دانلود رایگان جزوه حسابداری دولتی 2 pdf
حسابداری دولتی جزوه یا Governmental accounting به فرایند جمعآوری کامل بودجهای و مالی دستگاههای اجرایی دولت گفته میشود دانلود رایگان جزوه حسابداری دولتی 2 pdf
از سوی دیگر، انتقال از سیستم برنامه ریزی متمرکز به سیستم متکی بـه مکـانیزم بـازار نیـز لـزوم تغییر سیستم مالیاتی را در کشورهای اروپای مرکزی و شـرقی ایجـاب کـرده اسـت.در حـال حاضـر کشورهای مجارستان و آلمان دمکراتیک (قیل از ادغام دو آلمان) مالیات بر ارزش افزوده را به منظـور اصلاح ساختار مالیاتی خود به کار بستند.علاوه بر این کشورهای بلغارسـتان، لهسـتان و یوگوسـلاوی نیز نسبت به کاربرد این روش مالیاتی از خود تمایلات مثبت نشان داده اند.
به هر حال با گذشت زمان و نمایان شدن نقاط قوت مالیات بر ارزش افزوده، درجه محبوبیت این مالیات بیشتر گشته است.به طوری که در حال حاضر بیش از 50 کشور از ایـن مالیـات اسـتفاده مـی کنند و بیش از ده کشور دیگر نیز به طور جدی در مورد پذیرا شدن آن از خود تلاشهای مثبتی نشـان دادهاند.
نرخ و پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای مختلف متفاوت بوده و متوسط نـرخ بـه کار گرفته شده در حدود 5 تا 18 درصد در حال نوسان بوده است.
هر چند که در تعدادی از کشورها، بعضی از خدمات خدمات دارویـی، خـدمات بیمارسـتانی، خدمات امنیتی، خدمات خانه، خدمات بیمه، خدمات پستی و خدمات زیر بنایی مثل آب و برق و گاز مشمول مالیات نمی شود، اما در برخی کشـورها، پایـه مالیـات بـر ارزش افـزوده وسـیع تـر از سـایر مالیاتهای سنتی بوده و مواردی از قبیل خدمات تفریحی، خـدمات حمـل و نقـل، خـدمات قـانونی، خدمات ملکی و حتی خدمات زیر بنایی را نیز در بـر مـی گیـرد.این پایـه وسـیع توانسـته اسـت در بسیاری از کشورها درآمدهای مالیاتی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.از طرفی پایه ای از کشورها نیز به دلیل رعایت رفاه اجتماعی، مواد غذایی و مواد مورد نیاز عامه مردم را مشمول نرخهای پایین تر مالیاتی کرده اند.هر چند که کشورهای عضو جامعه مشترک اروپا از جمله کشورهای پیشتاز در زمینـه
یکسان سازی نرخهای مالیات بر ارزش افزوده بوده اند، لیکن تلاش آنها در این زمینه تا کنون به ثمـر نرسیده است.
مفهوم و محتوای صورت ارزش افزوده
اندازه گیری اقتصادی ارزش افزوده از مفهوم خـاص آن متمـایز اسـت.یک تعریـف از صـورت ارزش افزوده این است که این صورت نشان دهنده تفاضل درآمد حاصل از فروش کالا یا خدمات بـا مواد و خدمات خریداری شده می باشد.این یک تعریف بسیار ساده بود و با مفهوم اولیه آن مطابق می کند و توسط اقتصاد دانان و مدیران تولید به منظور گزارشگری درون سازمانی مورد استفاده قرار مـی گیرد.اگر بخواهیم صورت ارزش افزوده را برای مقاصد بـرون سـازمانی تهیـه کنـیم، در سطحی بالاتر تعیین کننده ارتباط خاص جهت توزیع ارزش افزوده ایجاد شده بین گروههـای ذینفـع خواهد بود.این گروههای ذینفع عبارتند از نیروی کار، سهامداران، تامین کنندگان سرمایه و دولت.
در صورت ارزش افزوده این مساله اصلی که ثروت به وسـیله سـه عامـل اساسـی زمـین، کـار و سرمایه ایجاد می گردد و این عوامل برای تولید یک کالا مورد نیاز می باشـند مـورد توجـه قـرار مـی گیرد.
برای آنکه مفهوم ارزش افزوده و نحوه محاسبه آن نشان داده شـود بـا ذکـر مثـالی ایـن موضـوع تشریح می شود.
یک نظام اقتصادی بسیار ساده را تصور که در آن فقط 1000 کیلوگرم گندم به ارزش هـر کیلو 50 ریال تولید می شود.ارزش تولیدات این نظام اقتصادی 50000 ریال است.حال اگـر تصـور کنیم که همین مقدار گندم مراحل تولیدی دیگری را نیز طی می کند، لازم است ارزش تولیـد مراحـل بعدی نیز به نوعی به حساب آیندمثلاً. فرض کنید این مقدار گندم در آسیاب تبدیل به آرد شده اسـت
و هر کیلو آرد به مبلغ 80 ریال به فروش رسیده و سپس در یک نانوایی تبدیل به 100000ریال نـان می شود و نان به عنوان کالای نهایی مورد استفاده قرار گیرد..سوالی که مطرح می شود این اسـت کـه ارزش تولیدات این جامعه مفروض چه قدر است، اگر بـه خـواهیم ارزش محصـولات را در مراحـل مختلف (گندم، آرد، نان) با یکدیگر جمع کنیم، رقم 230000 ریال می شود.ارزش آرد در بر گیرنـده
50000 ریال ارزش گندم بوده و 100000 ریال ارزش نان تولیدی نیز شامل ارزش آرد و در نتیجـه گندم است.بنابراین در چنین جمع بندی به دوباره شماری (و یا چند بـاره شـماری) ارزش کـل محصول جامعه بیش از میزان واقعی به حساب می آید.
علت دوباره شماری این است که فعالیتهای اقتصادی به صورت زنجیره ای انجـام مـی گیـردمثلاً. سنگ آهن در یک مرحله تولیدی تبدیل به چدن شده، چدن در مرحله تولیدی دیگر به فولاد و فولاد به فولادهای مخصوص تبدیل می شود.فولاد مخصوص در تبدیل به مثلاً شاسـی ماشـین شده و شاسی با سایر قطعات در مرحله تولید نهایی ه اتومبیل تبدیل می گردد.حـال اگـر هـر مرحلـه تولیدی توسط یک کارخانه یا یک واحد جداگانه انجام پذیرد، ارزش تولید معدن معادل ارزش مقدار سنگ آهنی است که استخراج کرده است و ارزش تولید چدن توسط ذوب آهن جزوه حسابداری دولتی 2 شـامل ارزش سـنگ آهن نیز هست، و به همین ترتیب فولاد در بر گیرنده ارزش چدن نتیجه سنگ نیز خواهـد بـود.و سرانجام اتومبیل در بر گیرنده ارزش کالاهای واسطه ای و نیم ساخته قبلی خود می شـود.بدین گونـه می بینیم که جمع کردن ارزش تولید مراحل مختلف تولیدی سبب می شود که ارزش سنگ آهن را به دفعات به حساب آوریم.برای جلوگیری از این مشکل در سنجش تولید یک نظام اقتصـادی از مفهـوم ((ارزش افزوده)) استفاده می نماییم.
اگر ارزش افزوده کشاورزی را در مثال قبـل 50000 ریـال تصـور کنـیم، ارزش افـزوده آسـیاب
80000 -50000=30000 ریال و ارزش افزوده نانوایی معدل 100000-80000=20000
ریال است.این شاخص یعنی حاصل جمع ارزش افزوده فعالیتهای مختلـف، بـه عنـوان شـاخص مناسب ارائه عملکرد یک نظام اقتصادی می تواند به کار رود.
ارزش افزوده فعالیتهای اقتصادی معمولاً با دو روش قابل محاسبه است.یک روش عبارت است از تفریق کالاهای واسطه ای مورد استفاده در تولید یک کالا از ارزش محصول تولید شده، یعنـی همـان روشی که در مثال ساده یاد شده مورد استفاده قرار گرفت.روش دیگر، محاسبه ارزش افزوده از طریق محاسبه مبلغ پرداختی به عنوان تولید است.همانطور که گفتـه شـد عوامـل تولیـد عبارتنـد از کـارگر، سرمایه، (ساختمان و ماشین آلات) و زمین، پرداختی به این عوامل نیز به صورت مزد، حقوق، سود، و اجاره انجام می پذیردمثلاً. در مثال بالا دیدیم که اگر ارزش آرد تولید شده توسط آسـیاب را 80000
ریال تصور کنیم.از این مقدار 50000 ریال برای خرید گندم، که در این جا به عنوان کـالای واسـطه ای محسوب می شود، پرداخت شده و در نتیجه ارزش افزوده آسیاب معادل 30000 ریال اسـت.این ارزش افزوده طبعاً به صورت مزد و حقوق به و نیز به صورت اجاره، هزینه اسـتهلاک و 000
سرانجام سود به صاحبان عوامل مختلف تولید پرداخت می شود، بنابراین از طریق جمع پرداختـی بـه عوامل تولید در یک مرحله تولیدی یا واحد تولیدی نیز می توان ارزش افزوده آن مرحلـه تولیـدی را محاسبه کرد)).
برای آگاهی بیشتر به یک مثال فرضی دیگر توجه می کنیم.فرض کنید سه واحد تولیـدی مختلـف در نظام اقتصادی وجود دارد که یکی سنگ معدن آهن استخراج می کند و آنرا به منظور تولیـد فـولاد
دانلود رایگان جزوه حسابداری دولتی 2
هزینه های یک موسسه تولیدی (مانند هزینه سوخت، برق آب و (000 در نظر گرفته نشـده و نیـز در مقابل آن چند نقطه قرار گرفته است.همچنین فرض شده است که هر واحد تولیدی محصول خـود را کلاً به عنوان مواد اولیه و واسطه ای واحد تولیدی دیگری ارائه می کند.این فرض نیز برای نشان دادن
ارتباط بین واحدهای تولیدی مختلف اتخاذ گردیده است.البته روابط بین مختلف فعالیتهـای اقتصادی به مراتب پیچیده تر از مثال بالاست.
ارزش افزوده فعالیتهای یاد شده را نیز از دو روشی که قبالاً اشاره شد می توان تعیین کرد.یعنی از طریق کسر کردن هزینه مواد و کالاهای واسطه ای ار ارزش محصولات هر واحد تولیدی کـه در ایـن صورت ارزش افزوده سه واحد تولیدی مورد نظر بـه ترتیـب 100000و 150000و 50000 ریـال تعیین می شود.همچنین در صورتی
محاسبه می شود.بنابراین محاسـبه ارزش افـزوده از هـر دو روش نتـایج مشـابهی بـه دسـت مـی دهد.بدین ترتیب در صورت ارزش افزوده هر دو رویه به دست آوردن ارزش افزوده نمایش داده مـی شود.رقمی که بدین صورت به دست می آید رقمی برابر و متوازن خواهد بود.
در خصوص انعکاس برخی از اقلام در صورت ارزش افـزوده اخـتلاف نظرهـایی وجـود دارد.از
جمله:
.1 برخی استهلاک را به عنوان رقم کاهنده ارزش افزوده گزارش می کنند که این نحو از نمـایش
صورت ارزش افزوده کمتر متداول و مرسوم می باشد.
ارزش افزوده صـرفاً ناشی از جریان عادی فعالیت واحد تجاری است، پیشنهاد می گردد، اقلام غیر مترقبه در طبقـه بنـدی خاصی در صورتهای ارزش افزوده درج، به طوری که جداگانه قابل افشاء باشد.
.3 درآمد حاصل از سرمایه گذاری، اجاره، حق الامتیاز و بهره را می توان در صورت ناچیز و کم اهمیت بودن با فروش تلفیق نمود اما که این اقلام با اهمیت باشند باید هماننـد اقـلام غیـر مترقبه با آنها برخورد نموده و به طور جداگانه افشا نمود.
نحوه ارائه ارزش افزوده با تاثیر اقلام فوق مجدداً در صفحه نمایش داده شده است.
مفهوم ارزش افزوده و مفهوم سود
سود یکی از قسمتهای تشکیل دهنده ارزش افزوده می باشـد، در حقیقـت سـود جزئـی از ارزش افزوده است.سود و ارزش افزوده در دو خصیصه کلی زیر مشترک می باشند:
-1 ارزش افزوده به بازار و محیط آن وابسته است.یعنی قیمت تولیدات و خـدمات ارائـه شـده از طرف شرکت در بازار تعیین و تبیت می گردد.این موضوع در مورد سود نیز مصداق دارد.
-2 ارزش افزوده در جریان دستیابی به افزایش ثروت که از افزایش بهای تولید ایجاد مـی شـود، به دست می آید و سود نیز همینطور.
تفاوتهای سود و ارزش افزوده را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
-1 صورت سود و زیانی که به طور مرسوم کلیه درآمدها و عواید و همچنین هزینه ها و زیان ها اعم از اینکه از عملیات عادی شرکت منتج شده باشـد یـا اینکـه از حـوادث و جریانـات غیـر عـادی حاصل شده باشد را در بر می گیرد.اما هدف عمده صورت ارزش افزوده نمایش کوششهای معطـوف
شده به تولید که از منابع خود شرکت تامین شده، می باشد که این ارزش به واسطه فـروش تولیـدات
شرکت به دست خواهد آمد
صورت ارزش افزوده شرکت نمونه برای سال 13 xx
شرح
فروش کسر می شود: بهای تمام شـده کـالا و خـدمات خریـداری
شده ارزش افزوده عملیاتی شرکت
اضافه می شود: درامد حال از سرمایه گذاری سود (زیان) ناشی از اقلام غیر مترقبه ارزش افزوده قابل توزیع یا اندوخته کردن ارزش افزوده توزیع شده:
به کارکنان (شامل بیمه، دستمزد و غیره) به تامین کنندگان سرمایه:
بهره وامهای دریافتی و اجاره توزیع سود سهام نقدی بین سهامداران به دولت:
مالیات بر درآمد شرکت
تعریف مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده عبارت است از نوعی مالیات غیر مستقیم بر مصرف (مالاً بر هزینه) که بـه طور غیر انباشته بر مراحل تولید و توزیع خصوصی کالا و خدمات تعلق می گیرد.
این مالیات همانگونه که از نام آن بر می آید بر ارزش افزوده بسته می شود.پس نخست باید دیـد ارزش افزوده به چه معنی است.یک موسسه تجاری که کالا یا خدماتی را عرضه می دارد و به فـروش می رساند معمولاً برای تدارک همان کالا یا خدمات، خود مبالغی را صرف خرید کالاهـا یـا خـدمات واسطه ای می نماید.مثلا موسسه ای که اتومبیل تولید می نماید قطعا باید برای این کـار مـواد خـام و بعضی اجزای نیمه تمام و ساخته شده را خریداری کند و در ساخت اتومبیل به کـار بـرد، و در عـین حال از خدمات و امکانات معینی نظیر مهارتهای کارکنان، محل کار، ماشـین آلات، امکانـات مایـل و غیره بهره جوید.اگر از عایدات فروش کالا یا خدماتی که یک موسسه به مشتریان عرضه می کند بهای کالا ها و خدمات واسطه ای صرف شده به همین منظور را کسر می کنیم، ارزش افزوده به دست مـی
آید.
اگر موضوع را در کل مملکت در نظر بگیریم آنگاه مجموع ارزشهای افـزوده یـک جامعـه برابـر خواهد بود با ارزش کلیه معاملات واسطه ای قبل از هر یک از آنها.با کمی دقت متوجه می شویم کـه
مجموع ارزشهای افزوده با این حساب عبارت خواهد بود از همـه مبـالغی کـه تحـت عنـاوینی نظیـر حقوق نیروی کار، بهره پول، اجاره محل، استهلاک اموال پرداخت شده بـه عـلاوه مجمـوع سـودهای حاصل برای افراد و موسسات.
همین عوامل در مجموع چیزی را بوجود می اورند که به نـام تولیـد ناخـالص ملـی یـک کشـور معروف است..پس ارزش افزوده از سویی برابر است با مجمـوع معـاملات پـس از کسـر واسطه ای، و از سوی دیگر مساوی است با تولید ناخالص ملی.علاوه بـر ایـن اگـر مراحـل مختلـف تولید نهایی یک کالا، مثلا کفش، را در نظر بگیریم یعنی وضـعیت تولیـد کننـده و فروشـنده پوسـت، کارخانه تولید چرم، کارخانه تولید کفش و کفش فروش را بررسـی کنـیم، صـاحبان هـر یـک از ایـن مشاغل برای خود ارزش افوده ای دارند که عبارت است از تفاوت بین قیمـت فـروش کـالای همـان شخص منهای آنچه صرف تدارک همان کالا نموده است.اگراین ارزشهای افزوده را با هم جمع کنـیم مجموع آنها مساوی خواهد بود با قیمت فروش کفش آماده به مصرف کننده ـ پـس مجمـوع ارزشهای افزوده با مجموع قیمتهای نهایی کالا هم برابر است.
با توجه به همه این برابری ها می توانیم فرمول زیر را داشته باشیم:
ارزش افزوده = (کل معاملات منهای معاملات واسطه ای) =قیمت فروش نهایی=تولید ناخالص ملی = (هزینه حقوق + بهره + اجاره + استهلاک + سود)
حال که ارزش افزوده به شرحی که در فوق دیدیم با هزینه حقوق، بهره، اجاره، اسـتهلاک و سود از طرفی و کل معاملات منهای معاملات واسطه ای از طرف دیگر برابر است، پس برای تعیین مالیات بر ارزش افزوده می توانیم نرخ مالیاتی را روی هر یک از ایـن دو ترکیـب بـه کـار بنـدیم.ولی روش متداول در جهان استفاده از ترکیب دوم است.بدین معنی کـه نـرخ مالیـاتی را روی صـادرههای
موسسه یعنی کالاها یا خدمات عرضه شده اعمال نموده سپس از رقم حاصل مالیات متعلق به خدمات و کالاهای وارده و واسطه ای را کسر می کنند و مالیات قابل پرداخت به دست می آید.
ترجیح این طریقه از طرفی به خاطر سهولت عمل است، زیرا به سادگی می توان مالیات متعلق را در صورت حسابهای فروش محاسبه و منعکس نمود.از سوی دیگر کنترل و حسابرسی مالیـاتی بـرای ماموران تشخیص در این طریقه آسانتر استضمناً. جزوه حسابداری دولتی 2 اگر سیستم مالیاتی مربوط چند نرخی باشد استفاده از این طریقه با سهولت بیشتری همراه خواهد بود.اجرای این روش سبب می شود که مودیان نـاگزیر از نگاهداری صورت حسابها و مدارک معاملات خود شوند که سامان بیشتر نظام مالیاتی را بـه دنیـال خواهد داشت.
در روش مذکور مالیات همه معاملات با نرخ یا نرخهای مقرر و بدون توجه به نهایی یا واسطه ای بودن کالاها محاسبه می شود و پس از کسر مالیاتهای پرداختی قبلی تفاوت حاصل به سازمان مالیـاتی داده می شود.
مالیات بر فروش، مالیاتی است که نسبت به معاملات وضع می شود، مبناء و ماخذ مالیات عبارت است از بهایی که برای کالاها و خدمات مورد مبادله پرداخت می شود.مالیات بر فروش می تواند یف گسترده ای از کالاها را در بر گیرد.مالیات بر نفتـی، مالیـات بـر سـیگار و یـا مالیـات بـر نوشابههای غیر الکلی یک نوع مالیات بر فروش به حساب می آیند.وقتی که از مالیات بر فـروش نـام برده می شود معمولا آن نوع مالیاتی مورد نظر است که بر فـروش عمـومی در سـطح خـرده فروشـی برقرار شده است.منظور از عمومی آنست که مبناء و پایه مالیـات بسـیار گسـترده باشـد و بسـیاری از کالاها و خدمات را مشمول مالیات سازد.در قبال عمومی یک نوع مالیات بر فروش دیگر ((انتخـابی))
وجود دارد که صرفاً تعداد بسیار معدودی از کالاها و خدمات را در بر می گیرد.مثل مالیات بر سیگار، مالیات بر اتومبیل و غیره.منظور از اصلاح خرده فروشی انست که این مالیات فقط در مرحلـه فـروش کالا به مصرف کنندگان نهایی اخذ . رایج و معقـول چنـین مالیـاتی معمـولاً بـین 3 تـا 5
درصد است.این مالیات را می توان در مراحل مختلف گردش کالا و خدمات در جامعه وضع کردثلاً.م در مرحله تولید، واردات، توزیع یا مصرف.در بعضی از کشورها این گونـه مالیـات بـر کلیـه مراحـل مختلف چرخه تولید کالا، یعنی تولید، توزیع و مصرف، همزمان بسته می شود.
هرگاه مالیات به یک مرحله از مراحل فوق وضع شود مالیات ((یک مرحله ای)) و اگـر بـه کلیـه مراحل گردش کالا وضع شود نالیات ((چند مرحله ای)) فروش نامیده می شـود.یکی از اشـکالات مالیات بر فروش ((چند مرحله ای)) آنست که کالاها دارای چرخه و مسیر عبـور یکسـانی از مرحله تولید تا مرحله مصرف نیستند.بعضی از کالاها مسیر طولانی تـری را سـیر مـی کننـد و برخـی دیگر مسیر کوتاه تری را.بنابراین در وضع و پرداخت مالیات بر فـروش چنـد مرحلـه ای بـین کالاهـا تبعیض ایجاد می شود.یکی دیگر از نقائص و نارساییهای چنین مالیاتی بر فروشی آنست که هنگـام عبور کالا از مرحله ای به مرحله دیگر مالیات پرداخت شده در مرحله قبل به عنوان بخشی از و ماخذ مالیات در مراحل بعدی قرار می گیرد.بنابراین کالاهایی کـه از چنـد مرحلـه از فرآینـد تولیـد و توزیع می گذرند دارای مبناء محاسبه چند گانه و مضاعف می شوند یا به عبـارت دیگـر بـر مالیـات، مالیات محاسبه می شود. در چنین حالتی برای رفع این نقیصه و در شرایط رقـابتی شـدید، موسسـات تمایل وعلاقه مندی شدیدی به ادغام عمومی چه در مرحله تولید و چه در مرحله توزیع از خود نشان می دهند.بنابراین هرگاه موسسه ای بتواند از مرحله استخراج مواد اولیه تا مرحله خرده فروشـی کـالا در قالب یک شخصیت حقوقی واحد، فعالیتهای تولیدی و توزیعی خود را سازمان دهی کند، فقـط در
مرحله آخر یعنی خرده فروشی (فروش کالا به مصرف کنندگان نهایی) مشمول مالیات بر فروش مـی شود و می تواند نسبت به موسسات دیگری که یک پارچه نشده اند تفوق رقابتی بهتری حاصل کنند.
ماهیت مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر فروش چند مرحله ای است که از وضع مالیات بر مالیات پرداختنی در مراحل مختلف تولید (یا واردات) و توزیـع مصـرف جلـوگیری مـی کنـد.مبناء و ماخـذ مالیات عبارت است از ارزش افزوده ای که توسط هر موسسه به کالا یا خدمات وارد به آن اضافه . ارزش افزوده معمولاً با اجازه کسر کیه پرداختی ها از کل ناخالص هـر موسسـه به دست می آید.با استفاده از این روش، مبناء و ماخذ مالیات هر موسسه محدود به سهم ارزش ایجاد شده از منابع متعلق به موسسه و از خدمات نیروی انسانی است که توسط موسسه به کار گرفتـه شـده است.
البته اصطلاح ((ارزش افزوده)) را عده ای معادل واژه ((سود)) می گیرنـد.اما ایـن تعریـف بـرای ارزش افزوده، نمی تواند تعریف جامعی باشد.به عبارت دیگر، سود هم، خود بخشی از ارزش افـزوده است.ژ
ارزش افزوده = دستمزد ها + سود = خروجی ها - ورودی ها ورودیهای موسسه عبارتند از مواد اولیه، خدمات حمل و نقل، اجاره، تبلیغات خریداری شـده و
غیره.بدیهی است که موسسه برای کار روی این وارده ها حقوق و دستمزد پرداخت مـی کنـد، تـا آن کالاها و خدمات نهایی آماده و فروخته شود و در انتها سودی به جا می ماند.بنابراین ارزش افـزوده را
.4 نرخ مالیات × خروجیها (فروش)ـ نرخ مالیات × ورودی ها(خرید ها) از بین چهار روش محاسبه مالیات بر ارزش افزوده روش چهارم معمولی تر و رایج تر است. ارزش افزوده = دستمزدها + سود = خروجی ها ـ ورودی ها
ارزش افزوده در یک موسسه از تفاوت عایدات ناشی از فروش کالا یا خدمات و کل هزینه که صرف خرید کالاها و خدمات واسطه ای شده است، ایجاد می گردد.از دیدگاه اقتصاد ملـی، ارزش افزوده همان تولید ناخالص ملی است.چون کلیه معاملات، منهای معاملات واسطه ای برابـر اسـت بـا کل حقوق، بهره، اجاره و … و سایر عواملی که تشکیل دهنده تولید ناخالص ملی اسـت.به عبارت دیگر، این تعریف از رابطه زیر نیز قابل استحصال است:
ارزش افزوده
بهره + هزینه حقوق+ سود+استهلاک+ اجاره= GNP=فروش نهایی)=معاملات واسطه ای -کل معاملات)
چون ارزش افزوده نشان دهنده کلیه هزینه ها و نیز منـافع فروشـندگان اسـت، بنـابراین مجمـوع ارزشهای افزوده توسط کلیه موسسات در مراحل تولید دقیقاً معادل GNP مخفف تولید ناخالص ملـی
می باشد.در واقع ارزش افزوده از یک طرف برابر است با مجموع معـاملات پـس از کسـر معـاملات واسطه ای، و از طرف دیگر مساوی است با تولید ناخالص ملی.
با توجه به این امر که مالیات بر ارزش افزوده، درصدی از تولید ناخالص ملـی مـی باشـد کـه بـه موجب قانون توسط دولتها وصول می گردد، اگر بخواهم از ارزش افزوده موسسات با نـرخ t مالیـات بگیریم، با یکی از چهار روش زیر امکان پذیر خواهد بود:
.1 روش جمع شونده مستقیم؛ که به ترتیب زیر قابل محاسبه است: (سود + اجاره + بهره + هزینه حقوق) t ×
.2 روش جمع شونده غیر مستقیم، که روش محاسبه آن عبارت است از: (سود) + t × (اجاره + بهره + هزینه حقوق) t ×
.3 روش کسر شونده مستقیم، که از رابطه زیر محاسبه می شود.
.4 روش کسر شونده غیر مستقیم که عبارت است از:
خلاصه کامل حسابداری دولتی 2
که این روش اخیر مورد عمل اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی که مالیات بر ارزش افزوده را در نظام مالیاتی خود برقرار کرده اند، قرار گرفته است.
مهمترین دلایل مقبولیت و عمومیت یافتن کاربرد این روش عبارتند از:
سادگی: چون به سادگی در صورت حسابهای فروش، میزان مالیـات محاسـبه و مـنعکس مـی گردد.در هر بار معامله این محاسبه قابل اعمال است.
سهولت کنترل و حسابرسی: روش صورت حسـاب تنهـا روشـی اسـت کـه اعمـال کنتـرل و حسابرسی را به سادگی برای دستگاه مالیاتی ممکن می سازد.
امکان اعمال نرخهای متعدد روی کالاها: این روش تنها روشی است که در آن اعمال نرخهـای متعدد روی کالاها (در سیستمهای چند نرخی) با سهولت امکان پذیر است.
مستند سازی نظام معاملات: مهمترین فرمت این روش ان است کـه بـا اعمـال روش صـورت حساب، به طور ضمنی اشخاص و موسسات ملزم بـه نگهـداری کلیـه صـورت حسـابها و مـدارک و معاملات خود می شوند و این هدفی است که دستگاه مالیاتی برای مقاصد ((حسابرسی)) و ((مسـتند کردن))نظام معاملات و بالنتیجه سامان دادن سیستم مالیات بر درامد را تعقیب می کند.
علی رغم اینکه این روش در خود یک مکانیزم ((ضد فرار درونی)) دارد ـ چون هـر شـخص یـا موسسه ای که در هر مرحله از پرداخت مالیات شانه خالی کند، مالیات پرداخت نشده بـدهی مالیـاتی فروشنده مرحله بعدی خواهد بود ـ ولی نمی توان امکان فرار از مالیات را به کلی منتفـی دانسـت و در بسیاری از کشورها مـواردی از فـرار مالیـاتی بـویژه در موسسـات کوچـک و خـدمات حرفـه ای (پزشکان، وکلا، بیمه گران (… مشاهده شده است، البته امکان کنترل در موسسات بزرگ بیشتر است.
مزایای مالیات بر ارزش افزوده
در این مثال همانگونه که دیده می شود، جمع مالیات پرداختی به رقمی حدود %35 قیمت اصـلی فروش مرحله اخر بالغ می گردد، حال آنکه نرخ مالیات فقط %10 است.
چنانچه ملاحظه می گردد، در اینجا انتقال مالیات به جلو انجـام شـده، یعنـی در نهایـت سـنگینی تمامی مالیات بر عهده خریدار نهایی قرار گرفته و او جمعاً 10510 تومان مالیات پرداخته است.نهتاًی مالیات در لفاف قیمت پیچیده شده است و به این صورت به جلو غلطیده و با بار اضـافی مالیـات بـر
مالیات درآمیخته و بر دوش مصرف کنندگان قرار گرفته است.
اما سیستم مالیات بر ارزش افزوده مبتنی بر عدم انباشت مالیات است.این منظـور بـه دیـن طریـق حاصل می شود که اولاً مالیت به عنوان رقمی جدا از قیمت اصلی کـالا محاسـبه مـی شـود و دقیقـاً تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده در صورت حسابها منعکس می گرددثانیاً. در هر مرحله از تولیـد و توزیع، مودی مالیات را روی قیمت اصلی فروش خود (و نه قیمت به علاوه مالیـات) حسـاب مـی کند و سپس مالیاتی را که خود در مرحله قبل پرداخته از آن کسر کرده و مابـه التفـاوت را بـه عنـوان مالیات بر ارزش افزوده پرداخت می کند.همان مثال مربوط به موسسه مالیات بـر ارزش افـزوده طبـق
در این جا نیز کل مالیات پرداخت شده به مصرف کننده انتقال ، میزان آن دقیقاً معادل نرخ کلی مالیات بر ارزش افزوده است که در اینجا به فرض معادل %10 درصد می باشدضمناً. مالیات روی مالیات هم محاسبه نشده است.چنین است مفهوم خصلت ((غیر انباشته)) که در تعریف مالیات بر ارزش افزوده گنجانیده شده است.
فرق بین معافیت مالیاتی و نرخ صفر درصد در مکانیزم مالیات بر ارزش افزوده این است کـه اگـر پای معافیت مالیاتی در یک مرحله از مراحل تولید و توزیع در بین باشـد دیگـر امکـان کسـر مالیـات پرداختی در مرحله پیش وجود نخواهد داشت و نتیجه ایـن حالـت بـر خـلاف تصـور زیـادتر شـدن مجموع مالیات پرداختی و انباشت نسبی مالیات خواهد بـود.فرض مـی کنـیم زنجیـره ای از تولیـد و توزیع وجود دارد که طی آن کارخانه تهیه خمیر کاغذ در مرحله نخست از موسسه چوب بـری مـواد اولیه خریداری می کند و خود را به کارخانه کاغذ سازی می فروشد.و آن کارخانه کاغذ تولیدی را به بازرگان عمده فروش تحویل می دهد و او جنس خود را به خرده فروش می فروشـد، و خرده فروش کالا را به طور نهایی به مصرف کننده عرضه می کند و در هر مرحله 10000هزار تومان به قیمت کالای عرضه شده افزوده می شود.حال فرض کنیم که در این زنجیـر فقـط فـروش کاغـذ از مالیات معاف باشد.(یعنی کاغذ فروش نتواند از مشتری خود مالیات بگیرد) نتیجـه حاصـل بـه شـرح جدول شماره یک خواهد بود.
حال اگر پای معافیت مذکور در میان نبود، مالیات پرداختی به دولت در هـر مرحلـه فقـط 1000
تومان بوده و جمعاً به جای 7200 تومان به 5000 تومـان بـالغ مـی شـود.بنابراین معافیـت موجـب انباشت مالیات و افزایش آن شده که مغایر با هدف و اوصاف اصلی مالیات بر ارزش افزوده باشـد.اما
اگر به جای معافیت در همان مثال نرخ صفر درصد منظور شود حق کسـر مالیـات مرحلـه قبـل عینـاً وجود خواهد داشت و در نتیجه جمع مالیات به همان رقم 5000 تومان بالغ خواهد شد.
مالیات مبلغی است که افراد و مؤسسات برای تأمین بخشی از هزینه ها و تحقق برخی از اهـداف دولت و معمولاً متناسب با میزان درآمد، و یا ثروت آن ها تعیین کـه دولـت مالیات را برای رسیدن به اهدافی وضع میکنند
ب) مالیات بر درآمد، مانند .1مالیات درآمد املاک .2مالیات بر درآمد حقوقی مالیات های غیر مستقیم که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه شده میباشد:
الف) مالیات بر واردات، مانند: .1حقوق گمرکی ب) مالیات بر مصرف و فروش، مانند: .1مالیات نوشابه های غیر الکلی
مواد 1 و 2 قانون مالیات های مستقیم - اصلاحی 1380 / 11 / 27
ماده .1اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات میباشند:
کلیه مالکین نسبت به اموال یا املاک خود واقع در ایران.
مسئولان اداره امور نسبت به سهم فعالیت مـذکور مکلـف بـه انجـام دادن تکـالیف مربـوط طبـق مقررات خواهند بود.
تبصره .3معافیت مالیاتی این ماده برای مواردی که از طرف حضـرت امـام خمینـی (ره) یـا مقـام معظم رهبری دارای مجوز میباشند بر اساس نظر مقام معظم رهبری قابلیت اجرا خواهد داشت.
مالیات بر ارث
مواد 17 تا 43 قانون مالیات های مستقیم - اصلاحی 1380 /11 / 27
ماده .17هرگاه در نتیجه فوت شخصی اعم از واقعی یا فرضی اموالی از متوفی باقی بماند به شرح زیر مشمول مالیات است:
.1در صورتی که متوفی یا وراث یا هر دو ایرانی مقیم ایران باشند نسبت به سهم الارث هر یک از وراث از اموال مشمول مالیات بر ارث پس از کسر مالیات به نرخ ماده 20 این قانون.
در صورتی که متوفی و وراث هر دو ایرانی مقیم خارج از ایـران باشـند سـهم الارث هـر یـک از وراث از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است به نرخ مذکور در ماده 20 این قانون
در مورد اتباع خارجی و سایر موارد نسبت به آن قسمت از امـوال و حقـوق مـالی متـوفی کـه در ایران موجود است کلاً مشمول مالیات به نرخ مذکور در ماده 20 این قانون برای وراث طبقه دوم
وراث متوفی ماده .18به سه طبقه:
طبقه اول: پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد و اولاد اولاد. طبقه دوم: اجداد، برادر خواهر و اولاد آنها.
طبقه سوم: عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها.
ماده .19کلیه ماترک متوفی،منقول و غیر منقول و مطالبات قابل وصول و حقوق مالی پس از کسر هزینه کفن و دفن در حدود عرف و عادت و واجبات مالی و عبادی در حدود شرعی و دیون متوفی.
تبصره.بدهی که متوفی به وراث خود دارد کسر و در مورد مهریه و نفقه ایـام عـده، تأییـد هیـأت مذکور لازم نیست و در مورد وراث طبقه دوم و سوم کسر دیون منوط به خـود دارای وراث از طبقـه ماقبل باشد.
از سهم الارث هر یک از وراث اول مبلغ سی میلیون ریال وراث طبقه اول که کمتر جزوه حسابداری دولتی 2 از بیست سال سن داشته یا محجور یا معلول از کار افتاده باشند مبلغ پنجاه میلیون ریال معافیت خواهد بود.
ماده .21اموالی متوفی که تا یکسال پس از قطعیت مالیات و غیر قابل رسیدگی بودن پرونـده امـر در مراجع مالیاتی طبق قوانین یا احکام خاص مالکیت آنها سلب از مشمول مالیات بر ارث خارج مـی باشد.
ماده .22در صورتی که به موجب رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی مطالبات متوفی غیر قابل وصول تشخیص داده شود، مطالبات مذکور جزء ماترک منظور نمی شود و مالیـات وصـولی مسـترد خواهـد شد.
معافیت های مالیاتی
ماده 24
.1وجوه بازنشستگی و وظیفه و پس انداز خدمت و...
.2اموالی مورد وقف برای سازمان های ماده 2
(%80).3 اوراق مشارکت (%50) ارزش سهام (%40) ارزش سـهام در بـورس (%40) دارایـی در
واحدهای تولیدی، و...
ماده .25وراث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلاب اسلامی مشمول مالیات بـر ارث موضوع این فصل نخواهند بود.
احراز شهادت برای استفاده از مقررات این ماده منوط به تأیید یکی از نیروهای مسـلح و یـا بنیـاد شهید
ماده .26وراث مکلف اند ظرف شش ماه از تاریخ فوت متوفی اظهارنامـه ای حـاوی کلیـه اقـلام ماترک با تعیین بهای زمان به ضمیمه مدارک زیر بـه اداره امـور مالیـاتی تسـلیم و رسـید دریافت دارند.
رونوشت بدهی متوفی.
رونوشت اوراقی که مثبت حق مالکیت متوفی نسبت به و حقوق مالی است. اگر اظهارنامه بوسیله وکیل و یا قیم یا ولی داده شود رونوشت وکالت نامه یا قیم نامه. رونوشت آخرین وصیت نامه
ماده .27اداره امور مالیاتی صلاحیتدار در مورد ارث، امور مالیاتی آخرین که اقامتگاه قانونی متوفی در محدوده آن واقع بوده است و اگر متوفی در ایران مقیم نبوده، اداره امور مالیاتی مربوط در تهران.
ماده .28مشمولین مالیات بر ارث مکلف اند مالیات متعلق را بر اسـاس اظهارنامـه تـا سـه مـاه از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه به رسم علی الحساب پرداخت کنند.امور مالیاتی مکلفند مفاصا حساب را ظرف یک هفته تسلیم نماید.
ماده .30اداره امور مالیاتی مربوطه مکلف اسـت اظهارنامـه را طبـق مقـررات ایـن فصـل رسیدگی و ارزش اموال را تشخیص و به شرح زیر عمل کند:
الف) اگر ارزش اموال بیش از پانزده درصد اختلاف نباشد، اظهارنامه را قطعی تلقی نماید.
ماده .31اداره امور مالیاتی باید اظهارنامه از طرف وراث یا نماینده قانونی آنها در صورت درخواست کتبی ظرف یک هفته گواهینامه متضمن رونوشت مصدق ریز ماترک را صادر و بـه مـؤدی تسلیم نماید
ماده .32مأخذ ارزیابی املاک اعم از عرصه یا اعیان، ارزش معاملاتی ملـک تبصـره (1) ماده 59 این قانون در زمان فوت بوده و مأخذ ارزیابی سایر اموال متوفی، ارزش آن ها در تاریخ فوت خواهد بود
ماده .33مأموران کنسولی ایران در خارج از کشور موظف اند ظرف سـه مـاه از تـاریخ اطـلاع از وقوع فوت اتباع ایرانی مراتب را ضمن ارسال کلیه اطلاعات در مورد ماترک آنان با تعیین مشخصات اعلام نمایند.
ماده 34 بانک ها و...که اموالی از متوفی نزد خود دارند مکلف اند ظرف یک ماه از تـاریخ اطـلاع از فوت صورت آن اموال را تنظیم و به اداره امور مالیاتی، اسناد مورد نیاز را برای رسیدگی در اختیـار آنها بگذارند.
ماده .35اداره ثبت اسناد و املاک موقعی که مال غیر منقول را به اسم وراث یا موصی له ثبت مـی نمایند، باید گواهینامه اداره امور مالیاتی صلاحیتدار را مبنی بر عدم شمول مطالبه نمایند و قبـل از آن مجاز به ثبت نیستند.
ماده .36بانک ها و شرکت ها و اشخاصی که وجوه نقد یا سفته یا جواهر یا سهام سهم و یا هر نوع مال دیگر از متوفی نزد خود دارند مجاز نخواهند بود آن را به وراث یا وصی حسب مـورد تسلیم نمایند.