هر چند کارهای خانه بیشتر بر عهده ی خانم هاست اما خانه تکانی کاری است که نیاز دارد تا همه ی اعضای خانواده باهم همکاری کنند. در چنین مواقعی اگر زن و شوهر حواس شان به نوع حرف ها و برخوردشان نباشد ، ممکن است کار به مشاجره هم بکشد.
یکضرب کار کردن
بسیاری از زوجها دوست دارند سریعتر و در کوتاهترین زمان ممکن، کار خانهتکانیشان را به پایان برسانند، به همین دلیل تصمیم میگیرند یکضرب و بدون هیچ استراحتی کار کنند. گرچه در ظاهر این روش بسیار عالی به نظر میرسد و باعث میشود این زوجها در مقایسه با آنهایی که آرامآرام پیش میروند و کار یکروزه را در چند روز انجام میدهند و در طول خانهتکانی نیز سعی میکنند به بدنشان احترام بگذارند و استراحت کردن را فدای عجله نکنند، پیش بیفتند، اما معمولا سرانجام داستان این مدل از خانهتکانی، به جر و بحث و مشاجره ختم میشود و اینچنین است که باز هم از بقیه عقبتر میمانند؛ درست مثل حکایت خرگوشی که با لاکپشت مسابقه داد، زمانی که در چند قدمی موفقیت و برنده شدن بود از فرط خستگی در گوشه جاده برای خواب ایستاد و لاکپشت از او جلو زد و برنده مسابقه شد.
گرچه میتوان با کار بیشتر، در روزهای کمتری به نتیجه رسید، اما نادیده گرفتن یا حذف استراحت و تفریح از برنامه روزانه، فقط به هوای زودتر به نتیجه رسیدن، هرگز مصلحت نیست. بیوقفه کار کردن باعث میشود شما از نظر روانی و جسمی خسته و فرسوده شوید و آستانه تحملتان کاهش یابد و به همین علت ساده، ممکن است با نخستین تحریک، هرچند مسالهای کوچک و جزئی، به جوش بیایید و عصبی شوید و با همسرتان درگیری و مشاجره داشته باشید. بله، درست متوجه شدهاید؛ خستگی مفرط از مهمترین دلایل دعوای زوجها در روزهای خانهتکانی است.
نکته اول
اختصاص زمانهایی برای استراحت و خستگی رفع کردن، هرچند شاید، یکی دو ساعت یا چند روزی به زمان کاریتان اضافه کند، اما بسیار به نفعتان است. بهتر است متناسب با نوع و سختی کارتان، برای هر یکی دو ساعت کار کردن، استراحتی یک ربع تا نیم ساعتی در نظر بگیرید و این زمان را با خوردن چای و میوه، گفتوگو و خنده با همسرتان بگذرانید.
بدون برنامهریزی حرکت کردن
زن و شوهرها گاهی با هم دعوا و مشاجره میکنند، چون شیوه صحیح برنامهریزی را نمیدانند و نمیتوانند کارها را بین هم تقسیم کنند، به همین دلیل ناگهان احساس سردرگمی و حیرانی میکنند و ممکن است کار را به جر و بحث و دعوا بکشانند. شرایط زمانی بدتر میشود که آنها تصمیم میگیرند چند کار غیرمرتبط با هم را در یک زمان انجام دهند. برای مثال در حالی که پردهها را از میل پرده درمیآورند و گوشه اتاق قرار میدهند، چینیها و کریستالهای داخل ویترین را روی میز ناهارخوری و زمین پهن میکنند، همزمان با آن نیز سعی میکنند فرشها را لول کنند، چون باید آنها را به قالیشویی بفرستند، از سوی دیگر محتویات کابینت آشپرخانه را با هم بیرون میریزند، چون تصمیم دارند شیشهها را هم دستمال بکشند آب و کف حاضر میکنند، اما ناگهان به ذهنشان میرسد لوسترها فراموش شده است باید آنها را پایین بیاورند و گردگیریشان کنند…
در چنین آشفتهبازار بلبشو، حتی آرامترین و خونسردترین افراد هم احساس سردرگمی و نگرانی میکنند، چه برسد به کسانی که بالقوه عصبی هستند و مدام تلاش میکنند خودشان را کنترل کنند و… قطعا چنین شرایطی، دیر یا زود، بهانه دستشان میدهد تا روی اژدهاییشان را نشان دهند و صدا و فریادی بلند کنند! بسیاری از زوجها، فارغ از چند سال سابقه زندگی هنوز بلد نیستند و نمیدانند چگونه باید با مشارکت یکدیگر فعالیتی را انجام دهند، اما در عوض یاد گرفتهاند و جالبتر آن که بخوبی خبره این کار شدهاند؛ کاری را با تحمل تمام سختیهایش به تنهایی انجام دهند.
نکته دوم
پیش از شروع خانهتکانی، فهرستی از کارهای خانهتکانیتان تهیه کنید، از کلیترین تا جزئیترین کارها را یادداشت کنید. سعی کنید مکان به مکان خانه را در برنامهریزیتان مورد توجه کنید و کارهای مرتبط با آنجا را بنویسید. آشپزخانه، اتاقهای خواب، اتاق پذیرایی، سرویس بهداشتی و… در نهایت این که هر روز را فقط به انجام بخشی از برنامه تنظیمشدهتان بپردازید که صرفا آن روز را به تمیز کردن و انجام کارهای آن بخش اختصاص دادهاید.
امان از وسواس بیش از حد
وسواسی بودن یکی از همسران، بخصوص خانم خانه، از جمله دلایل دعوای زوجهاست. در چنین حالتی، یکی از دو طرف مدام مشغول شستن و سابیدن است و آن دیگری در نقش یک بازرس ریزبین و ایرادگیر به کارها سرک میکشد و اشکالات را کار میگیرد، گاه حتی دائم غر میزند که چرا خوب و به اندازه کافی تمیزکاری نشده و لازم است دوباره بیشتر اشیا گردگیری یا شسته شوند.
نکته سوم
بر وسواستان غلبه کنید و سعی کنید بیش از حد، مته به خشخاش نگذارید. بپذیرید هر چقدر هم بشویید و بسابید و برق بیندازید ، با حساسیت بسیاری که دارید، هرگز دلتان گواهی نمیدهد که کارتان را بخوبی انجام داده و همه چیز را خوب تمیز کردهاید. تلاش کنید شب عیدی، کمتر موجب آزار خود و همسرتان شوید و به یک یا حداکثر دو مرتبه انجام کاری، قناعت کرده تا بتوانید از بسیاری دلخوریها و ناراحتیها پیشگیری کنید.
وقتی همکاری معنایی ندارد
بسیاری از زوجها، فارغ از چند سال سابقه زندگی هنوز بلد نیستند و نمیدانند چگونه باید با مشارکت یکدیگر فعالیتی را انجام دهند، اما در عوض یاد گرفتهاند و جالبتر آن که بخوبی خبره این کار شدهاند؛ کاری را با تحمل تمام سختیهایش به تنهایی انجام دهند یا اینکه آن را به دوش دیگری بیندازند و بزن در رو ماجرا شوند؛ گویی هرگز نیاموختهاند که هر کدام میتوانند بخشی از مسئولیت را بپذیرند و در کنار هم آن را انجام دهند.
نکته چهارم
با پذیرفتن مسئولیت بخشی از کارهای خانهتکانی، میتوانید در این رسم خوشایند نوروزی سهیم شوید، احساس خوش همبستگی و با هم بودن را به خود و همسرتان یا دیگر اعضای خانوادهتان القا کنید و در پرورش و تقویت حس زیبای همکاری و مشارکت، گامهای محکمتری را بردارید.
نادیده گرفتن کارهای مفید یکدیگر
زوجهایی هم وجود دارند که با یکدیگر در خانهتکانی مشارکت و همکاری میکنند، اما عاقبت کار آنها به دعوا و جر و بحث ختم میشود. این گروه معمولا افرادی هستند که کار یکدیگر را نادیده میگیرند یا ارزش آن را کم جلوه میدهند، اما در عوض کار خویش را بسیار بزرگ و ارزشمند قلمداد میکنند. برای مثال زن خانه، کابینتها را دستمال میکشد و کف آشپزخانه را میشوید و مرد خانه هم پاک کردن لوسترها را بهعهده میگیرد، اما همین که بر سر موضوعی حرف و نظرشان یکی نباشد، یکی از زوجین شروع به غرولند کردن میکند و میگوید: اصل همه کارها بهعهده من بوده است و کارهایی که دیگری انجام داده، نهتنها جدی و مهم نبوده، بلکه در پیشرفت کار، بیارزش و کماهمیت هم بوده است، همین چند جمله از سر عصبانیت کافی است که فرد احساس خشم و ناراحتی کند و برای تلافی هم شده در گوشه ذهنش پی جوابی باشد یا اوقات تلخی راه بیندازد و… .
نکته پنجم
قبول کنید کار هر یک از شما هر چند کوچک و جزئی، باارزش و محترم است و هرکس متناسب با توان و شرایط خود وقتی باری از دوش این روزهای خانهتکانی برمیدارد، کار بسیار بزرگی انجام داده است.
تلاش کنید مسئولیتهای خود و دیگری را ارزشگذاری کنید و به دنبال برتریجویی و احیانا حقارت دیگری نباشید، چهبسا دود این کار اول از همه به چشم خودتان میرود.
منبع: جام جم سرا