جزوه فلسفه حسابرسی
بر خلاف علوم طبیعی و تجربی، پذیرش و به کار گیری پدیده ها در علوم انسانی، نیازمند حضور مبانی تئوری و منظومه
مفهومی آن است. • دانلود جزوه فلسفه حسابرسی pdf در کتاب خود با عنوان «ایده علم اجتماعی و پیوند آن با فلسفه » بر این باور است که پاره ای از حقایق هستند
که حتی قبل از این که کشف شوند و مفهوم آن نزد بشر شناخته شود، وجود دارند. متل نیروی جاذبه، حرکت سیارات، رشد انسان و ... این پدیده ها با تلاش های انسان و دستیابی به علوم و فناوری جدیدتر و کامل تر، کشف شده و تئوری و دانلود رایگان جزوه فلسفه حسابرسی آنها شناخته خواهد شد، یعنی پذیرش و به کار گیری پدیده ها در علوم طبیعی و تجربی
تئوری های ساخته بشر نیستند. . اما به کار گیری پدیده ها در علوم انسانی، مستلزم شناخت مفاهیم و مبانی تئوری آنها است. مت پدیده جنگ؛ جنگ فقط
میان افرادی در می گیرد که از مفهوم آن آگاهند. اگر انسانها مفهوم جنگ را ندانند، شمشیر کشیدن به سوی یکدیگر و یا شلیک گلوله، توپ و موشک و... چیزی جز یک بازی خطرناک کودکانه نمی تواند باشد. پدیده های مطرح در علوم انسانی
همگی این گونه اند. • حسابرسی نیز به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی از این قاعده کلی مستثنی نیست. منطقی به نظر نمی رسد به نداریم که
حسابرسان سالهای متمادی به حسابرسی اشتغال داشته و دارند در حالی که از آن، هیچ گونه مفاهیم و مبانی تئوری در ذهن ندارند.
وضعیت کنونی تئوری
در حال حاضر، برای توصیف تئوری حسابرسی، منابع اندکی داریم. • در مقام مقایسه با مطالب موجود در مورد تئوری حسابداری، منابع چندانی در مورد تئوری حسابرسی در اختیار ما وجود
ندارد. • با اندکی تأمل و دقت می توان در برخورد و مواجهه با گروه حرفه ای حسابرسان، این موضوع را مشاهده کرد که آنان تئوری قابل درکی برای توجیه عملکرد حرفهای خود در اختیار ندارند.
نقش هایی که تئوری به عهده دارد
تئوری برای تشریح پدیده های موجود و پیش بینی پدیده های مشابه تدوین می شود. • ایده ها و عقاید ظاهرا مستقل و جدا از هم، به منظور ایجاد یک مجموعه مرتبط و متصل به هم همچون « پیکره یک دانش
در قالب تئوری ارائه می گردد.
با مشاهده های تجربی، آزمونهای لازم و استدلال منطقی، پدیده ها و واقعیت ها با تئوری مطرح شده تطبیق داده می شود تا
قدرت آن سنجیده شود • دستیابی به تئوری، یکی از ویژگی های اصلی هر فعالیت حرفه ای است (جانسون و بلدستین). • یک حرفه با ادعای دستیابی به پیکره چنین دانشی می تواند توسعه یابد (هانس). و بدون داشتن تئوری، مشکل بتوان بر مسائل حل و فصل نشده کنونی و آتی حرفه ای فائق شد و برای آنها راه کارهای
مناسب ارائه نمود. و عوامل تشکیل
، رشد و گسترش حرفه های مختلف و راز ماندگاری آنها • تشکل حرفه ای فراگیر • آیین رفتار حرفه ای و فلسفه، مبانی نظری، اصول و استانداردهای حرفه ای
صرف نظر از دو عامل اول، بدون تشریح و تبیین «چیستی و چرایی و توجیه ضرورت وجودی، یعنی فلسفه و مبانی نظری استمرار یک حرفه ممکن نیست و به حذف آن حرفه از جامعه می انجامد.
سازماندهی ایده های مرتبط با هم در یک ساختار نظر ظاهرا به هم پیوسته، تابع محدودیت هایی است که نظریه پرداز با آن
روبرو است. طرز تلقی شخصی، محدودیت های علم و پیشینه فرهنگی انسان ها، فرضیات بدیهی، نظراتی که سعی در تشریح و پیش بینی پدیده ها دارند را تحت تأثیر قرار می دهند. بنابر این تئوری ها به ندرت حاوی وازهها و جملات قطعی
بوده و در معرض نقد و چالش قرار دارند. • ماکس وبر
ایک اثر هنری اصیل هیچ گاه جانشینی نخواهد داشت و هرگز کهنه نخواهد شد و کسی نخواهد گفت که یک اثر هنری، اثر دیگری را منسوخ ساخته است، اما در قلمرو علم هر تئوری می تواند ناسخ تئوری دیگری باشد.)
به نظر ماکس وبر، ناتمامی، خصلت بنیادی علم نوین است... شناخت، در کلیه مواد علمی، خواه علوم طبیعی و خواه علوم فرهنگی، نوعی تسخیر قلمرو واقعیت است که هیچ گاه به پایان خود نمی رسد. اما مصداق این قضیه در علوم مربوط به واقعیت بشری، بیشتر است. علم آثار بشری علمی قطعی نخواهد شد مگر آن گاه که بشریت استعداد خویش را از دست
دانلود رایگان جزوه فلسفه حسابرسی
مسائل و مشکلاتی که حسابرسی با آن مواجه است
این مشکلات را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد: ۱- «چه انتظاراتی از حسابرس وجود دارد. ۲- حسابرس «چگونه» می تواند به این انتظارات جامه عمل بپوشاند. برخی از مسائل و مشکلات عبارتند از:
. چه اطلاعاتی مربوطه تلقی می شود؟ حسابرس چگونه می تواند این اطلاعات را شناسایی کند؟ طبق استانداردهای حسابداری مربوط بودن» که یکی از ویژگی های کیفی اولیه مورد انتظار برای اطلاعات مالی است این گونه تعریف شده توانایی اطلاعات در ایجاد تغییر یا تأثیر بر یک تصمیم اقتصادی که قبلا گرفته شده است. با این همه، متأسفانه شناخت
چندانی درباره ماهیت این گونه تصمیمها وجود ندارد. ٢. با توجه به ویژگی کیفی
قابلیت اعتماد»، چطور حسابرس می تواند گواهی کند که اطلاعات گزارش شده، به طرز صادقانه ای رویداد های واقعی مربوط به موضوع های گزارش شده را ارائه می کند؟ نوع اظهار نظر درباره صداقت از سوی تدوین کنندگان جزوه فلسفه حسابرسی ارائه شده اما معیار مشخصی برای این که حسابرسان در عمل چگونه این ویژگی را تفسیر کنند وجود ندارد ٣. حسابرسان باید به شکل قانونی و تکنیکی حسابداری و گزارشگری مالی توجه بیشتری کنند آن گونه که در استانداردها
بیان شده) یا به ماهیت اقتصادی آن (آن گونه که در ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری بیان شده)؟ ۴. دامنه مسئولیت حسابرسی در کشف تقلب و گزارش موارد غیر قانونی و بر خلاف هنجارهای جامعه، تا کجا است؟ انتظارات
عمومی بر آن است که حسابرس باید مسئول این مسائل باشد، اگرچه حرفه حسابرسی، مسئولیست کامل حسابرس در رابطه
با این مسائل را به شدت تکذیب می کند. ٥. اگر واحد مورد رسیدگی، در وضعیت نامطلوب مالی با عملیاتی قرار داشته باشد، آیا حسابرس وظیفه بررسی و گزارش
این وضعیت را دارد؟ هم اکنون از حسابرسان انتظار می رود قبل از اظهار نظر، تداوم فعالیت آن را مورد ارزیابی قرار دهد و گزارش خود را در صورت وجود تردید با اهمیت با اساسی تعدیل کند. اما مشکل این است که تعدیل گزارش، نتایج مالی
و اقتصادی نامطلوبی بر واحد مورد رسیدگی خواهد داشت.| . در ارتباط با رفتار حسابرس مسائل فراوانی وجود دارد. به عنوان مثال، چه برداشتی از استقلال حسابرس میشود؟
حسابرس باید از استقلال ظاهری و باطنی برخوردار باشد، اما دستیابی به این امر از دیرباز یکی از مشکلات عدیده
حسابرسی است . حسابرس قادر است بین دو نوع ریسک مجزا، تفاوتی قائل شود؟ اولین رسک «ریسک قضاوتی» است که مربوط به تصمیم گیری حسابرس در مورد جمع آوری، ارزیابی و گزارش شواهد حسابرسی می باشد. دومین ریسک ریسک کسب و کاره است که مربوط به نتایج اقتصادی قضاوت های حسابرس و احتمال تعقیب قانونی وی است.
ما لم تا با
التالی
هدف از طرح مسائل و مشکلات مذکور، این نیست که نشان داده شود که حسابرسی بیش از سهم خود مشکلات
حل نشده ای دارد، مشکلاتی که ممکن است هر زمینه علمی را مختل کند. بیان مسائل و مشکلات مذکور بادآوری نگرانی های حرفه ای است و برای نگرانی علل فراوانی وجود دارد. اول»، این که وجود مسائل و مشکلات اساسی دلالت بر فقدان اصول با استانداردهای تأیید شده ای دارد که ممکن است به عنوان راهنمایی برای حل و فصل آنها مورد استفاده قرار گیرد. «دوم» باور تعدادی از افراد شاغل در حرفه حسابرسی در جهت حل و فصل برخی از مشکلات تأسف آور است
و تلاش و رغبت چندانی به حل و فصل این مباحث در میان آنها مشاهده نمی شود. . بدون تردید تنها راهی که بتوان چنین مشکلاتی را به نحو مناسبی حل و فصل نمود، دستیابی به اصول و مبانی مشخصی
است که می تواند حاصل یک تلاش فلسفی موفق باشد. . باور آن است که می توان بخشهای مختلف تئوری را با هم ادغام نمود و یک سیستم جامع علمی برای حسابرسی
گردآوری کرد. با طراحی این سیستم، چار چوبی فراهم خواهد شد که می توان از طریق آن این مسائل و مشکلات مشابه را به طریقی منطقی و پیوسته حل و فصل نمود.
هدف تئوری
. یک دلیل برای مطالعه لزوم و امکان تدوین تئوری حسابرسی این است که برای ما راه حل ها، با حداقل سرنخ هایی در
جهت رفع مشکلات فراهم شود. : دلیل دیگری نیز وجود دارد که مهم تر است. اگر حسابرسی یک حرفه فراگیر باشد که هست، افرادی که در این حرفه
اشتغال دارند باید در مورد آن کنجکاوی نشان دهند. به عنوان یک حرفه، اعضای آن باید کنجکاوی معقولی برای کاهش نادانسته ها داشته باشند. برای درک قواعد بنیادی حاکم بر حرفه، رغبتی باید وجود داشته باشد. باید برهان و دلیلی برای حسابرسی موجود باشد. یعنی حسابرس باید به این موضوع بیاندیشد که چه می کند و چرا این کار از نظر اجتماعی مطلوب است.
چه چیزی ما را وادار می کند تا به فکر تئوری های متعدد باشیم؟ اصولا برای چه به تئوری ها می اندیشیم؟ پاسخ به این سوال آخر ساده است؛ چون از ادراک لذت می بریم... انگیزه دقیق تری وجود دارد... این تلاش در جهت وحدت و ساده سازی دانلود جزوه فلسفه حسابرسی تئوری به طور کلی می باشد... (انیشتین).
: نمی توان هم خواهان حرفه ای معتبر و سودمند بود و هم از ارائه پشتوانه تئوریک برای آن فرار کرد، اما به فلسفه
حسابداری نیاز داریم.
فلسفه و حسابرسی
: با مطرح کردن فلسفه حسابرسی، ممکن است افرادی که در مورد معقول بودن چنین ترشی تردید دارند، پرسش های
تأمل برانگیزی را مطرح سازند؛ من: آیا حمدابرسی با چنین ماهینی می تواند یا باید فلسفه داشته باشد؟ منظور از فلسفه
حسابرسی چیست؟ و
پاسخ به این پرسش ها به بررسی از ماهیت فلسفه، ماهیت حسابرسی و امکان به کار بردن روش های مقاصد و
هدف فلسفه در حسابرسی نیازمند است. اغلب رشته هایی که می شناسیم به درجه ای از پیشرفت رسیده اند که هدف و
ماهیت خود را زیر سوال ببرند و برای باز شناسی عمیق خویش به دنبال راهنمای فلسفی هستند. و فلسفه های خاص (کاربردی) عمدتا توسط کارشناسان همان رشته ها بنا شده و توسعه یافته اند. همان طوری که بررسی
مفاهیم حسابرسی نشان می دهد اگر کسی بخواهد به طور گسترده ای آن را بررسی نماید به دانش وسیعی در این زمینه
نیازمند است. • البته بایستی اذعان نمود که حسابرسی به مرحله پیشرفته ای که بسیاری از علوم به آن دست یافته اند نرسیده است. اما به
مرحله ای از پیشرفت رسیده است که در آن مرحله لازم است برای درون نگری درنگ کند و فرضیات بدیهی، اهداف و روش های خود را ارزیابی نماید. امید است برخی از افکار فرهیخته به این کار تشویق شوند تا به جنبه هایی از حسابرسی
که تا کنون به آن توجه کافی نشده، تأمل نموده و بیاندیشند. . دیدگاه »: او به سه دسته فلسفه و فیلسوف اشاره می کند. دسته اول»، بزرگان فلسفی اند که به فلسفه کمک شایانی
دانلود جزوه فلسفه حسابرسی pdf
کرده اند، دسته دوم ما، فیلسوفان حرفه ای اند که در این زمینه مهارت دارند و درباره آن می نویسند و آموزش می دهند، دسته سوم»، افراد باهوش و کنجکاوی هستند که به مشکلات، اهداف و روابط خود با دیگران اهمیت می دهند و از طریق تعمق،
اندیشه و مطالعه به دنبال راه حل هایی برای این مطالب اند. : کار فیلسوفان حرفه ای حل و فصل مشکلات فلسفی در هر زمینه علمی نیست، بلکه مسئولیت آنها آموزش نحوه توسعه
فلسفه هر رشته به دانشمندان، هنرمندان، حسابرسان و دیگران است. فیلسوفان حرفه ای به ما آموزش می دهند که نقش خود را چگونه ایفا کنیم. آنها می آموزند که چه روش هایی در اختیار ما هستند، قواعد فلسفی کدام اند و چه موقع از محدوده شهدا خارج می شویم. سپس ما را به حال خود و می گذارند تا نقش خود را ایفا کنیم و فلسفه حسابرسی را بنا نماییم.
نگرش فلسفی
هرچند که در مورد هدف ها و روش های فلسفه بین صاحب نظران اجماع کافی وجود ندارد، با این همه، بعضی از نظرات سیاسی مورد تأیید عمومی است و از آنها استفاده خواهد شد؛ آنها عبارتند از
فلسفه به فرضیات بدیهی، به منطق و راه کارها و اندیشه هایی که اثبات شده اند، بر می گردد.
فلسفه به سازماندهی نظام مند دانش مربوط می شود به نحوی که کامل کار آمد و از نظر داخلی سازگار بوده و احتمال
وجود تناقض در آن ناچیز است. و فلسفه اساسی را فراهم می کند که به موجب آن روابط اجتماعی را می توان مدل سازی کرد و درک نمود و شاید ساده ترین روش شناسایی فلسفه، معنی کردن واژه فلسفه باشد. فلسفه با «فیلوسوفیا» از دو کلمه یونانی فیلو ته یعنی
دوست داشتن و «سوفیا» به معنی دانایی تشکیل شده است. پس یعنی خاستگاه فلسفه عشق و دوست داشتن و مقصد آن
دانش و معرفت است و «فیلسوف» کسی است که دوستدار دانایی است. : درباره این که واژه فلسفه و فیلسوف برای اولین بار از سوی چه کسی به کار برده شده، سه نظریه وجود دارد؛ قول مشهور آن است که واژه فیلسوف نخستین بار توسط دانلود جزوه فلسفه حسابرسی به کار رفته است. برخی دیگر می گویند این واژه را نخستین بار
هرودوت» به کار برده است. نظریه دیگری حاکی از آن است که «سقراط که برای نخستین بار این واژه را به کار برده است. و نقل است که سقراط، هم به سبب فروتنی علمی و هم بدان سبب که می کوشید تا در زمره «سوفیست ها»، که سعی
می کردند در موارد زیادی با استفاده از دانشی که داشتند حقایق را غیر حقیقی و غیر حقیقی را حقیقی جلوه دهند، به شمار
نیاید، خود را فیلسوف خواند. . این موارد بیشتر جنبه واژه شناسی دارند و کمتر مورد اختلاف است. اما وقتی بخواهیم فلسفه را به عنوان یک دانش و با
معرفت که برای خود موضوع، روش تحقیق و هدفی دارد، تعریف کنیم، اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. هر کس با توجه به موضوع، روش تحقیق و هدفی که برای فلسفه قائل است، تعریف خاصی از فلسفه ارائه می دهد. من «افلاطون، آن را کوشش برای رسیدن به روشنایی از طریق جدلی با «دیالکتیکه می داند و ارسطو علم بر علت های نخستین با علم به وجود از حیث وجود (شناخت مطلق وجود)، «اسپنسر، آن را وحدت معرفت می خواند و «کانت، کوشش برای شناخت
معرفت و «برتراند راسل» فلسفه را روشنگری مفاهیم از طریق تحلیل آنها می داند. . از آنجا که می توان با نگرش فلسفی به مسائل و مشکلات علمی نگریست، به تعداد علوم، فلسفه های مختلف وجود
خواهد داشت. این فلسفه ها را «فلسفه های کاربردی و با علوم مختلف نیز نامیده اند. در این گونه فلسفههای
هدف به کار بستن اندیشه ها و روش های فلسفی در شناخت علوم دیگر است. • فلسفه های کاربردی در همه موارد به معنای معرفت شناسی علم» یا «علم شناسی است. متا فلسفه فیزیک، خود یک
شناخت است که در آن «ماهیت»، «چیستی و چرایی علم فیزیک، موضوع تحقیق و بررسی است. در صورتی که علم
فیزیک، دانشی است که در آن طبیعت خارجی موضوع تحقیق از طریق تجربه حسی است. . فلسفه فیزیک و علم فیزیک با هم ضد نیستند، بلکه در دانشی هستند که در طول هم قرار دارند و هیچ مبایتی با هم ندارند. به همین قیاس، باید دانست که فلسفه نیست، بلکه باور علم است و مسائل فلسفه هم متعلق به همین جهان است نه بیرون از این جهان.
.هم علم و هم فلسفه علاقمند به معرفت با شناخت هستند. هر دو آنها زمینه تحقیق و تفحص محسوب می شوند.
. تفاوت مهم و اشعار میان علم و فلسفه، در نوع معرفتی است که به جستجوی آن می پردازند. علم در جستجوی معرفت بر
قضایای محسوس و حسب و نسبی است و فلسفه به غیر از موارد (در فلسفه پراگماتیسم و بعضی از انواع فلسفه اگزیستانسیالیسم) در پی معرفت غایی است. از این جاست که از هر علمی یا از هر شاخه ای از معرفت راهی به سوی معرفت غایی با فلسفه وجود دارد. ۷ چرا فیلسوفان، همانند دانشمندان به مطالعه جنبه خاصی از واقعیت قناعت نمی کنند و همیشه در پی معرفت شنایی با در نظر
گرفتن همه چیز به صورت یک «کل» هستند؟ : پاسخ و چون ذهن انسان چنین است. ذهن انسان مایل است به این راز پی ببرد که چگونه اشیای متفاوتی که با هم کشف شده اند
به نوعی «تمامیتا پرمعنا را تشکیل داده اند. از این روست که در تعریف فلسفه، همیشه موضوع نگریستن به مسائل، به صورت یک کل مطرح است. بنابراین فلسفه جستجویی است به خاطر نظم و کلیت» که در موارد جزء با تجارب خاص به کار نمی رود. بلکه کاربرد آن
در همه «معرفت» و «تجربه» است.| 7 یعنی فلسفه کوششی است در جهت بافتن پیوستگی، در تمام قلمرو اندیشه و تجربه، بنابراین فلسفه حسابرسی کوششی
از این دست است.
فلسفه اندوختن دانش نیست، بلکه نوعی نگرش در مورد دانش است. فلسفه عشق به خرد و دانایی» و جستجو برای آن
است.
برخی از صاحب نظران نگرش فلسفی را متشکل از چهار جزء ذیل دانسته اند: .. درک کلی ۲. وسعت نظر 3. بصیرت
۴. بینش
درک کلی
. این جزء بر درک کلی به جای اجزاء جداگانه دلالت دارد. . از آنجا که فیلسوف به درک زندگی انسان در مفهوم کلی علاقمند است، مفاهیم کلی را از قبیل «محتوا»، «ذهن» و... که
مفاهیم جامعی هستند و موجب درک کلی می شوند به کار می گیرد. . او همچنین سعی می کند تا روابط بین جنبه های ظاهر متفاوت دنیا را کشف کند و از طریق این روابط، دنیا را به صورتی
معنادار درک کند. • این جزء ما را هدایت می کنند تا مفاهیمی چون دانلود جزوه فلسفه حسابرسی»، «مراقبت حرفه ای، «استقلال، مناسب و ... در نظر
بگیریم. بررسی مفاهیم مذکور دارای کاربرد گسترده ای است و به توسعه یک بنیاد جامع و منسجم علمی بر اساس تعبیری از حسابرسی، به عنوان یک رشته مفید اجتماعی، منتهی می شود.