نکاح مرد ملزم به امضای این شرط نیست و می تواند آن را نپذیرد.

همچنین در خصوص تنصیف اموال مرد در طلاق باید گفت مالی که دادگاه برای تقسیم بین زوجین مدنظر قرار می دهد، تنها اموالی است که حاصل دسترنج و تلاش مرد پس از ازدواج باشد، از این رو مالی که به او ارث رسیده باشد در هنگام تنصیف اموال به زن تعلق نمی گیرد.

استرداد جهیزیه زوجه

جهیزیه مالی است که زن در صورت توافق برای شروع زندگی مشترک به منزل مرد می برد. زن مالک مهریه است و می تواند هر زمان که بخواهد جهیزیه خود را از منزل مرد خارج کند و برای این کار نیازی به اجازه ی زوج ندارد. مرد به عنوان امین جهیزیه محسوب می شود نمی تواند در آن تصرف نماید و اجازه ی تخریب و یا فروش آن را نخواهد داشت. زن در هنگام بردن جهیزیه به منزل شوهر از تمام اقلام جهیزیه لیست کاملی تهیه می کند که باید به امضای مرد و دو نفر شاهد برسد که به آن سیاهه جهیزیه گفته می شود.

داوری در طلاق چیست؟

در طلاق به درخواست زن یا مرد دادگاه به منظور ایجاد صلح و سازش بین زوجین موضوع را به داوری ارجاع می دهد.

در تشریفات طلاق، پس از صدور قرار داوری، زوجین باید از بین آشنایان یا بستگان مورد اعتماد خود داورانی برای خود تعیین و به دادگاه معرفی کنند؛ اگر زوجین نتوانند یا نخواهند برای خود داوری تعیین کنند، دادگاه خود برای آنها داور تعیین می‌ کند. داوران سعی به سازش میان زن و شوهر می‌ کنند و اگر موفق به این کار نشوند، با اعلام مراتب به دادگاه خانواده، دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر می‌ کند.

افرادی که به عنوان داور انتخاب می شوند باید مسلمان، متاهل، معتمد و دارای حسن شهرت باشند و سن آنها حداقل 40 سال تمام باشد و با وضعیت روحی زن و شوهر تا حدودی آشنایی داشته باشند یا در جریان اختلاف زندگی آنان باشند.

نکته: در صورتی که زن و شوهر از معرفی داور به دادگاه خودداری کنند، دادگاه برای آنها داور تعیین می کند.

حضانت فرزند پس از طلاق بر عهده چه کسی است؟

طبق ماده 1168 قانون مدنی ، نگهداری کودک هم حق و هم تکلیف والدین است و طبق ماده 1172 قانون مدنی، هیچ یک از والدین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنها است از نگهداری او امتناع کند.

در صورت طلاق زن و شوهر از یکدیگر طبق ماده 1169 قانون مدنی، حضانت فرزند تا سن 7 سالگی بر عهده ی مادر و پس از آن با پدر خواهد بود.

زمانی که فرزند پسر و دختر به سن بلوغ شرعی برسند، حضانت به پایان می ‌رسد. بعد از پایان سن 9 سال تمام قمری برای دختران و سن 15 سال تمام قمری برای پسران، آنها از حضانت خارج می ‌شوند و خودشان می ‌توانند تصمیم بگیرند که می‌ خواهند با کدامیک از والدین خود زندگی کنند.

همچنین طبق تبصره ماده 1169 قانون مدنی، بعد از هفت سالگی در صورت اختلاف بین پدر و مادر، حضانت کودک با رعایت مصلحت وی به تشخیص دادگاه می باشد.

در انواع طلاق ها دادگاه برای حضانت فرزند مشترک تصمیم گیری می کند اما در طلاق توافقی زوجین باید خودشان در خصوص حضانت فرزند پس از طلاق توافقی تصمیم گیری کنند و یکی از والدین با توجه به مصلحت کودک حضانت فرزند را بر عهده گیرد.

حق ملاقات با فرزند پس از طلاق

طبق ماده 1174 قانون مدنی، در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر، والدین کودک در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از والدین که کودک تحت حضانت او نمی باشد، حق ملاقات با فرزند خود را دارد.

دادگاه خانواده با توجه به سن کودک و رابطه او با هر یک از والدین، ساعت ملاقات با فرزند را از ۲۴ ساعت الی ۷۲ ساعت در پایان هفته تعیین خواهد کرد.

همچنین طبق قانون هر یک از والدین که حضانت فرزند را برعهده دارد در صورتی که مانع از ملاقات فرزند با طرف دیگر شود مرتکب جزم شده است و برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مقرر قانونی محکوم خواهد شد.

در خصوص حق ملاقات با فرزند پس از طلاق توافقی باید گفت زوجین برای تعیین زمان و مکان ملاقات با فرزند مانند سایر مسائل طلاق باید با یکدیگر توافق کنند و پس از طلاق طبق توافقات عمل نمایند.

حضور و راهنمایی یک وکیل طللق در پرونده، احتمال موفقیت دعوی را افزایش می دهد و زن و مرد می توانند بدون استرس و با صرف وقت و هزینه کمتر بدون سردرگمی در دادگاه خانواده و بدون طولانی شدن دادرسی به نتیجه دلخواه برسند.

سلب حضانت از والدین در طلاق

طبق ماده 1175 قانون مدنی، کودک را نمی توان از پدر یا مادری که حضانت کودک با اوست را گرفت؛ مگر در صورت وجود علت قانونی.

طبق ماده ۱۱۷۳قانون مدنی، هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که کودک تحت حضانت اوست، سلامت جسمانی و یا ترتیب اخلاقی کودک در معرض خطر باشد، دادگاه می ‌تواند به درخواست خویشاوندان کودک یا به تقاضای قیم و سرپرست او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت کودک مناسب بداند، بگیرد. برخی مصادیق سلب حضانت والدین عبارتند از:

1- اعتیاد زیان ‌آور به الکل، مواد مخدر و قمار

2- شهرت به فساد اخلاق و فحشا

3- ابتلا به بیماری ‌های روانی با تشخیص پزشکی قانونی

4- سوء استفاده از کودک یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدی‌ گری و قاچاق

5- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف

6- عدم توانایی کافی در تأمین نیازهای مالی و عاطفی کودک

موارد نام برده شده در این ماده تنها برخی از مصادیق عدم مراقبت از کودک است که موجب سلب حضانت از والدین می شود؛ موارد دیگری نیز وجود دارد که تشخیص آنها به عهده ی قاضی دادگاه می باشد.

همچنین طبق ماده ۴۵قانون حمایت خانواده، رعایت مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاه ‌ها و مقامات اجرائی الزامی می‌ باشد.

آیا زن یا شوهر می تواند وجود رابطه زوجیت را انکار کند؟

چنانچه زن یا مرد به هر دلیل رابطه زوجیت را با همسر خود انکار کند، طرف مقابل می تواند با تقدیم دادخواست دعوای اثبات زوجیت به دادگاه خانواده و ارائه دلایل محکمه پسند، به دادگاه و اثبات دلایل خود رابطه زوجیت با همسر خود را اثبات نماید.

هرگاه زن یا شوهر با علم به وجود رابطه زوجیت در دادگاه وجود این رابطه را منکر شود و ثابت شود که این انکار بی ‌اساس بوده؛ منکر به حبس تعزیری درجه 6 و یا جزای نقدی درجه 6 محکوم خواهد شد.

عده طلاق چیست؟

طبق ماده ۱۱۵۰قانون مدنی عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده ‌است نمی تواند شوهر دیگری اختیار کند. با بیان ساده تر باید گفت زن در دوران عده طلاق نمی تواند ازدواج کند و برای ازدواج و برقراری رابطه زوجیت باید دوران عده سپری شود.

اقسام عده عبارتند از:

1- عده وفات: عده وفات شوهر چهار ماه و ده روز است.

2- عده طلاق: عده طلاق سه طهر است.

3- عده فسخ نکاح: عده فسخ نکاح سه طهر است.

4- عده نزدیکی به شبه: مانند عده طلاق سه طهر است.

5- عده بذل یا انقضای مدت در عقد موقت دو ماه است.

سامانه تصمیم طلاق چیست؟

قوه قضاییه به همراه سازمان بهزیستی به منظور حل مشکلات زوجین و کاهش میزان طلاق و با هدف ارجاع زوجین به مراکز مشاوره و انصراف آنها از طلاقاقدام به راه اندازی سامانه ای به نام تصمیم طلاق کرده است.

سامانه تصمیم طلاق زوجین را به نزدیکترین مراکز مشاوره معرفی می کند و در مراکز مشاوره سعی می شود با بررسی دلایل اختلافات زوجین به حل مشکلات آنها کمک شود تا زوجین از طلاق منصرف شوند.

متقاضیان طلاق، در انواع طلاق یعنی طلاق از طرف مرد، طلاق از طرف زن و طلاق توافقی، برای ثبت دادخواست طلاق باید ابتدا به سامانه تصمیم طلاق مراجعه کنند و به صورت اینترنتی نوبت مشاوره دریافت کنند و در زمان مقرر، به مراکز مشاوره تعیین شده برای دریافت مشاوره طلاق معرفی می شوند و در صورتی که پس از شرکت زوجین در جلسات مشاوره همچنان زوجین برای طلاق اصرار داشته باشند و سازشی بین آنها ایجاد نشود، از سوی مرکز مشاوره یک گواهی عدم انصراف از طلاق صادر می شود، که متقاضیان پس از دریافت این گواهی می توانند برای ثبت دادخواست طلاق به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه نمایند و دادخواست طلاق را ثبت نمایند.

مراجعه زوجین به مراکز مشاوره برای پیشگیری از طلاق

هنگامی زوجین در روابط زناشویی با همسر خود اختلافاتی دارند با مراجعه به مرکز مشاوره خانواده و کمک گرفتن از یک روانشناس یا مشاور خانواده می ‌توانند به حل مشکلات زناشویی و اختلافات خانوادگی خود بپردازند. اعضای مراکز مشاوره خانواده باید از کارشناسان رشته ‌های مختلف مانند مطالعات خانواده، روانشناسی، مددکاری اجتماعی، فقه و حقوق و مبانی حقوق اسلامی باشند. همچنین حداقل، نصف اعضای هر مرکز مشاوره خانواده باید از بانوان باشند.

حذف نام همسر از شناسنامه پس از طلاق

حذف نام همسر از شناسنامه پس از طلاق یکی از دغدغه های زن و مرد پس از طلاق است و بسیاری از افراد پس از طلاق تمایلی به درج نام همسر سابق در شناسنامه خود ندارند.

اما حذف نام همسر سابق از شناسنامه پس از طلاق کار چندان ساده ای نیست؛ چرا که ممکن است زن و مرد پس از طلاق دوباره قصد ازدواج داشته باشند و ازدواج اول خود را از طرف مقابل پنهان کنند، از این رو ثبت احوال، طبق قانون برای حذف نام همسر سابق از شناسنامه افراد مطلقه شرایطی را تعیین کرده است تا از سوء استفاده های افراد و پنهان کردن ازدواج اول جلوگیری شود.

از سال 1393 به صورت قانونی شرایطی برای حذف نام همسر سابق از شناسنامه پس از طلاق فراهم شده است و آنها می توانند به صورت قانونی نام همسر سابق خود را از شناسنامه حذف کنند.

برای حذف نام همسر پس از طلاق (انواع طلاق ها) سه حالت متصور است:

1- حذف نام همسر از شناسنامه در صورت باکره نبودن زوجه

2- حذف نام همسر از شناسنامه در صورت باکره بودن زوجه

3- حذف نام همسر از شناسنامه در صورت فوت همسر

وکیل طلاق در طلاق از طرف مرد

همان طور که گفته شد یکی از دعاوی طلاق که وکیل طلاق در خصوص آن موکلین را راهنمایی یا قبول وکالت می نماید، طلاق از طرف مرد است. طبق ماده 1133 قانون مدنی، زوج حق طلاق دارد، یعنی هر موقع که بخواهد می تواند همسر خود را طلاق دهد، بدون اینکه نیاز به ارائه دلایل موجه برای طلاق داشته باشد.

زوج می تواند برای طرح دادخواست طلاق طرف مرد، از یک وکیل طلاق با تجربه راهنمایی و مشاوره ی لازم را دریافت نماید یا برای پیگیری پرونده به وکیل طلاق وکالت دهد، تا وکیل طلاق به جای او در مراجع قضایی، پرونده ی طلاق را پیگیری نماید.

توصیه می شود چنانچه مرد بخواهد زن خود را با دلایل موجه طلاق دهد، حتماً برای دریافت راهنمایی و پیگیری پرونده ی طلاق به یک وکیل طلاق وکالت دهد؛ اما سوال این است، چرا حضور یک وکیل طلاق با تجربه و کاردان در پرونده ی طلاق از سوی مرد اهمیت دارد، مگر نه اینکه مرد حق طلاق دارد و می تواند زن خود را طلاق دهد و طرح دادخواست طلاق از طرف مرد، پیچیدگی و دشواری طرح دادخواست طلاق از طرف زن را ندارد و دادخواست طلاق از طرف مرد به راحتی در دادگاه خانواده پذیرفته می شود و دادگاه به نفع زوج، رأی طلاق یا همان گواهی عدم امکان سازش را صادر می کند.

دلیل اهمیت حضور یک وکیل طلاق در پرونده طلاق از طرف مرد، دلایل طلاق مرد است؛ چرا که بین طلاق دادن زن از سوی شوهر با دلیل یا بدون دلیل تفاوت هایی وجود دارد که در حقوق مالی زن که شوهر در هنگام طلاق باید بپردازد تأثیر بسزایی دارد؛ که در ادامه ی مطلب به بیان این تفاوت ها خواهیم پرداخت.

وکیل طلاق در طلاق از طرف زن

طبق قانون، زن حق طلاق ندارد و نمی تواند مانند زوج هر زمان که خواست، برای طلاق گرفتن از شوهر خود اقدام نماید و دادخواست طلاق را در دادگاه خانواده مطرح نماید. درخواست طلاق زن بدون دلیل از سوی دادگاه خانواده پذیرفته نخواهد شد و زوجه به این ترتیب موفق به طلاق گرفتن نمی شود؛ بلکه باید برای درخواست طلاق خود دلایل موجهی داشته باشد و بتواند دلایل خود را در دادگاه نیز اثبات نماید.

با توجه به آنچه گفت، بهتر است زوجه برای طرح دادخواست طلاق از سوی زوجه، با یک وکیل طلاق مشورت نماید و با توجه به صلاحدید وکیل طلاق و حساسیت موضوع طلاق زوجه و اهمیت دلایل طلاق وی، به وکیل طلاق وکالت دهد تا وکیل طلاق با وکالتنامه ای که از سوی زوجه در اختیار دارد، به پیگیری پرونده ی طلاق از سوی زوجه اقدام نماید.

هزینه وکیل طلاق چقدر است؟

دادخواست طلاق مانند دیگر دعاوی، در چند مرحله رسیدگی می شود و چنانچه زوج یا زوجه برای پیگیری پرونده ی طلاق خود به یک وکیل طلاق وکالت داده باشند باید هزینه وکیل طلاق یا حق الوکاله ی وکیل طلاق را در هر مرحله از دادرسی پرداخت نمایند؛ مثلاً در مرحله ی بدوی (نخستین) هزینه وکیل طلاق را در خصوص مرحله ی بدوی پرداخت می نمایند و چنانچه پس از صدور رأی بدوی با دادخواست هر یک از طرفین، پرونده ی طلاق وارد مرحله ی تجدیدنظر شود، سپس باید هزینه ی وکیل طلاق در مرحله ی تجدیدنظر نیز به وکیل طلاق پرداخت شود و در مورد مرحله ی فرجام خواهی نیز به همین ترتیب خواهد بود.

چنانچه موکل از ادامه ی پیگیری پرونده ی خود منصرف شود، فقط تا مرحله ای که وکیل طلاق در پرونده حضور داشته است، هزینه وکیل طلاق پرداخت می شود.

همچنین تعیین مبلغ و نحوه ی پرداخت هزینه وکیل طلاق با توافق وکیل طلاق و موکل و انعقاد قرار می باشد.

کلام آخر

وکیل طلاق یک وکیل پایه یک دادگستری است که در زمینه دعاوی مربوط به طلاق فعالیت و قبول وکالت می نماید و به همه ی قوانین طلاق خصوصا قوانین جدید و همچنین روند رسیدگی دادگاه خانواده به دعاوی طلاق آشنایی کامل دارد، بنابراین وکیل طلاق، بهترین کسی است که می تواند هر یک از زوجین را برای طلاق و مطالبه ی حقوق آنها در طلاق و پس از آن راهنمایی کند.