تسلیم شدن یعنی نشستن و دست روی دست گذاشتن و موفق شدن یعنی دست روی زانوی تجربه گذاشتن و از نو شروع کردن.
اما از نو شروع کردن فقط زمانی یه نتیجه ی عالی داره که هم همت کنی و هم فرصت ها رو بشناسی. مثل اون موقعی که توی یه کارگاه ورشکسته شدی و می دونی چی باعث شکستت شده. حالا که دوباره بلند شدی سه هیچ از کارگرای صفر جلویی، چون می دونی چه کارهایی رو نباید انجام بدی!
پس وقتی وارد یه صنعت جدید می شی حواست رو جمع می کنی. ذره ذره ایرادای کوچیک و بزرگ روند و خط تولید رو پیدا می کنی. وقت رو هدر نمی دی و محصول داخلی رو می گذاری کنار نمونه ی خارجی و مقایسه می کنی. با رفع ایرادات نمونه داخلی چند پله از محصولات داخلی جلو می زنی.
چرا؟ چون تو یاد گرفتی هیچ اشتباهی رو تکرار نکنی، حتی اشتباه دیگران رو.
حالا که می دونی چی درسته و چی درست تر، به درست راضی نمی شی. دور خیز می کنی برای یک گام بزرگ، حالا دیگه مطمئنی که می تونی از گوشه ی پارکینگ خونه ی پدری شروع کنی. بعد از چند سال بشی صاحب یه کارخونه ی بزرگ که حرف اول رو تو صنعت تهویه می زنه!.
حتما پیش خودتون می گید مگه می شه؟ یا اصلا چرا دارم اینجا باهاتون از این حرف ها می زنم؟ داستان پارکینگ کجا، اینجا کجا؟
حق با شماست چون این سوال یک جواب مهم و تاثیرگذار داره!
تهویه مطبوع
چون این یک سرگذشت واقعی "درباره ی ما" ست.
ما یعنی "آرتانسیم" محترم و موفق دقیقا همینجا گوشه ی پارکینگ خونه ی پدر جناب مهندس مهدی صدقی متولد شد. زندگی اش رو شروع کرد، پا گرفت و نرم نرمک قدم برداشت.
دقیقا اونجایی که مهندس صدقی تصمیم گرفت فرصت جدیدی برای خودش و همکارانش خلق کنه. آرتانسیم جون گرفت، کم کم بزرگ شد و تونست از پارکینگ اسباب کشی کنه. بره تو زیر زمین یکی از رفقاش برای خودش خونه بگیره. خونه که نه یه کارگاه کوچیک و جمع و جور که شاید خیلی مجهز نباشه اما مستقله و لذت و شیرینی استقلال زیر زبونش بهش امید میده. تا هرچقدر زمین بخوره دوباره بلند شه و خاک از دستش بتکونه و از نو شروع کنه.
آرتا نسیم ما، حالا دیگه انقدر عاقل و پخته شده که وقتی می بینه نمی تونه با قیمت کالاهای وارداتی و بی کیفیت رقابت کنه. برای خودش راههای دیگه ای پیدا کنه تا سر پا بمونه. مثلا به جای اینکه بشینه توی تهران و به خاطر فروش پایین محصولات زانوی غم بغل بگیره. می ره توی شهرستانها و به مشتری ها خدمات می ده. ماشین آلات و قطعات رو سرویس می کنه و خورد خورد دور و بر زندگیش رو جمع می کنه. تا این که یه تهدید جدی میاد سراغ کشور، تهدیدی به اسم تحریم!
تحریم داکت اسپلیت
حالا رسیدیم به سال 97 و ایران به طور جدی دچار تحریم کالاهای وارداتی شده، قیمت دلار بی مقدمه چندین برابر شده و به همین دلیل وارد کردن قطعات و اجناس نه چندان ممکنه و نه آنچنان به صرفه!
و اینجا همون نقطه ی عطفیه که مسیر زندگی آرتا نسیم رو تغییر داد. چون خیلی سریع خودش رو پیدا کرد. تونست یه گام بزرگ برداره و با استفاده از تجربه و خلاقیت و تفکر این تهدید رو یه فرصت بزرگ تبدیل کنه!
چرا؟ چون حالا که بازار واردات کساد شده. اونهایی که سال ها خاک تولید رو خوردن و می دونن چجوری باید روی پای خودشون بایستن. می تونن کمر راست کنن.
و اینجاست که آرتا نسیم همه ی تجربه و توانش رو جمع می کنه و بسم الله می گه.
اولین تولیدکننده داکت اسپلیت
می شه اولین تولید کننده ی داکت اسپلیت ایرانی، حالا هزار تا احسنت و آفرین داره اما این یک قدم هرچند خیلی خوب و استوار و مستحکم باشه، کافی نیست.
پس تنوع تولید رو بالا می بره و با قدرت تر ازقبل شروع می کنه به تولید شبانه روزی چیلر، مینی چیلر، روفتاب پکیج، فن کویل سری A+، فن کویل سقفی، فن کویل دکوراتیو و فن کویل زمینی!
تجربه و دانش مجموعه ی آرتا نسیم سبب گردیده است، توی تولید ازهیچ چیز کم نذاره. هم با کیفیت مناسب تولید کنه و هم با قیمت مناسب، هم همیشه تولید کنه و هم همیشه رشد کنه، چون بازار فقط اینجوریه که همیشه رفیقشه.
گفتم رشد؟ بله درسته! رشد کردن یعنی هر روز بهتر از دیروز شدن، اگه قرار باشه هر روز فقط همون چیزایی رو بسازی که روزها و سال های قبل می ساختی که می شی نسخه تکراری خودت!
داکت اسپلیت
حرکت برای رشد کردن تهویه مطبوع
برای اینکه رشد کنی باید خودت رکورد خودت رو بزنی پس هر روز می شه روز تمرین مسابقه، مسابقه ی بهتر شدن!
آرتا نسیم حالا دیگه تبدیل به یه جوون موفق و پرانگیزه با کلی تجربه از گذشته کوله باری پر ازتخصص و دانش روز.
آرتا نسیم خوب می دونه که برای بهتر شدن باید برنامه بریزه و بدونه کی قراره کجا باشه. از اون مهمتر قراره کجا نباشه؛ تا وقت وانرژی و دانشش رو پس انداز کنه برای فرصت های ناب.
مثلا می دونه که باید هر روز توی تولید چیلر وفن کویل و داکت اسپلیت قوی تر و بی نقص تر از روزها و سال های قبل باشه. ولی آیا قراره همین جا بمونه؟ نه، خوب بودن کافی نیست، باید هر روز بهتر و همیشه بهترین بودن رو تجربه کرد.
آرتا نسیم هر روز به خودش می گه: هنوز پله های زیادی تا قله هست. پس دفتر برنامه ریزی ش رو بر می داره و برای خودش می نویسه توی قرن جدید باید یه کار جدید شروع کنم!
کار جدید؟ بله، قله ی بلندی که تا به حال هیچ کس توی کشور موفق نشده فتحش کنه!
صعود به قله های تهویه مطبوع
پس قله ی بلند صنعت تهویه می ره توی لیست اهداف سال جدید آرتا نسیم و این قله ی بلند یعنی تولید ایر اپراتور شلنتیو و هواساز!
شنیدی می گن برای خودت اهداف بلند مدت بذار؟ آرتا نسیم می دونه که هدف بلند مدت نوشتن خوبه اما کافی نیست. باید به سمتش حرکت کنه تا بهش برسه. مثلا باید کم کم بره به سمت کسب دانش و کنار هم جمع کردن قطعات و حرکت کنه. به طرف ساخت سیستم های تازه دنیا مثل وی آر اف و داکت اینورتر حرکت می کنیم.
تا بروزرسانی، فاصله ای نیست به جز تلاش و همت و صداقت.
و ما برای این هدف هر روز و هر روز و هر روز یک قدم بلند و مستمر برمی داریم.