اختلال نافرمانی مقابله ای (Oppositional defiant disorder) چیست؟ + نحوه درمان آن


اختلالات روحی و روانی انواع مختلفی دارند که باعث می شود، فرد رفتار نامتعارفی از خود نشان دهد. برخی از این اختلالات باید به سرعت درمان شوند؛ زیرا باعث بروز مشکلات بزرگ تری خواهند شد.

یکی از این اختلالات، اختلال نافرمانی مقابله ای ODD است که اغلب در کودکان مشاهده می شود. البته این اختلال در برخی از بزرگسالان نیز وجود دارد. بنابراین افراد باید این بیماری را به خوبی شناخته و در صورت وجود این اختلال در خود یا کودکشان نسبت به درمان به موقع آن اقدام کنند.

ما در این مقاله سعی داریم تا اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان و بزرگسالان را به شما توضیح داده و نحوه درمان آن را به شما بگوییم؛ پس حتما این مقاله را بخوانید.

اختلال نافرمانی مقابله ای (Oppositional defiant disorder) یک نوع اختلال رفتاری است که معمولا در کودکان مشاهده می شود. معمولا کودکانی که به این اختلال مبتلا هستند، در مقابل کسانی که در موضع قدرت هستند، رفتارهایی همراه با خشونت، نافرمانی، لجبازی و خشم دارند.

این کودکان نسبت به واکنش دیگران بسیار حساس بوده و در مقابل دستورها و درخواست های آنها مقاومت می کنند. این کودکان در جمع خانواده، دوستان، هم کلاسی ها و حتی در سنین بالاتر در محیط کار نیز با این رفتار، مشکلات زیادی برای خود درست می کنند.

البته باید توجه داشت که زمانی این رفتارها دلیلی بر اختلال نافرمانی مقابله ای تلقی می شوند که فرد 6 ماه به صورت پایدار این رفتار را ادامه دهد. البته در برخی از کودکان مشاهده می شود که آنها در برخورد با دیگران رفتارهایی کاملا طبیعی و مناسب دارند؛ ولی در مقابل والدین خود نافرمان هستند.

افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، علائم مختلفی را از خود نشان می دهند.

ازجمله علائم و نشانه های این اختلال می توان به موارد زیر اشاره کرد:

این کودکان خیلی زود از کوره در می روند و از هر چیز کوچک و بزرگی عصبانی می شوند.

کودکانی که دارای اختلال نافرمانی مقابله ای هستند، با بزرگسالان جر و بحث می کنند و قانون شکنی می کنند.

این افراد زودرنج و حساس هستند و از هر چیزی ناراحت می شوند.

گاهی کارهایی انجام می دهند که عمدا کسی را ناراحت کنند.

به خاطر اشتباهات خود، دیگران را مقصر می دانند و آن ها را سرزنش می کنند.

در زمان ناراحتی و عصبانیت از الفاظ نامناسب استفاده می کنند.

این کودکان خشمگین و کینه جو هستند و لجبازی زیادی از خود نشان می دهند.

در صورتی که رفتارهای این کودکان گسترش یابد، ممکن است دچار اختلال سلوک نیز شوند.

بر اساس تحقیقات انجام شده، این اختلال بیشتر از محیط و عوامل محیطی ناشی می شود.

در حالت کلی علل این نوع اختلال به صورت زیر می باشد:

عوامل فیزیولوژیکی

برخی از نقایص در بخش هایی از مغز باعث بروز اختلالاتی در رفتار کودکان می شوند. یعنی زمانی که انتقال دهنده های عصبی دچار مشکل شوند، پیام ها به درستی به مغز ارسال نمی شوند و فرد توانایی کنترل خشم و رفتارهای تکانشی خود را نخواهد داشت. همچنین این اختلال می تواند ژنتیکی باشد.

عوامل محیطی و شیوه های تربیتی در بروز اختلال نافرمانی مقابله ای نقش بسیار پررنگی دارند. ازجمله عوامل محیطی تاثیرگذار می توان به موارد زیر اشاره کرد.

محیط زندگی پر تنش

دعوا های بین والدین

پرخاشگری والدین

روش های تربیتی سخت گیرانه والدین

قانون ها و درخواست های متناقض والدین و یا عدم هماهنگی تربیتی والدین که باعث تناقض در تربیت کودک می شوند.

عدم توجه و محبت به کودک و نادیده گرفتن او

تنبیه کودک به طور مکرر بدون اینکه توضیح منطقی به او داده شود.

اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه داشته باشد.

این اختلال در افراد بزرگسال به صورت زیر خود را نشان می دهد:

این افراد در اکثر اوقات بسیار عصبانی هستند و این عصبانیت از کنترل آنها خارج می شود.

با افراد خانواده و همکاران در بیشتر مواقع بحث و جدل می کنند.

از رعایت قوانین آگاهانه و به طور فعال سرپیچی می کنند.

به طور عامدانه مردم را اذیت می کنند.

افراد را به دلیل اشتباهات یا رفتار بدشان مدام سرزنش می کنند.

به راحتی توسط دیگران اذیت می شوند.

در برابر بی عدالتی به شدت عصبانی می شوند.

کینه توز و انتقام جو هستند.

والدین برای درمان این اختلال کودکشان و یا یک فرد بزرگسال برای درمان این اختلال در خود، باید هر چه سریع تر اقدام کنند؛ زیرا این مشکل می تواند باعث منزوی شدن فرد از جمع های مختلف شده و او را به سمت اضطراب و افسردگی برساند.

همچنین می تواند باعث بروز بیماری های جسمی و یا خودکشی در فرد شود. بنابراین افرادی که با این اختلال روبرو هستند، برای درمان آن باید به درمانگر مراجعه کنند.

روش های درمان این بیماری به صورت زیر می باشد:

یک درمانگر سعی می کند تا موارد زیر را به فرد آموزش دهد.

مهارت مدیریت عصبانیت

مهارت ارتباطی

کنترل برانگیختگی

مهارت های حل مساله

در خانواده درمانی، درمانگر کل خانواده بیمار را مورد بررسی قرار می دهد تا با ایجاد تغییراتی در خانواده به درمان فرد کمک کند. درواقع خانواده با راه های حمایت از فرد بیمار و استراتژی های درمان آشنا می شوند.

گروه بندی بیماران باعث می شود که آنها در کنار همدیگر روش های درست ارتباط و مهارت های اجتماعی را بیاموزند. بنابرین روش گروه درمانی بسیار مفید واقع می شود.

دارودرمانی به طور مستقیم بر روی این بیماری تاثیری ندارد و تنها آسیب های ناشی از آن را درمان می کند.

بزرگسالانی که به این اختلال مبتلا هستند، می توانند با توجه به برخی استراتژی ها، این اختلال را در خود مدیریت کنند. این استراتژی ها عبارتند از:

قبول کردن مسئولیت کارها و رفتارهای خود

استفاده از راه های کاهش اضطراب مانند تنفس عمیق که به کاهش عصبانیت نیز کمک می کند.

فعالیت های آزاد سازی استرس مانند ورزش