بهترین اشعار از مولانا در مورد مادر

در این مقاله بهترین اشعار از مولانا در مورد مادر آورده شده است.

گلچین شعر در وصف مادر از مولانا

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گل شود و گل شکفد از گل من

تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

مولانا

❆✦~♥~✦❆

ننگـــــرم در تـــو، در آن دل بنگــرم

تحفـــه او را آر ای جــــان بــــردرم

با تـــو او چــون است هستم من چنان

زیـــر پــای مــــادران باشــد جنــان

مولانا

❆✦~♥~✦❆


یک زنی با طفل آورد آن جهود

پیش آن بت و آتش اندر شعله بود

طفل ازو بستد در آتش در فکند

زن بترسید و دل از ایمان بکند

خواست تا او سجده آرد پیش بت

بانگ زد آن طفل انی لم امت

اندر آ ای مادر اینجا من خوشم

گر چه در صورت میان آتشم

چشم‌بندست آتش از بهر حجیب

رحمتست این سر برآورده ز جیب

اندر آ مادر ببین برهان حق

تا ببینی عشرت خاصان حق

اندر آ و آب بین آتش‌ مثال

از جهانی کآتش است آبش مثال

اندر آ اسرار ابراهیم بین

کو در آتش یافت سرو و یاسمین

مرگ می‌دیدم گه زادن ز تو

سخت خوفم بود افتادن ز تو

چون بزادم رستم از زندان تنگ

در جهان خوش‌ هوای خوب‌رنگ

من جهان را چون رحم دیدم کنون

چون درین آتش بدیدم این سکون

اندرین آتش بدیدم عالمی

ذره ذره اندرو عیسی‌ دمی

نک جهان نیست‌ شکل هست‌ ذات

و آن جهان هست شکل بی‌ثبات


اندر آ مادر بحق مادری

بین که این آذر ندارد آذری

اندر آ مادر که اقبال آمدست

اندر آ مادر مده دولت ز دست

قدرت آن سگ بدیدی اندر آ

تا ببینی قدرت و لطف خدا

من ز رحمت می‌کشانم پای تو

کز طرب خود نیستم پروای تو

اندر آ و دیگران را هم بخوان

کاندر آتش شاه بنهادست خوان

اندر آیید ای مسلمانان همه

غیر عذب دین عذابست آن همه

اندر آیید ای همه پروانه‌وار

اندرین بهره که دارد صد بهار

بانگ می‌زد درمیان آن گروه پر

همی شد جان خلقان از شکوه

مولانا