جزوه روانشناسی عمومی
دانلود رایگان جزوه روانشناسی عمومی pdf یا General psychology قسمتی از علم روانشناسی است که به مردم کمک می کند تا سلامت روان خود را بررسی کنند
پل لارنس و جی لورش، هر دو از دانشکده بازرگانی هاروارد، در جستجوی دانلود رایگان جزوه روانشناسی عمومی pdf بیشتر در مورد رابطه بین تفاوتهای محیطی و ساختارهای سازمانی مؤثر،دانلود جزوه روانشناسی عمومی و تریست فراتر رفتند. آنها ده شرکت را در سه صنعت انتخاب کردند. پلاستیک، غذا، و ظروف - که در آن تحقیقات خود را انجام دهند.
لارنس و لورش عمداً این سه صنعت را روانشناسی کردند، زیرا به نظر میرسید که متنوعترین صنعتها – از نظر عدم قطعیت محیطی – بودند. صنعت پلاستیک بسیار رقابتی بود. چرخه عمر هر محصول از نظر تاریخی کوتاه بود و شرکت ها با توسعه قابل توجه محصول جدید و فرآیند مشخص می شدند. از طرف دیگر صنعت کانتینر کاملاً متفاوت بود. طی دو دهه هیچ محصول جدید قابل توجهی وجود نداشت. رشد فروش همگام با رشد جمعیت بود اما نه بیشتر. لارنس و لورش شرکتهای کانتینری را بهعنوان یک محیط نسبتاً مشخص و بدون هیچ تهدید واقعی توصیف کردند. صنعت غذا در میانه راه بین این دو قرار داشت. نوآوری های زیادی وجود داشته است، اما تولید محصولات جدید و رشد فروش کمتر از پلاستیک و بیشتر از ظروف بوده است.
لارنس و لورش به دنبال تطبیق محیط داخلی این شرکت ها با محیط های خارجی مربوطه خود بودند. آنها فرض کردند که شرکتهای موفقتر در هر صنعت، نسبت به شرکتهای کمتر موفق، تطابق بهتری خواهند داشت. اندازهگیری آنها از محیط خارجی به دنبال افزایش درجه عدم قطعیت بود. این اندازهگیری شامل میزان تغییر در محیط در طول زمان، وضوح اطلاعاتی بود که مدیریت در مورد محیط نگهداری می کرد و عمومی زمانی که مدیریت برای دریافت بازخورد از محیط در مورد اقدامات انجام شده توسط سازمان روانشناسی کشید. اما چه چیزی محیط داخلی یک سازمان را تشکیل می داد؟ لارنس و لورش به دو بعد مجزا نگاه کردند: تمایز و ادغام.
واژه تمایز همانطور که توسط لارنس و لورش استفاده میشود، جزوه روانشناسی عمومی مشابه تعریف ما از تمایز افقی است، اما، علاوه بر تقسیمبندی وظایف، لارنس و لورش استدلال کردند که میتوان از مدیران در بخشهای مختلف انتظار داشت که نگرشهای متفاوتی داشته باشند و از نظر دیدگاه هدفشان رفتار متفاوتی داشته باشند. ، دانلود جزوه روانشناسی عمومی زمانی و جهتگیری بین فردی. علایق مختلف و دیدگاههای متفاوت به این معناست که اعضای هر بخش معمولاً برای یکسان دیدن مسائل یا توافق بر سر برنامههای عملی یکپارچه مشکل دارند. بنابراین، درجه تمایز معیاری برای پیچیدگی میشود و نشان دهنده عوارض بیشتر و تغییرات سریعتر است. بعد دیگری که لارنس و لورش به آن علاقه مند بودند ادغام بود، کیفیت همکاری که در بین واحدها یا بخش های وابسته به هم وجود دارد که برای دستیابی به وحدت تلاش لازم است. دستگاه های یکپارچه سازی که سازمانها معمولاً از آنها استفاده میکنند شامل قوانین و رویه ها، برنامه های رسمی، سلسله مراتب اختیارات و کمیته های تصمیم گیری می باشد.
دانلود رایگان جزوه روانشناسی عمومی pdf
بخش منحصر به فرد و احتمالاً مهمترین بخش مطالعه لارنس و لورش این بود که آنها سازمان یا محیط را یکنواخت و منفرد فرض نمی کردند. برخلاف محققان قبلی، آنها سازمان و محیط را دارای زیرمجموعه هایی می دانستند. یعنی بخش هایی از سازمان با بخش هایی از محیط سروکار دارند. آنها چیزی را پیشنهاد میکردند که آشکارا بدیهی بود، با این تفاوت که هیچکس قبلاً آن را نگفته بود: میتوان انتظار داشت که ساختار داخلی سازمان، از دپارتمان به بخش دیگر متفاوت باشد، که منعکسکننده ویژگیهای است که با آن تعامل دارد. آنها فرض کردند که دلیل اصلی تمایز به بخش ها یا زیرسیستمها، برخورد مؤثرتر با زیرمحیط ها است. به عنوان مثال، در هر یک از ده سازمانی که لارنس و روانشناسی مطالعه کردند، محققان توانستند زیرمحیط های بازار، فنی اقتصادی و علمی را شناسایی کنند. این سه زیرمحیط با کارکردهای فروش، تولید و جزوه روانشناسی عمومی و عمومی در سازمانها مطابقت داشتند.
لارنس و دانلود جزوه روانشناسی عمومی فرض کردند که هر چه محیط خارجی پیش روی یک سازمان آشفته تر، پیچیده تر و متنوع تر باشد، درجه تمایز بین زیربخش های آن بیشتر است. اگر محیط خارجی بسیار متنوع بود و محیط داخلی بسیار متمایز بود، آنها بیشتر استدلال میکردند که برای اجتناب از حرکت واحدها در جهتهای مختلف، نیاز به مکانیزم یکپارچهسازی داخلی دقیق وجود دارد. نیاز به افزایش یکپارچگی برای تطبیق با افزایش تمایز مرتبط با اهداف مختلف مدیران بخش. در هر سه صنعت، محققان دریافتند که افراد تولیدکننده بیشترین توجه را به کارایی هزینه و مسائل تولید دارند. پژوهشگران و مهندسین بر موضوعات علمی تأکید داشتند. جهتگیری افراد بازاریابی به سمت بازار بود.
لارنس و لورش با اشاره به سه صنعت خود این فرض را مطرح کردند که شرکتهای پلاستیک متمایزترین شرکتها و پس از آن شرکتهای مواد غذایی و ظروف به ترتیب متمایز خواهند بود. و این دقیقاً همان چیزی است که آنها پیدا کردند. وقتی شرکتهای هر صنعت را به دو دسته با عملکرد بالا، متوسط و پایین تقسیم کردند، دریافتند که شرکتهای با عملکرد بالا ساختاری دارند که به بهترین وجه خواستههای زیستمحیطی آنها را برآورده میکند. در محیطهای متنوع، زیرواحدها بیشتر از محیطهای همگن متمایز شدند. در صنعت آشفته پلاستیک، این به معنای تمایز بالا بود. واحدهای تولیدی برخلاف فروش و تحقیقات و مهندسی فعالیت های نسبتاً معمولی داشتند. جایی که بیشترین استانداردسازی وجود داشت، در صنعت کانتینر، کمترین تمایز وجود داشت. بخشهای درون شرکتهای کانتینری معمولاً ساختارهای مشابهی داشتند. شرکت های مواد غذایی، همانطور که فرض میشود، در حد وسط بودند. علاوه بر این، موفق ترین شرکت ها در هر سه صنعت نسبت به همتایان با عملکرد پایین خود، درجه یکپارچگی بالاتری داشتند.
همه اینها به چه معناست؟ اول، چندین روانشناسی خاص با درجات مختلف عدم قطعیت وجود دارد. دوم، واحدهای فرعی سازمانهای موفق خواسته های زیرمحیط های خود را برآورده میکنند. از آنجایی که تمایز و جزوه روانشناسی عمومی نیروهای متضاد را نشان می دهند، کلید تطبیق مناسب این دو، ایجاد تمایز بین بخش ها برای مقابله با دانلود جزوه روانشناسی عمومی و وظایف خاص پیش روی سازمان و ترغیب افراد به ادغام و کار به عنوان یک تیم منسجم در جهت اهداف سازمان است. سازمانهای موفق تقریباً معضل ایجاد تمایز و ادغام را با تطبیق زیر واحدهای داخلی خود با خواستههای زیرمحیط حل کردهاند. در نهایت، لارنس و لورش شواهدی را ارائه میکنند تا تأیید کنند که محیطی که یک سازمان در آن عمل میکند - به ویژه از نظر سطح عدم اطمینان موجود - در انتخاب ساختار مناسب برای دستیابی به اثربخشی سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است.
قبل از اینکه لارنس و لورش را رها کنیم، لازم به ذکر است که آنها به دلیل استفاده از معیارهای ادراکی عدم قطعیت محیطی مورد انتقاد شدید قرار گرفته اند. همانطور که قبلا ذکر شد، درجات واقعی و درک شده عدم قطعیت احتمالاً متفاوت است. تلاشها برای تکرار کار لارنس و لورش با استفاده از معیارهای عینی عدم قطعیت اغلب با شکست مواجه شدهاند، که نشان میدهد نتایج آنها ممکن است تابعی از اندازهگیری آنها باشد. از منظر پژوهشی، این انتقاد معتبر است. با این حال، از دیدگاه مدیر عمل کننده، این برداشت های او است که اهمیت دارد. بنابراین، در حالی که باید بدانید که لارنس و لورش از معیارهای ادراکی استفاده کردهاند و تعریف محیط بر اساس معیارهای روانشناسی به هیچ وجه ساده نیست، باید بدانید که یافتههای لارنس و لورش نشاندهنده کمک مهمی به درک ما از تاثیر محیط بر ساختار سازمان
یک ترکیب: تعریف محیط و عدم قطعیت محیطی
در این بخش، ما به دنبال بخشهای مشترک در میان مطالعات پیرامون محیط هستیم. از آنجایی که هدف ما یکپارچگی و وضوح است و نه صرفاً ارائه هر گونه یافته تحقیقاتی متنوع، فکر میکنیم مهم است که در متون زیست محیطی به دنبال نکاتی در زمین باشیم. در این راستا، تحقیقات اخیر نشان می دهد که سه بعد کلیدی برای محیط هر سازمانی وجود دارد. عمومی با عنوان: ظرفیت، نوسانات، و پیچیدگی هستند.
ظرفیت یک محیط به درجه ای اشاره دارد که میتواند از رشد حمایت کند. محیط های غنی و در حال رشد منابع اضافی تولید میکنند که میتواند سازمان را در مواقع کمبود نسبی حائل کند. برای مثال، ظرفیت فراوان، فضایی را برای یک سازمان برای اشتباه کردن باقی میگذارد، در جزوه روانشناسی عمومی که ظرفیت کمیاب اینطور نیست. در اواخر دهه 1980، شرکتهایی که در تجارت تلفن همراه فعالیت میکردند، محیطهای نسبتاً فراوانی داشتند، در حالی که شرکتهایی که در صنعت پالایش نفت با کمبود نسبی مواجه بودند.
درجه ناپایداری در یک محیط در بعد نوسانات گرفته میشود. در جایی که تغییرات غیرقابل پیش بینی بالایی وجود دارد، محیط پویا است. این امر پیش بینی دقیق احتمالات مرتبط با گزینه های مختلف تصمیم را برای مدیریت دشوار میکند. در نهایت یک محیط پایدار است. تغییر در رویههای تدارکات در صنعت دفاعی که قبلاً در این فصل جزوه روانشناسی عمومی داده شد، منجر به تغییر محیط شرکتهای هوافضا مانند مکدانل-داگلاس، جنرال دینامیک و نورث روپ از نسبتاً پایدار به پویا شده است.
در نهایت، محیط باید از نظر پیچیدگی ارزیابی شود. یعنی میزان ناهمگونی و تمرکز بین عناصر محیطی. محیط های ساده همگن و متمرکز هستند. این ممکن است صنعت تنباکو را توصیف کند، عمومی بازیگران روانشناسی کمی وجود دارد. برای شرکت های این صنعت به راحتی میتوان رقابت را زیر نظر داشت. در مقابل، محیط هایی که با ناهمگونی و پراکندگی مشخص میشوند پیچیده نامیده میشوند. این اساساً محیط فعلی در تجارت نرم افزار رایانه است. هر روز یک "بچه جدید در بلوک" دیگری وجود دارد که شرکت های نرم افزاری معتبر باید با او سر و کار داشته باشند.
شکل 8-2 تعریف ما از محیط را در سه بعد آن خلاصه میکند. فلش های این شکل برای نشان دادن حرکت به سمت عدم قطعیت بالاتر است. بنابراین سازمانهایی که در محیطهایی فعالیت میکنند که به عنوان کمیاب، پویا و پیچیده شناخته میشوند، با بیشترین درجه عدم اطمینان مواجه هستند. چرا؟ زیرا فضای کمی برای خطا، غیرقابل پیش بینی بالا و مجموعه متنوعی از عناصر در محیط برای نظارت دائمی دارند.
با توجه به این تعریف سه بعدی از محیط، میتوانیم چند نتیجه کلی ارائه دهیم. شواهدی وجود دارد که درجات عدم قطعیت محیطی را به ترتیبات ساختاری مختلف مرتبط میکند. به طور خاص، هر چه محیط کمیابتر، پویا و پیچیدهتر باشد، ساختار باید ارگانیکتر باشد. هر چه محیط فراوان تر، پایدارتر و ساده تر باشد، ساختار مکانیکی ترجیح داده میشود.
شکل 8-2 مدل سه بعدی محیط
توجه داشته باشید که چگونه نتیجه گیری های قبلی با بحث ما در مورد فناوری و ساختار در فصل قبل هماهنگ است. فنآوریهای معمولی با اطمینان نسبی عمل میکنند، در حالی که فناوریهای غیرمعمول دلالت بر عدم قطعیت نسبی دارند. عدم قطعیت محیطی بالا یا فناوری غیر معمولی هر دو به ساختارهای نوع ارگانیک نیاز دارند. به طور مشابه، عدم قطعیت محیطی کم یا فناوری معمول را میتوان به طور در سازه های مکانیکی مدیریت کرد.
الزامات محیطی
در نتیجه تجزیه و تحلیل قبلی ما، اکنون باید درک معقولی از اینکه محیط چیست و برخی از محققان در تلاش های خود برای درک بهتر رابطه محیط-ساختار یافته اند، داشته باشید. اکنون پیش زمینه ای برای تفسیر کاملتر موارد موافق و مخالف الزامات محیطی دارید.
مورد موافق
دانلود جزوه روانشناسی عمومی
برنز و استالکر، امری و تریست، و لارنس و لورش، نظریهای را که محیط، ساختار را تعیین میکند، ارائه کردهاند. اساساً، آنها بر این باورند که فشارهای محیطی، خواسته های وظیفه ای را ایجاد میکند که توسط ساختارهای فنی عمومی برآورده میشود. با استفاده از دیدگاه سیستم میتوان دفاع دقیق تری ساخت. سازمانها برای فعالیت و بقا به کسب ورودیها و دفع خروجیها وابسته هستند. اینها از محیط و به محیط سرازیر میشوند. در یک سیستم بسته، مؤثرترین سازمانی است که از نظر فناوری کارآمد باشد. از روانشناسی که شما هیچ تعامل یا مشکلی با محیط در یک سیستم بسته فرض نمیکنید، موفقیت به کارایی داخلی جزوه روانشناسی عمومی دارد. بنابراین، طراحی سازه ای خواهد بود که فرآیند تبدیل را به بهترین نحو انجام دهد. اما سازمانها نمیتوانند محیط خود را نادیده بگیرند. درست است که برخی از سازمانها نیاز به توجه بسیار دقیقتری نسبت به سایرین دارند و برخی از زیرواحدهای درون یک سازمان باید زیرمحیطهای خود را دقیقتر از زیر واحدهای دیگر نظارت کنند، اما هیچ سازمانی آنقدر خودمختار نیست که بتواند خود را کاملاً از محیط خود جدا کند.
از آنجایی که همه سازمانها تا حدی به محیط خود وابسته هستند، این وابستگی باعث ایجاد عدم اطمینان برای مدیران میشود. مواردی که مدیریت نمیتواند مستقیماً آنها را کنترل کند، عدم اطمینان ایجاد میکند. اما مدیران تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان بالا را دوست ندارند. از آنجایی که آنها نمیتوانند عدم قطعیت را از بین ببرند، به دنبال گزینه هایی هستند که تحت کنترل خود هستند که میتوانند آن را کاهش دهند. یکی از این گزینه ها طراحی سازمان به گونه ای است که بتواند به بهترین شکل به عدم قطعیت پاسخ دهد. بنابراین، اگر عدم اطمینان زیاد باشد، سازمان در امتداد خطوط انعطاف پذیر طراحی میشود تا با تغییرات سریع سازگار شود. اگر عدم اطمینان کم باشد، مدیریت ساختاری را انتخاب میکند که کارآمدترین باشد و بالاترین درجه کنترل مدیریتی را ارائه دهد، که شکل مکانیکی است.
تأثیر اتحادیه ها بر ساختار سازمانی
بسیاری از کارمندان سازمانهایی مانند جنرال موتورز، بیت لحم استیل، خطوط ملی ون و شهر نیویورک عضو اتحادیه هستند. بنابراین، برای مدیریت این سازمانها، کارگران متحد خودرو، کارگران فولاد، تیمسازان، فدراسیون ایالات متحده، کارمندان شهرستانها و شهرداریها یا گروههای کارگری مشابه بخشی از محیط خاص آنها هستند. سوال: آیا وجود این اتحادیه ها تاثیر بسزایی در ساختار سازمان کارفرما دارد؟ پاسخ، جای تعجب نیست، بله است.
بررسی شواهد نشان میدهد که سازمانهای اتحادیهای متفاوت از سازمانهای غیر اتحادیهای ساختار یافتهاند. برخلاف سازمانهای غیر اتحادیهای، محلهای کار اتحادیه بیشتر بر اساس قوانین اداره میشوند و در زمانبندی کار و دانلود جزوه روانشناسی عمومی کاری سختگیری بیشتری وجود دارد. به طور خاص، به نظر میرسد که مکانهای اتحادیهای از ارشدیت بهعنوان عاملی در ترفیعها بهطور دقیقتر و مستقلتر از عملکرد در کار استفاده میکنند و از اشکال ساختارمندتر آموزش استفاده میکنند. ساختار در سازمانهای اتحادیهای علاوه بر رسمیتر بودن، بسیار متمایزتر است. کار به مشاغل بسیار تخصصی و با تعریف محدود تقسیم میشود و طبقه بندی مشاغل و درجه های دستمزد بیشتری برای طبقه بندی کارگران وجود دارد.
به طور خلاصه، در جایی که اتحادیه ها وجود دارند، عمومی به سمت ساختارهای مکانیکی گرایش دارند.
مورد مخالف
اگر یک الزام محیطی وجود داشته باشد، ممکن است فقط به آن دسته از روانشناسی که در مرز سازمان هستند محدود شود - آنهایی که مستقیماً با محیط تعامل دارند. به عنوان مثال، ساختار عملکردهای خرید و بازاریابی ممکن است پاسخی مستقیم به وابستگی آنها به محیط باشد. با این جزوه روانشناسی عمومی ممکن است تأثیر کمی بر تولید، تحقیق و توسعه، حسابداری و فعالیتهای مشابه داشته باشد. همچنین ممکن است از آنجایی که محیط ها درک میشوند، محیط ها برای انعکاس ساختارهایی که از آنها دیده میشوند ایجاد میشوند. اگر محیطها مخلوق باشند، ممکن است ساختارهای متمایز یک محیط ناهمگن را درک کنند یا ساختارهای غیرمتمرکز عدم قطعیت محیطی بیشتری را در نتیجه آرایش ساختاری خود درک کنند. این ممکن است در واقع یافته های لارنس و لورش را توضیح دهد. با این حال، یک مورد قویتر ممکن است حول این استدلال ایجاد شود که محیط در تأثیر آن بر ساختار نسبتاً ناتوان است.