اختلال افسردگی عمده یا اختلال افسردگی ماژور (MDD) چیست؟


زمانی که غم و اندوه بیش از حد زندگی انسان را فرا بگیرد احساسات طبیعی شخص دچار دگرگونی خواهند شد. این تغییر اساسی احساسی در زندگی روزمره انسان می تواند ناشی از طلاق، بیماری، از دست دادن عزیزان و یا هر حادثه ناگواری باشد.

گاهی اوقات غم و اندوه به قدری در زندگی شخص رسوخ می کنند که زندگی را از حالت معمولی خود خارج می نماید. به چنین اندوه های عظیمی، افسردگی ماژور (MDD) گفته می‌ شود. در این نوع بیماری علاوه بر اندوه، نا امیدی در شخص بیداد می کند.

در این مقاله قصد داریم افسردگی ماژور را بررسی کنیم و در مورد علائم آن صحبت نماییم. همچنین افرادی که در معرض مبتلا شدن به این بیماری هستند را معرفی می کنیم و عوامل محرک افسردگی ماژور را نام می ‌بریم.

افسردگی ماژور (MDD) با نام های افسردگی بالینی و یا افسردگی عمده میان مردم شناخته شده است. گاهی اوقات روانشناسان این نوع افسردگی را دو قطبی نیز می نامند. متاسفانه این اختلال در میان عموم مردم جامعه شایع و جدی می باشد که لازم است در اسرع وقت شناسایی و درمان شود.

این بیماری می تواند بر احساسات شخص تاثیر گذار باشد و تفکر معقول فرد را تحت تاثیر قرار دهد؛ به همین دلیل انجام فعالیت های روزمره با اختلال مواجه خواهد شد.

روانپزشکان و روانشناسان برای تشخیص افسردگی ماژور در یک فرد، باید علائم آن را به مدت 2 هفته بررسی نمایند تا در صورت لزوم درمان مناسب را شروع کنند. تیم روان درمانی جهت درمان از روش های ترکیبی استفاده از دارو جلسات گفتگو محور برای درمان افسردگی بالینی استفاده می کنند.

اشخاصی که علائم افسردگی بالینی را در زندگی روزمره خود مشاهده می کنند لازم است تحت نظر روان درمانگر قرار بگیرند تا بتواند تشخیص نهایی وجود بیماری در شخص را انجام دهد.

نکته: تمام علائم نام برده شده باید به قدری جدی باشد که کارهای روزمره و فعالیت های اجتماعی شخص را تحت تاثیر قرار داده یا آن ها را به طور کامل مختل کرده باشد.

توجه داشته باشید که برخی دیگر از اختلالات ذهنی و بیماری های جسمی نیز می تواند چنین علایمی را ایجاد کند؛ لذا تا قبل از مطمئن شدن از وجود این اختلال داروی نامناسب مصرف نکنید.

برخی از علائم اشخاص مبتلا به افسردگی عمده یا ماژور عبارتند از:

احساس غم مداوم

پوچی یا نا امیدی بیش از حد

عدم کنترل خشم و طغیان عصبانیت

تغییر پذیری احساسات با هر گونه محرکی

عدم علاقه به کارهای لذت بخش سابق

کمبود یا عدم اعتماد به نفس

احساس گناه در طول زندگی

بی انگیزگی و بی علاقگی به تمام عناصر زندگی

به وجود آمدن اختلال در خواب

خستگی مفرط

کمبود انرژی

کاهش اشتها و در نهایت کاهش وزن

افزایش اشتها و پرخوری عصبی به همراه افزایش وزن

تفکر مداوم در مورد خودکشی و اقدام به آن

مشکلات جسمانی از قبیل کمر درد، سردرد و… که هیچ دلیل پزشکی برای آن وجود ندارد.

گوشه گیری گریه مداوم پرخاشگری

بدبینی

عدم تمرکز بر انجام کارها

عدم تصمیم گیری حتی در کارهای کوچک

ضعف حافظه در یادآوری اتفاقات

طبق آخرین تحقیقات پژوهشگران، زنان دو برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به این اختلال هستند و دلیل آن را تغییرات هورمونی که در دوران بلوغ فرد را فرا می گیرد، اعلام کرده اند.

همچنین بارداری، سقط جنین و یائسگی نیز در مبتلا شدن به چنین اختلالی بی ‌تاثیر نیست. به طور کلی محرک های ایجاد کننده افسردگی در زنان بیشتر از مردان شناسایی شده است.

یعنی در زنان استرس کارهای خانه به همراه کارهای محل کار، مراقبت از پدر و مادر و نگهداری از فرزندان و… توانسته است بانوان را مستعد مبتلا شدن به افسردگی ماژور کند.

مبتلا شدن به افسردگی می تواند از هر سنی آغاز شود، اما میانگین شروع افسردگی است از 32 سالگی تخمین زده شده است. متاسفانه حضور چنین بیماری در تمام اقشار جامعه و در هر گروه سنی مشاهده شده است به همین دلیل محققان طی تحقیقاتی عوامل به وجود آورنده آن را شناسایی کردند تا روند ابتلای مردم را کاهش دهند.

در کمال تعجب افرادی که در خانواده آن ها افسردگی ماژور وجود دارد در مقایسه با سایر افراد بیشتر در معرض مبتلا شدن به این بیماری هستند. به همین دلیل ژنتیک و محیط اطراف در روحیات هر انسانی حائز اهمیت است.

یک واقعیت تنش زا در زندگی، می ‌تواند شخص را تا مدت ‌ها با افسردگی ماژور گریبانگیر سازد.

پزشکان و پژوهشگران با تحقیق بر روی ساختار مغز و مواد شیمیایی درون مغز افراد مبتلا به افسردگی، به این نتیجه رسیدند که واکنش های شیمیایی در مغز افرادی که مبتلا به افسردگی نیستند با افراد دارای اختلال افسردگی متفاوت است.

زمانی که هورمون ها در بدن به طور غیرطبیعی ترشح شوند می ‌توانند احساسات شخصی را دستخوش تغییر کنند.

اشخاصی که با چنین بیماری گریبان گیر هستند 60 درصد از افکارشان حول خودکشی می چرخد. متاسفانه از این افراد حدود 3 درصد تفکرات خود را عملی می کنند و اقدام به خودکشی می کنند.

حس ناامیدی محض و احساس گناهی که در این افراد وجود دارد می ‌تواند باعث به وجود آوردن نشخوارهای ذهنی وسواس گونه شود. گاهی اوقات احساس گناه به خاطر موارد عاری از اهمیت یا خیالی بوده به همین دلیل پی بردن به منشا آن ها کار آسانی نیست.

پی بردن به توهمات و هذیان های پوچ گرایانه این افراد تنها با بررسی روانپزشک امکان پذیر است.

بهترین راهکار برای تشخیص افسردگی ماژور (Major Depressive Disorder) بعد از مشاهده علائم در خود، مراجعه به روانپزشک می باشد. روانشناس با انجام آزمایشات خاص غربالگری افسردگی، وجود این اختلال را شناسایی کند.

در کنار تمام آزمایش ها، از شخص سوالات طبقه بندی شده در مورد سابقه شخصی و خانوادگی و مشکلات روانی آنها پرسیده می شود. گاهی اوقات ممکن است روان درمانگر آزمایش خون را برای تشخیص مقدار هورمون های موجود در بدن تجویز نماید و یا بخواهد همکاری تیروئید، سو مصرف الکل و مواد مخدر را بررسی کند.

سکته مغزی و مصرف داروهای خاص نیز می ‌توانند علائم افسردگی را در بدن ایجاد کنند.

خوشبختانه با وجود اینکه افسردگی ماژور یک بیماری جدی محسوب می شود، اما روش های درمان آن وجود دارد. روانپزشک بعد از تشخیص شدت این اختلال، روش درمان را با داروهای مناسب آغاز می کند.

علاوه بر روان درمانی و گفتار درمانی نیز ممکن است در کنار دارو به شخص توصیه ‌شود. در این دوره درمان، وضعیت عاطفی و احساسی فرد مورد بررسی قرار خواهد گرفت و امکان دارد داروهای تقویت اثربخشی و داروهای ضد افسردگی به نسخه فرد مبتلا اضافه شود.

در نظر داشته باشید که روانپزشک باید دوز های مختلف دارو را آرام آرام برای فرد تجویز کند تا بتواند بهترین دارو را انتخاب نمایید. در برخی مواقع در صورت شدید بودن علائم افسردگی از درمان های دیگری همچون الکتروشوک درمانی نیز استفاده خواهد شد.

مبتلا شدن به افسردگی بیشتر نشات گرفته از سبک زندگی است که فرد در آن قرار دارد. بهترین درمان برای دور شدن از افسردگی، تغییر سبک زندگی فردی و اجتماعی می باشد.

به عنوان مثال این اشخاص می توانند ورزش منظم را با تلف کردن وقت برای نشخوارهای فکری جایگزین کنند. زمان خواب خود را تنظیم کنند تا یک خواب منظم و با کیفیت داشته باشند. یک رژیم غذایی سالم را دنبال نمایند و از قرار گرفتن در مکان ‌های مملو از خبرهای بد، انرژی و افکار منفی بپرهیزند.