اختلال آمنزیای گسسته (فراموشی تجزیه ای) چیست و چه علایمی دارد؟ + نحوه درمان


اختلال آمنزیای گسسته یا فراموشی تجزیه ای Dissociative Amnesia از شاخه های اختلالات گسستگی است که فرد بخشی از خاطرات خود را فراموش کرده و اصلا به یاد نمی آورد.

این اتفاق پس از یک سانحه استرس زا در فرد رخ می دهد که ذهن فرد برای فرار از پریشانی و استرس آن بخش از خاطرات را حذف می کند برای مثال فردی خاطرات مربوط به سال 97 تا 99 را به خاطر نمی آورد.

این فراموشی مانند فیلمی است که بخش میانی آن حذف شده است و اطلاعات قبل از حادثه و بعد به صورت بهم پیوسته به خاطر فرد می آید درحالی که قسمتی از فیلم که مربوط به خاطرات بد است از ذهن فرد پاک شده است.

در این نوع اختلال مغز آسیبی ندیده است. بلکه به دلیل بروز اتفاقات استرس زا و مواجهه با تروما یا آزار جسمانی مرگ عزیزان یا تصادف شدید رانندگی پدید می آید. این فراموشی نوعی واکنش دفاعی بدن در مواجهه با عوامل تنش زا است که به صورت کاملا ناخودآگاه رخ می دهد.

این نوع از فراموشی گسسته شایع تر است و در آن فرد تمام رویداد هایی را که در یک برهه از زمان رخ می دهد را از یاد می برد.

در فراموشی انتخابی فرد قسمتی از حوادث را از یاد می برد.

در این نوع فراموشی فرد چیزی از زندگی خود را به یاد نمی آورد.

در این فراموشی فرد خاطرات زندگیش را از تاریخ خاصی تا زمان حال را به یاد نمی آورد.

علایم اختلال آمنزیای گسسته

فرد نمی تواند خاطراتی که در زمان تجربه استرس یا تروما داشته را به خاطر بیاورد و دچار یک فراموشی غیرطبیعی می شود.

ناتوانی در به یادآوری، فرد را دچار علایمی می کند که زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی را دچار اختلال می کند و فرد رنج و پریشانی زیادی را تجربه می کند.

این فراموشی را نمی توانیم به مصرف الکل، مواد مخدر یا سایر شرایط بیولوژیکی نسبت دهیم.

افراد به ندرت از بیماری خودآگاه هستند و این فراموشی را کم اهمیت جلوه می دهند و در صورت یادآوری مشکل، احساس ناراحتی می کنند.

این اختلال می تواند با اختلال هویت تجزیه ای، اختلال سوماتیک (اختلال روان تنی) یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) اشتباه گرفته می شود. تشخیص بر عهده روانشناس است.

این بیماری شایع ترین انواع اختلال تجزیه ای است و در زنان شیوع آن بیشتر از مردان است و از لحاظ رده سنی، بیشتر جوانان را درگیر می کند نه سالمندان را.

بروز این اختلال با افزایش رویدادهای استرس زا ارتباط مستقیم دارد. در زمان هایی که سوانح طبیعی زیاد است و در زمان های وقوع جنگ، بروز این اختلال افزایش می یابد.

همانطور که پیش تر گفته شد این اختلال با عوامل استرس زا افزایش می یابد.

از علل ابتلا می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تجربه حوادث طبیعی

شرکت در جنگ

قربانی جرم و جنایت واقع شدن

ابتلا به استرس زیاد در اثر ارتباطات شغلی مالی و خانوادگی

گاهی در اثر خیانت یک فرد قابل اعتماد نیز ایجاد می شود.

بسیاری از موارد این فراموشی در اثر ایجاد تعارض در فرد به وجود می آید. برای نمونه فردی که در محیطی قرار گرفته و شرایط محیط به شدت با او متعارض است و فرد حجم عظیمی از هیجانات غیرقابل تحمل را یک جا تجربه می کند که هیجاناتی مانند احساس گناه، شرم، خشم و درماندگی را شامل می شود.

در درمان این فراموشی تمرکز بر روی از بین بردن علایم است. با این کار بیمار و افراد خانواده از خطرات این فراموشی در امان می مانند و شرایطی برای فرد فراهم می شود تا دوباره بتواند خاطرات خود را بازیابی کند.

هدف از درمان موارد زیر است:

با اتفاق های دردناک مقابله کرده و خود مدیریتی را افزایش یابد.

بتواند مهارت های زندگی بیاموزد

مهارت های جدید مقابله ای یاد بگیرد.

ارتباطاتش را با دیگران بهبود ببخشد.

درمان های متفاوتی برای این فراموشی تجویز می شود بسته به نوع و شدت بیماری می تواند متفاوت باشد.

درمان اصلی اختلالات تجزیه ای، روان درمانی و مشاوره است. این درمان به زیرمجموعه های زیر تقسیم می شود.

این نوع درمان الگوهای تفکر نادرست، احساسات و رفتارهای اشتباه را عوض می کند. از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد حساسیت زدایی می شود.

زیگموند فروید دلیل اصلی فراموشی تجزیه ای را مکانیزم ذهنی واپس زنی می داند. در این ساز و کار دفاعی، مغز خاطرات رنج آور و غیرقابل تحمل را به ذهن ناهشیار می فرستد تا بتواند با شرایط جدید سازگاری پیدا کند و از رنج بکاهد. این مکانیزم باعث می شود این خاطرات به سطح خودآگاه وارد نشده و سبب رنجش فرد می شود.

کاری که یک روانکاو انجام می دهد این است که این مکانیزم های دفاعی را در ذهن فرد شناسایی کند و روی رویدادهای فراموش شده کار می کند. این کار باعث می شود این خاطرات به سطح هشیار آمده و فرد خاطرات را به یاد بیاورد.

فرد در ابتدا با یادآوری این حوادث ممکن است بسیار پریشان شود. اما می تواند به مرور زمان از رنج این حوادث بکاهد. روانکاوی رنج آور است اما درمان اصلی اختلال فراموشی گسسته است.

رفتار درمانی دیالکتیک برای افراد با اختلال شخصیتی شدید کاربرد دارد و برای افرادی که دچار سوءاستفاده یا تروما شده اند، استفاده می شود.

در روش خانواده درمانی به خانواده فرد آموزش داده می شود تا علایم فرد را کنترل کنند و در اختیار پزشک قرار دهند.

درمان هایی از قبیل موسیقی درمانی و هنر درمانی باعث می شود محیط امنی برای فرد فراهم می شود تا اندیشه ها و احساسات خود را بروز دهد و آن ها را کشف و بیان کند.

با مراقبه، فرد از احساسات خود مطلع شده و به درون متصل می شود و آرامش می یابد.