تکنولوژی با ورود به زمینههای مختلف، کارها را سادهتر و اثربخش میکند. بازاریابی هم از این قاعده مستثنی نبوده و با ورود تکنولوژی، به تحولات ویژهای رسیده است.
برای مثال در دنیای امروز، برندهای دیجیتال با کمک تکنولوژی و بهرهگیری از تحلیل داده و هوش مصنوعی، پیامهای هوشمند و شخصیسازی شده به مخاطبان خود ارسال کرده و از این طریق به آنها احساس دوستانهای را منتقل میکنند؛ احساسی که باعث معنادار شدن ارتباط مشتری با برند شده و رشد پایدار را تضمین میکند.
هترین رویکرد برای استفاده از یک تکنولوژی جدید این است که ابتدا نیازها، داده ها و شرایط سازمان خود را بررسی کنید و سپس برای خرید تکنولوژی بازاریابی اقدام کنید.رویکردهای پایین به بالا معمولا منجر به ساخت و تولید ابزاری می شوند که به درستی برای وظیفه اش تنظیم نشده و یا نتایج قابل قبولی ارائه نمی کند.
این روش ها به جای بررسی اینکه چه اتفاقاتی در بازار در حال رخ دادن هستند و باید چه رفتاری داشت، رفتار سابق و خریدهای پیشین را بررسی میکنند. در نهایت نیز این سیستم ها از دور رقابت خارج می شوند.
مشتری بیشتر یعنی فروش بیشتر و فروش بیشتر هم یعنی سود بیشتر! همان چیزی که هر کسبوکاری میخواهد تجربه کند. ولی تا وقتی که برنامهای برای جذب مشتری نداشته باشید، داشتن بهترین محصول یا خدمت در خاورمیانه هم دردی از شما دوا نمیکند.
انواع تکنولوژیهای بازاریابی بنا به گفته اسکات برینکرابزارهای تبلیغاتی: ابزارهایی که تبلیغات هدفدار و هوشمند را با توجه به سوابق وبگردی کاربر به او نمایش میدهند.
محتوا و تجربه کاربری: ابزارهایی که به شما کمک میکنند محتوای متنی خود را متناسب با نیازهای هر گروه از مشتریان شخصیسازی کرده و از این طریق تجربه کاربری آنها را لذتبخشتر کنید. ارتباطات اجتماعی: ابزارهایی که برای برنامهریزی و یکپارچهسازی صفحات شبکههای اجتماعی برند طراحی شدهاند.
فروش: ابزارهایی که عملیات فروش را خودکارسازی میکنند.
کار با داده: ابزارهایی که به شما کمک میکنند با استفاده از دستهبندی و تحلیل داده، مشتریان و مخاطبان خود را بهتر شناخته و در نتیجه نیازهای آنان را بهتر رفع کنید.
مدیریت پروژه: ابزارهایی که به مدیران بازاریابی کمک میکنند تیم خود را به شکلی سیستماتیک و هوشمند مدیریت کنند. و در این زمینه تمامی پرسنل بایستی آموزش کامپیوتر را به صورت حرفه ای گذرانده باشند.
در گذشته، شاید از رهگذری میپرسید تا شما را به غذا فروشی برساند؛ ولی الان، احتمالاً گوشی خود را از جیب درمیآوردید و توسط آموزش ترفندهای موبایل که یاد گرفته اید رستورانی را در آن شهر جستوجو میکنید.
به همین خاطر، ثبت موقعیت مکانی فروشگاه در نقشههای آنلاین مثل گوگل برای جذب مشتری بسیار ضروری و حائز اهمیت است.
از طرفی، اغلب افراد سعی میکنند از خدمات یا محصول جایی استفاده کنند که به محل زندگی یا کار آنها نزدیکتر است؛ پس میتوان گفت مشتریان محلی منبع بسیار خوبی برای کسب درآمدند.
شاید در نگاه اول جذب مشتری و حفظ او از هر چیزی مهمتر به نظر برسد. اما در واقع این بررسی عملکرد و بهینهسازی آن است که نقشی بسیار کلیدی در موفقیت برند دارد.
تکنولوژی بازاریابی با کمک هوش مصنوعی و علم داده، بررسی دقیق و ریزبینانه عملکرد بازاریابییا مدیر بازاریابی ممکن کرده است. با کمک مارتک میتوان نتیجه هر کمپین، لینک، پیام و… بررسی کرده و تغییرات لازم را برای اثرگذاری بیشتر در آینده روی آنها اعمال کرد.
ایجاد ساختار سازمانی پشتیبان نیز چالشبرانگیز است. چندین سال پیش، بسیاری از عملکردهای بازاریابی، به دلیل دادهمحور و هزینهبر بودن، توسط IT (فناوری اطلاعات) انجام میشدند. اما حالا این موضوع به چندین دلیل تغییر کرده است.
اول اینکه فناوری ابری به دادهها و نرمافزارها این امکان را میدهد تا خارج از محل معینشده اجرا شوند. این موضوع نیاز به سرمایهگذاریهای کلان برای ایجاد زیرساختهای داخلی را رفع میکند؛ چیزی که در حوزه کاری فناوری اطلاعات است.
دوم اینکه مدل قیمتگذاری برای نرمافزارها از «خریداری» به «اشتراک» تغییر کرد و آنها به عنوان یک خدمت ارائه میشوند. به این ترتیب دیگر لازم نیست شرکتها برای نرمافزارها هزینه زیادی کنند؛ این مورد هم از وظایف فناوری اطلاعات بود.
استفاده از شبکههای اجتماعی هم روشی مقرونبهصرفه برای جذب مشتری و حفظ آنهاست. البته اگر پای تبلیغات در میان باشد، کمی باید بیشتر خرج کنید.
تولید محتوای ارزشمند و تعاملی مثل پستهای آموزشی، پشتصحنه، نظرسنجی، لایو و ریلز از راههای رایگان برای ایجاد اعتماد و جذب مشتریان است.
برای مثال، کسبوکاری که کارش فروش مبلمان است، میتواند راجع به چگونگی نظافت مدلی خاص از مبل محتوا تولید کند یا چیدمان منزل با مبل چستر را آموزش دهد. در کنار آنها هم مبلهای خود را معرفی (تبلیغ) کند .
منبع این مطلب مجله آموزشی یک آموزگار