احساس تنهایی چیست؟


احساس تنها بودن به صورت گذرا

در یک مقطع کوتاه مدت شخص به این حس دچار می شود؛ اما در کل از روند زندگی راضی است.

تنهایی انتقالی

شخصی با از سر گذراندن اتفاقاتی مانند مرگ عزیزان، طلاق و یا مهاجرت ممکن است به حس تنها بودن دچار شود.

احساس تنهایی مزمن

هنگامی که یک فرد نتواند به مدت چندین سال از شر این احساس رها شود به تنهایی مزمن دچار شده است.

تنهایی اجتماعی

این نوع تنهایی به دلیل استفاده بیش از حد مجاز از شبکه های مجازی است.

تنهایی عاطفی

نداشتن یک رابطه عمیق احساسی به فرد حس تنها ماندن می دهد. رفع این احساس با دوست یابی ممکن نیست و باید خلا عاطفی ایجاد شده بر طرف شود.

در مبحث نحوه مقابله با احساس تنهایی، به وجود آمدن احساسات در بدن ناشی از تغییرات هورمونی است. این دستورات هورمونی، تابع ترشحات هیپوتالاموس و غدد داخلی بدن در مواجه با شرایط درونی و بیرونی بدن است.

احساس تنها ماندن

احساس بیهودگی

پرخاشگری

احساس تفاوت با جامعه و همخوانی نداشتن با آن

احساس ریاست

برداشت اشتباه از حرف مردم و به وجود آمدن سوءتفاهم

کمبود محبت

احساس خجالت و شرم

نداشتن مهارت و توانایی ایجاد ارتباط موثر

احساس خشم

لیست بالا از جمله احساساتی که است که به صورت زنجیره وار به دنبال همدیگر در یک شخص ایجاد می شود. کافی است تنها یکی از احساسات بالا در بدن، بیش از مقدار تحمل شکل بگیرد.

پس از آن چون این مجموعه از احساس ها بر یک دیگر تاثیر مستقیم دارند، به صورت زنجیره ای شروع به شکل گیری می کنند.

علت ایجاد حس تنهایی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ اما روانپزشکان عمده ترین دلیل به وجود آمدن این مساله را مشکلات روحی و ذهنی فرد می نامند.

یعنی اگر فردی دائما حس خشم فرو خورده را در خود داشته باشد به دلیل درک نشدن در مقاطع مختلف زندگی، احساس ناخوشایندی همچون تنهایی به سان غول سیاهی وی را در بر می گیرد.

علاوه بر هورمون های بدن، از دیگر عوامل به وجود آمدن حس خلا درونی و تنها ماندن می شود به فناوری و تکنولوژی روز دنیا نیز اشاره کرد. هنگامی که یک شخص با استفاده از شبکه های مجازی شروع به ارتباط برقرار کردن می کند، ما غافل از احساس واقعی شخص مقابل تنها نمادهای گرافیکی را مشاهده می کنیم.

این عدم اطلاع از احساسات همدیگر، سبب دور شدن آدم ها از حالات واقعی یکدیگر شده است. به همین علت تنها ماندن در تمام دوران های زندگی موجب پایدار شدن احساس تنهایی در ذهن می شود.

نحوه مقابله با احساس تنهایی از بین بردن عوامل ایجاد کننده این حس است. پس با تغییر نگرش در مورد زندگی و وقایع آن می توانید به آسانی جدا ماندن احساسی خود را کاهش دهید.

به عنوان مثال قبول کنید که تنها رئیس زندگی شما نیستید و به دیگران نیز اجازه ابراز وجود دهید، با ابراز احساسات و علاقه به اطرافیان کمبود محبت خود را جبران کنید، یادگیری مهارت ایجاد ارتباط دوستانه را به طور جدی دنبال کنید و درباره علل ایجاد خشمتان تحقیق کنید. با پی بردن به دلایل شکل گیری احساسات مختلف می توانید منطقی و واقع بینانه به علت تنها بودنتان پی ببرید.

به دیگران کمک کنید ارزش خود را درک کنند این یکی از مهمترین راههای غلبه بر تنهایی است. در برخی موارد حس تنهایی به این دلیل به وجود می آید که حس خودارزشمندی نداریم در حالی که با کمک به دیگران و مفید واقع شدن این حس از بین می رود.با کمک کردن ارزش واقعی خود را درک می کنید و دوستی های عمیقی بین شما و افراد شکل می گیرد.

از دیگر راهکارهای نحوه مقابله با احساس تنهایی محدود کردن زمان استفاده از شبکه های مجازی است. هنگامی که ارتباط خود را گسترده کنید و از دایره مجازی بودن خارج شوید بهتر می توانید در مورد احساساتتان تصمیم بگیرید. پیشنهاد می شود با دوستان قدیمی خارج از فضای مجازی ارتباط بگیرید و با آن ها وقت بگذرانید.

در نظر داشته باشید که هورمون ها علاوه بر حالات درونی با توجه به موقعیت جسمی نیز شروع به ترشح می کنند. یعنی اگر در بدترین شرایط روحی نیز کسی به شما لبخند بزند، ناخودآگاه از حس تنها ماندن کم می شود.

عوامل دیگری نیز برای کم کردن حس تنهایی توسط روانشناسان پیشنهاد شده است که با رعایت این موارد می توانید خود را از دست احساس بد درک نشدن فکری و تنها ماندن احساسی نجات دهید.

مانند عوامل زیر:

کتاب خواندن

گوش دادن به پادکست

شعر خوانی

نقاشی کشیدن

ورزش کردن

پیاده روی

استفاده محدود از اینترنت

داشتن احساس تنهایی همیشگی، علاوه بر سلامت روحی می تواند سلامتی جسمی را نیز به خطر بیندازد. به همین دلیل قبل از مبتلا شدن به بیماری های روحی همچون افسردگی و کسالت های روزمره جسمانی، بهتر است راه ها و نحوه مقابله با احساس تنهایی را یاد بگیرید.

اگر حس تنهایی به صورت دراز مدت در شخص باقی بماند اختلالات زیر را به دنبال دارد:

مشکل تنفسی

وسواس فکری

رفتارهای وسواس گونه

استرس و اضطراب

انزوا طلبی

درک نادرست از حرف دیگران

بی منطق شدن

مظلوم نمایی مفرط

مشکلات قلبی و عروقی

افزایش کورتیزول

کاهش دوپامین و در نتیجه کاهش احساس لذت از زندگی

تضعیف سیستم ایمنی بدن

تبخال های پی در پی

مبتلا شدن به آنفولانزا

فشار خون

افزایش کلسترول خون

چاقی