دانلود جزوه تاریخ اسلام
روزگاران گذشته جهان و حتی در آنها مؤثر نیست،احوال زمین یا شرح حوادث گذشته بر زمین بعد انسان، برخی از تعریفهای ارائه شده دربارة تاریخ است
با این دیگر ـ که به جهان، آن، انسان یا ابعاد زندگی اش ـ تاریخ راه نمییابد.با توجه بدین کاستی، گروهی گزارش وقایع مشهور، روزگارپادشاهان، جنگها، احوال پیامبران و سیره و سنت آنان را به معنای تاریخ دانستهاند. ابن خلدون، تاریخ را دانشی سرچشمه گرفته از حکمت، و بیانگر سرگذشت ملتها، و سیاست پادشاهان . برخی نیز تاریخ را مجموع وقایع کرة زمین از آغاز پیدایش انسان تا کنون ، که بر احوال و شؤون انسان تأثیر نهاده یا از آن متأثر شده است. براساس این تعریف، موضوع تاریخ عبارت است از کنش و واکنش خارجی یا دارای اثر خارجی انسان.
دانلود رایگان جزوه تاریخ اسلام pdf
از آنجا که تعریفهای یاد شده جامع نیست و فقط تاریخ نقلی را شامل میشود، با در نظرگرفتن عناصر اصلی تاریخ، یعنی انسان از یک سو، و زمان و مکان از سوی دیگر، : تاریخ مجموعهای از اطلاعات دربارة تأثیر و تأثر انسان است و به طور چون هدایت، گمراهی، سازندگی، ویرانگری، رفتارهای عادلانه و را شامل می شود. به دلیل گسترده شدن مربوط به تاریخ، شهید مطهری ره که تاریخ را یکی از منابع معرفت انسانی ، آن را به دو بخش نقلی و علمی تقسیم و قواعد علمی را به حال و آینده می داند.
تاریخ نقلی،علم به وقایع و حوادث سپری شده و اوضاع و احوال گذشتگان است.زندگی نامهها، فتحنامهها و سیرهها،از این نمونه است. علم تاریخ در این معنا، به یک سلسله امور جزیی و فردی میپردازد و در واقع علم به «بودن» هاست. زیرا به گذشته .
تاریخ علمی:
تاریخ علمی یعنی مطالعه، بررسی و تحلیل وقایع گذشته و استنباط قواعد و سنتهای حاکم بر زندگی گذشتگان.در واقع محتوای تاریخ نقلی حوادث و وقایع گذشته این علم شمرده میشود و برای استنباط قوانین کلی و کشف طبیعت حوادث تاریخی و روابط علی و معلولی آنها سودمند است.
شاید از خود آشنایی با انبوه نامها، حوادث، فراز و نشیب تمدنها و عملکرد زندگی آینده ما چه نقشی دارد؟ این گزارشها و تا واقعیت دارد؟ اگر بپذیریم که هر حادثه مولود علت یا علتهای پیش از خود است و دست کم سلسله حوادث ، بدین نتیجه که زندگی ملتها همچون رشتهای دراز است و مجموع انسانهای یک عصر تنها یکی از آویخته بدین رشته به شمار میآیند.استواری و هر مهره به چگونگی پیوند آن به مهرة پیشین و پسین وابسته است.پس زندگی مردم یک عصر در هر کشور، از زندگانی گذشتگان و جدا نیست و برای یافتن علت حوادث نامطلوب با آنها، باید به تحقیق در .
تاریخ نه مایة سرگرمی بلکه نوعی پل ارتباطی میان متوالی بشر برای دستیابی به و پیشینیان است. مطالعة تطبیقی و تحلیلی گوناگون، کوشش برای یافتن علی میان حوادث زنجیرهای تاریخ و دقت در آنچه بر است، سرمایه مناسبی است که انسان را در پی ریزی یک زندگی سالم و خردمندانه یاری میرساند.
افزون بر این، بررسی تاریخ پاسخ به آرزوهای انسان است که دانلود جزوه تاریخ اسلام اصرار دارد و دیگران آگاهی کسب کند، علل و ظهور و سقوط تمدنها را بشناسد، حق را از باطل تمیز دهد و با راه تکامل و نیکبختی دنیوی و اخروی خود آشنا شود. بر همین اساس است که مصلحان بزرگ و انسانهای متعالی در انسانی تاریخ دقت و در از آن . علی ع به فرزندش امام حسن : «فرزندم، هر چند من عمر همه کسانی را که پیش از من ، سپری ، ولی در اعمال همه آنها نگریسته و در اخبارشان . برای شناخت تاریخ آنان چنان در آثارشان به که چون یکی از آنان . به سبب آگاهی از سرگذشت آنان، گویا با همة آنها، از اولین فرد تا زندگی کرده، زلال و زندگانی آنان را از تیرگیهای آن، و سودمندی اش را از زیان آن .»
خداوند متعال در بیشتر سورههای قرآن به بیان سرگذشت پیامبران و ملتهای است. در مکتب اسلام
جزوه تاریخ اسلام
پیشینیان چنان اهمیت دارد که خداوند به فرمان در راه اعتلای «کلمة توحید» و رستگاری و هدایت بندگان از تاریخ و روزهای مقدس خداوند ایام الله را به آورد.
از آن جا که اثبات دانشScience بودن تاریخ به آسانی ، گروهی به تاریخ آن بسیار بدبین و . اینان علم تاریخ را نوری ضعیف که ناهموار زندگی کمتر بدان اعتماد کرد. دشواری ارزیابی دقیق علل رفتارها، و معلولی آنها و تجزیه ناپذیری آن ـ درتاریخ علمی ـ وهمچنین مشکل تأثیربسیارغرضها و تعصبها و اهتمام و سیاست مداران به تدوین تاریخ تاریخ نقلی این بدبینی را دو چندان کرده است؛اما به دلیل اینکه وجود تاریخ، به عنوان از معارف برخوردار از روش، موضوع و نظم و انسجام، تردید است، بیشتر محققان، نگاهی چنین بدبینانه به تمدنها را واقع بینانه . زیرا اولاً ماهیت برخی از وقایع به است که امکان تحریف و دروغ در آنها راه ندارد. ثانیاً نمیشود همة افراد بشر را به سودجویی و در ثبت و نقل وقایع متهم کرد.افزون بر این، محقق با توجه به که برای تاریخ وجود دارد،درستی و نادرستی بسیاری از نقلها و تحلیلها را دریابد.دقت در رویکرد تاریخی قرآن و نهج البلاغه به خوبی بیانگر اهمیت، اعتبار، تاریخ است. حتی اگر علمیت را به معنای تجربه پذیری و آزمودنی بدانیم نیز تاریخ از علمیت برخوردار است. البته ممکن است معیارها و موازین تجربه در تاریخ و روش دقیقاً همان روش و معیارهایی نباشد که برای علوم حسی و تجربی شمرده و .
از نظر قرآن کریم،هم برداشت روایی از یک پدیده طبیعی یا غیرطبیعی، یا نقل رفتار و واکنش یک شخصیت خوب یا بد، زن یا مرد، یا گزارش یک فتح یا شکست، ناکامی یک قوم یا یک جامعه و یا فرهنگ و تمدن تاریخ نقلی مهم است و هم ، بررسی علل وقوع حوادث و شناختن و شناساندن و علل بروز و پیامدهای آن تاریخ تحلیلی.چنانکه کشف قوانین حاکم بر وقایع تاریخی وتبیین کم و کیف تکرار آنها فلسفه تاریخ نیز مورد اهتمام قرآن کریم و در نهج البلاغه است.
اسامی برخی از سورههای قرآن چون ابراهیم، یونس، هود، کهف، مریم، انبیاء و لقمان یا اسامی بزرگترین شخصیتهای تاریخ و مهمترین الگوهای انسانی اند که ژرفترین تحولات را در از زندگی بشر ایجاد و یا از اصطلاحات و موضوعاتی است که به تاریخی عظیمی اشاره دارند و هر یک یادآور وقایعی است که به بخش از شناسنامه و هویت اقوام و ملل مختلف میپردازد. ژرف نیز همگام با قرآن از تاریخ تمدن گذشته بشر، تصویری از و اجتماعی عصر خود، و پند و عبرتی است برای آیندگان و آنان که میخواهند بادقت در سرنوشت ناسپاسان به نعمتهای الهی و تعالیم انبیا، که به بلای سلطه آمدند و تلخ آموختند، برای زندگانی کوتاه دنیا، ابراز آرامش و دایم آخرت اسباب آسایش و تقرب الهی را فراهم آورند.
امام علی ع میفرماید:"پیمان و شخصیت خود را در گرو آنچه قرار آن را به عهده میگیرم. بی گمان هرکس به روشنی از پیشامدهای تاریخی بد امتها در گذشته عبرت گیرد، پیوسته آنها را در نظر داشته باشد، ژرف در آنها بنگرد و قوانین و نوامیس حرکت جوامع را از آن حوادث دریابد، واقع بینی و پرواداری او را از غلتیدن در جایگاه شبهه ناک و هلاکت بار باز گفتار روشنتر امام ع قانونمندی تاریخ در نهج البلاغه چنین آمده است:" ای بندگان خدا، بی گمان روزگار را با آیندگان و گذشتگان شیوهای است همسان؛ که نه گذشته را باز گشتی است و نه شرایط کنونی را جاودانگی.کنشهای آن از روز نخست تا پایان با یک ضابطه است. بستر زمان، ماجراهای تاریخ را میدان است که را پرچم است... پس، از آنچه مایه عبرت است پند گیرید و از گردش روزگار عبرت بپذیرید و از بیم دهندگان پیامبران سود برگیرید.»
فلسفة تاریخ، سنن و عوامل محرک آن:
نمیتوان همة تغییرات جوامع در طول تاریخ را متکامل و پیش برنده دانست، اما به سیر متعالی مجموع زندگانی بشر انکارناپذیر است؛ چنانکه حاکمیت سنن، قوانین دقیق و منظم بر تحولات تاریخ بشر . فلسفه پذیرفته آغاز و انجام و هدفدار بود نظام و اختیار انسان گویای این روند تکاملی است.
فلسفه تاریخ عهده دار و علت وجودی این تحولات، کشف سنن ، تعیین منازل برجسته حرکت تاریخ، تبیین روشهای پژوهش تاریخ و همچنین ارزیابی دستاورد این پدیده هاست. با شناخت این قوانین است که میتوان تاریخ کنونی را به فرمان آورد و گذشته را چراغ را آینده قرار داد.این حقیقت که صحنة تاریخ، چون دیگر صحنههای جهان، به وسیلة قوانین و سنن مربوط به خود آباد و سرسبز است، در قرآن کریم به روشنی بیان گردیده است.
آیاتی که از مرگ و زندگی جوامع، فراگیر بودن کیفر این جهانی و نابودی جامعها براثر طرد پیامبران پرده ، "قانونمندی تاریخ" را مطرح میکند.آیاتی که درباره سنتهای ملل پیشین و آن، پیوند و روبناها، مبارزه پیامبران با رفاه طلبان نازپرور، رابطه چیرگی ستم و نابودی جامعه، ارتباط اجرای و فراوانی برکات و تولید سخن ، هر یک به روشی مصداق سنتهای تاریخ را بیان میکند. دستهای دیگر از دانلود جزوه تاریخ اسلام آیات، به منظور بیدار سازی و تربیت انسان ، علیه نظریه تصادفی دانستن وقایع تاریخی و نیز قضا و قدری بودن آن ، موضع و انسان را تشویق تا با گردش در جهان و سرگذشت ملتها، راز سعادت و انحطاط را کشف ، و ساز و کار حرکت به سوی آینده را خردمندانه تدبیر و تنظیم کند. به عنوان نمونه، در از قرآن : چه را که به خاطر خو به فساد و رفاه . در دیگر خداوند مثلی میزند: مثل که در امن و فراوانی ، آنگاه به نعمتهای الهی کفر ورزید و خدا هم آن را به گرسنگی و نامنی مبتلا کرد. و دیگر : خدا با قوم عاد چه کرد؟... فرعونیان آنگاه در شهرها طغیان کردند و فساد را به اوج . در این هنگام خدا عذاب را بر آنان فرو ریخت. 1
از این نمونه آیات در قرآن فراوان است. اینها همه نشان میدهد که از نظر قرآن وقتی در هر جا فساد به اوج رسد باید انتظار فاجعه داشت؛ یا وقتی رفاه و فراوانی روزی و امنیت سیاسی، راه به کفران و تضییع نعمت باز کرد، منتظر تنگی معیشت و ناامنی و ترس بود. امام نیز در نهج البلاغه : از سختیها و که برای آنان پیش آورد بر حذر باشید و روزهای فراخی و روزهای تنگی زندگی آنان را در نظر و از سرگذشتی مشابه سرگذشت آنان بهراسید و وقتی به حالات ، بنگرید چه بود که برای آنان عزت آورد و دشمنانشان را دور کرد وعافیت را بر آنان سایه افکن ساخت و زندگی شان را وفور نعمت داد و شرافت و کرامت بخشید تا شما هم همان را در پیش گیرید. این عامل چیزی جز نفی پراکندگی و اتفاق و توصیه و به وحدت نبود. و پشت آنان را شکست و را ویران کرد، دوری دلها و کینه توزیها و و ورودروی هم بود. شما از اینها بپرهیزید.عامل واحد در همة دگرگونیهای اجتماعی و حرکت تاریخ پذیرفته نیست؛ اما این نکته که به هر حال نقش اصلی از آن انسان،غرایز، و روابطش با خود، خدا، است، انکارناپذیر است.
اهمیت و ارزش تاریخ اسلام:
جوامع،چون موجودی زندهاند. هر یک هویتی مشخص دارند و در حرکت خویش و ویژه خود بهره میبرند.شناسنامة هر براساس «میراثتاریخی»اش شکل . میراثهای تاریخی و فرهنگی جهان اسلام در تاریخی ملتهای مسلمان را شکل ؛ پیکر جامعة اسلامی را نیرو و نشاط سبب پایداری، استواری و وحدت جهانی مسلمانان میشود.
آگاهی از تاریخ اسلام و بارور نگاه داشتن این میراث فرهنگی در پیروزی انقلاب ، اثری بنیادین دارد. تلاش استکباری در جهت تغییر خط، زبان و آداب ملل مسلمانان، برای از بین بردن همین حافظة تاریخی و خود آگاهی مسلمانان . زیرا یادآوری روزهای عظمت و قدرت، مسلمانان زیر سلطه و تحقیر شده را از نیرو و امید برخوردار و مکتب شعب ابوطالب و مقاومت حضرت محمد در آغاز نهضت، به حرکتهای اصلاحی و رهایی بخش، درس ایستادگی و نهراسیدن از میدهد. افزون بر این:
اثبات مسألة وحی و پیوستگی پیامبر خدا ع به منبع لایزال الهی و معجزة جاویدان وی.
آگاهی از راز و رمز توفیق پیامبر اکرم ع در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی ساختن بنیاد نظام جاهلیت و تبدیل آن به یک حکومت منسجم، پویا و زنده.
دستیابی به بخش از مبانی نظری و سنت عملی پیامبر خدا ع و ائمة اطهارع در عرصههای فرهنگی، معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی.
شناخت احکام شرعی، چگونگی و مراحل وجوب و مشروعیت آنها.
5.و در نهایت، از آنجا که سرنوشت مردم مسلمان ایران با سرنوشت و فرهنگ این آب وخاک گره خورده و اسلام و ارزشهای دینی رمز ماندگاری فرهنگ این ملت شمرده ، وظیفه ملی ماست که از پیشینة آنچه سرنوشت ملی و میهنی ما بر آن استوار است، آگاهی یابیم.
جاهلیت و مفهومآن:
واژة «جاهلیت»از ریشة «جهل» است،ولی از کتب لغت که مراد از آن تنها نادانی نیست و حماقت، سفاهت و بی خردی را نیز در برمیگیرد. به عبارت دیگر جهل در مقابل علم نیست تا هرکس عالم باشد جاهل نباشد بلکه جهل در مقابل عقل است. و عقلاء ممکن است عالم و درس خوانده باشند و یا امی و بی سواد. و درس خوانده ها و دانشمندان به تعبیر قرآن ممکن است عاقل باشند و یا جاهل .در نتیجه قرآن کریم نیز جاهل را نادان نمیداند و از برخی آیات استفاده که هر انسان و است.
بدین ترتیب، «جاهلیت» دورانی است که زندگی مردم از ارزشهای معقول، منطقی و باورهای معنوی و امیدوار کننده تهی باشد. واژه جاهلیت نخستین بار به وسیله قرآن و زندگی مردمان قبل از بعثت به است. از این روی، برخی حدود زمانی روزگار جاهلیت پیش از اسلام را 150 تا 200سال قبل از بعثت و مکانی آن را شبه جزیرة عربستان ؛ اما این ، با توجه به برخورد و بیان قرآن و دیگر ، در خور تأمل است. بنابراین، بعید است بتوان جاهلیت را نام زمان، مردم، قبیله یا گروهی خاص دانست. البتهمحدودة زمانی و مکانی یاد شده مصداق کامل جاهلیت است. زیرا بیشتر مردم این منطقه با اینکه در سرزمین شیخ انبیا و بزرگترین صاحبان اندیشه توحیدی چون ابراهیم ، دچار شرک و تاریک اندیشی بودند.
برای شناخت جاهلیت، پی جویی این اصطلاح در قرآن و نهج البلاغه است. اگر ترتیب نزولی قرآن کریم را در نظر بگیریم پی می بریم که هدف از رسالت حضرت رسول اکرم ص از همان ترویج ربوبیت الهی بوده است چرا که عرب جاهلی و حتی بت پرستان، «الله» را به عنوان خدای خالق می پذیرفتند ولی زیر بار ربوبیت «الله» نمی رفتند. فرعون هم خود را «رب» مردم می دانست و می گفت من پروردگار بزرگ شما هستم «فقال أنا ربکم الأعلی»1. ربوبیت الهی به معنای پذیرش اراده و فرامین الهی در تمام عرصه های زندگی است بگونه ای که شخص خود را عبد خدا ببیند و اعمال و رفتار خود را براساس قوانین الهی تنظیم نماید. به واجبات عمل نماید و گرد اعمال حرام نگردد و در واقع خدای متعال را در زندگی دانلود رایگان دانلود جزوه تاریخ اسلام pdf خود حاضر و ناظر و به او گردن نهد. پیامبر اکرم صدر مقابل جاهلیت به معنا پیروی از هوی و هوس زیر پا نهادن حق و حقیقت است. با در نظر گرفتن ترتیب نزول آیات قرآن کریم به خوبی روشن می شود که بعثت پیامبر برای بیان و تبیین ربوبیت الهی بوده است. در همان ابتدا رسول مردم را به «رب» خود ، «رب» و پروردگاری با خصوصیات منحصر به فرد خالق هستی، بشریت و عطا کنندة کریمانه ترین نوع تربیت انسان که با معرفت همراه است. کلمه جاهلیت چهار بار در قرآن کریم به کار رفته است و در موارد بسیار دیگری و دیگر از «جاهلیت» مورد قرار گرفته است.
1 نازعات 24
پیروی از حکم و حکومت ناحق، رفتار خلاف قانون الهی و مبتنی بر هوا و هوس و رویگردانی از دستورهای الهی، که مورد نهی قرار گرفته است.«أ فحکم الجاهلیة یبغون و من أحسن من الله حکماً لقومٍ یوقنون » مائده 50
بی توجهی به وعده و وعیدهای خداوند و بداندیشی دربارة افعال الهی، و اهتمام به قوم و خویش زور بازو و یا ثروت و سرمایه و اینها را مستقل دیدن، که از یاران پیامبر است که با و نفاق، در جنگ احد شرکت کرده بودند. «قد أهمتهم أنفسهم یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیة یقولون هل لنا من الأمر من شیءٍ قل إن الأمر کله للله» آل عمران 154 ولی روشن است که اختصاص به آنها ندارد و همگان ممکن است بدان گرفتار باشند.
بی پروایی زنان در جامعه و زیور و، که در هشدار به زنان و جلوه گری آنان است. «و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الأولی» احزاب 33
تأکید بر خواستههای نابجا، تعصب دربارة آگاهیهای ناچیز و جانبداری بی دلیل و:«إذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة » فتح 26
علاوه بر موارد کاربرد لفظ جاهلیت، در قرآن کریم بارها به عقاید، احکام و نیز جاهلی و جاهلیت اشاره شده است. در بحث از عقاید جاهلی که در قرآن بدان شده است در کنار بت پرستی که کیش اغلب مردم بوده است، از عقاید خرافی مشرکان این بوده است که ما بتها را مگر از آن که ما را به خداوند نزدیک . دیگر قائل بودند که خداوند فرزندانی و فرشتگان دختران خدا هستند و سبب به پرستش آنها تا را شفاعت . اعتقاد انحرافی دیگر آنان درباره جهان پس از مرگ است که : جز همین زندگی دنیوی ما زندگی دیگری نیست.ما زنده و میمیریم و ما را جز طبیعت دهر نابود نمیکند. قربانی ای که با نام ذبح شده، یا آنکه برای انصاب بتها یا سنگ مقدس قربانگاه انجام گرفته،خوردن مردار، گوشت خوک، خون، نیم خورده حیوان درنده، همه احکامیاست که در جاهلیت روا بوده و قرآن کریم آنها را حرام و منع است. کوشش در تغییر و گردش دادن ماههای حرام و موسم حج و قرار دادن آن در ماههای مناسب از نظر فصل طبیعی و موسم تجارت، یاد کردن از نیاکان و فخرفروشی به آنان در مراسم حج، و سوت زدن و دست افشانی در نماز پیرامون خانه کعبه، از دیگر عبادی جاهلی است که قرآن از آنها نهی نموده است.
اشاره شد،به ارث بردن زنان، ازدواج با همسر پدر برای پسران،ارث بردن همپیمانان از یکدیگر، محرومیت زنان از ارث، از جمله رسوم جاهلی ای است که مورد قرآن قرار گرفته است. در جهان باستان،حتی در حوزه ادیان، غالباً زنان ارث نمیبردند یا فقط زنان طبقه حقوق عرفی برخوردار بودند و حکم الهی در قرآن بزرگترین گام در اصلاح وضع زنان بوده است. استبداد مردان که بارها زن را طلاق میدادند،شبه طلاقهایی که زنان را در بی قرار میداد،چند همسری بدون کمترین محدودیت، و نابسامانی رابطه جنسی، برخی دیگر از جاهلیت جهان در آستانه ظهور است و بعثت جدید برای همه این عادات و رسوم و اعمال نابهنجار مقررات . از نظر امام علی ع، لجاجت در برابر حق، حمیت و تعصب بیجا و شیطانی، خودپسندی ، ترک اندیشه و دین فهمی، به کار نبستن گوهر خرد در خداشناسی، میراث دار فرهنگ منحط گذشته بودن و پیروی از پیشوایان ستمگر، که تعصب ، از نمودهای جاهلیت است
امام علی ع در خطبهای دیگر دربارة حالات و ویژگیهای مردمان دوران جاهلیت درآستانة بعثت میفرماید: در آن دوران ملتها عمیق فرورفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فراگرفته بود. کارهای خلاف میان مردم منتشر شده و امور زندگی از هم گسیخته بود .آتش جنگها زبانه و دنیا و پر از گشته بود... هدایت به کهنگی و و بدبختی آشکار شده بود. دنیا با چهره زشت و بدنما به اهلش . و خشم آلود و خواستگارانش رو به رو میشد.میوه دنیای آن روز فتنه و آشوب، و غذایش مردار بود. در درون وحشت و اضطراب، و در بیرون شمشیر حکومت میکرد. به خدا سوگند، ... اینک بی تردید،آشوبی سهمگین،که افسارگیختگی و بی بند و آن است، میکند و در کار فرو آمدن است. هرگز مباد که شما را که مغروران را فریفت.در دیگر : هرگز مباد که شما نیز چونان جاهلیت باشید که نه در دین ژرف نگر بودند و نه از خدا اندیشهای داشتند. ...
موارد فوق را در جهان عصر ظهور رسول خدا ص به وضوح می توان دید. و امروز هم در دنیای مدرن همین وضوح مشاهده می شوند. بنابراین اگر جامعه ای به ربوبیت الهی تن در ندهد بی تردید گرفتار جهالت است. جامعه ای که در آن تعصب های قومی و قبیله ای و نژادی حاکم است، مردم هرگونه که میخواهند حکم می رانند و هرگونه سوء استفاده و ظلم که خواستند مرتکب شده و از هیچ گناهی ابا نداشته باشند، هرگونه که خواستند در انظار عمومی ظاهر وعد الهی را به هیچ می انگارند مصداق کامل جامعه جاهلی است.
به اتفاق شیعه و سنی در سال برابر با 570 میلادی و در ماه ربیع الاول است، اهل تسنن بیشتر روز دوشنبه دوازدهم، و شیعه بیشتر روز جمعه هفدهم را . شاید اتفاق نظر باشد که آن حضرت در مکه مکرمه بعد از طلوع فجر و در بین الطلوعین به دنیا . عبدالله با آمنه دختر وهب که از فامیل نزدیک آنها به شمار ، ازدواج میکند. در حدود چهل روز بیشتر از زفافش که به عزم مسافرت به شام و سوریه از مکه خارج میشود و در بازگشت به مدینه میآید که خویشاوندان مادر او در آنجا بودند ،وفات میکند. مشهور است که عبدالله وقتی وفات که هنوز در مادر بوده است. محمد تا سن چهارسالگی دور از مادر و دور از جد و خویشاوندان و دور از شهر مکه، در بادیه در میان بادیه نشینان، پیش دایه زندگی میکند. در سن چهار سالگی او را از دایه . عبدالمطلب پدربزرگ رسول خدا، علاوه بر آمنه، متکفل این کودک کوچک هم هست. آمنه از عبدالمطلب اجازه که سفری برای زیارت قبر عبدالله دیدار خویشاوندانش به مدینه برود و این کودک را هم با خودش ببرد. همراه «ام ایمن» با قافله حرکت میکند... محمد ص با مادر و کنیز مادر برمیگردد. در بین راه مکه و مدینه، به نام «ابواء» مادر او مریض میشود و در همان جا وفات میکند... مادر را درهمان جا دفن و همراه ام ایمن به مکه برمی گردد. عبدالمطلب بعد از مرگ عبدالله و آمنه، این کودک را فوق العاده عزیز . محمد هشت ساله بود عبدالمطلب درگذشت و طبق وصیت او ابوطالب بزرگش، او شد.