اختلال هویت تجزیه ای (Dissociative identity disorder) چیست و چه علایمی دارد؟ + نحوه درمان


اختلال هویت تجزیه ای (Dissociative identity disorder) یکی از انواع اختلالات تجزیه ای گسسته است که در آن فرد دو یا چند شخصیت متمایز در وجود خود دارد.

اختلال هویت تجزیه ای یا DID که قبلا به اختلال چند شخصیتی شهرت داشت. فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای وجود اشخاص و هویت های دیگری را در سر خود حس می کند به طوری که احساس می کند این شخصیت ها در حال گفتگو با هم هستند.

این شخصیت ها می توانند دارای نام به خصوص و ویژگی های شخصیتی خاصی باشند و رفتارهای خاصی از خود بروز دهند؛ حتی در قیافه های مختلفی باشند.

این شخصیت ها به تناوب کنترل فرد را به عهده می گیرند و به همراه این جایگزینی هر کدام از این شخصیت ها، فرد اطلاعات مهم و شخصی خود را در اندازه ای وسیع به یاد نمی آورد.

دلیل این فراموشی آن است که برخی شخصیت ها از وجود دیگری اطلاعی ندارند و فرد در برخی اوقات هفته، هیچ اطلاعاتی در ذهن ندارند.

تروما نقش عمده ای در ایجاد اختلال هویت تجزیه ای دارد. مطابق آمار تقریبا 90 درصد افرادی که دچار اختلال هویت تجزیه ای هستند سابقه سوءاستفاده دارند. این افراد غالبا در کودکی سابقه تجربه سوءاستفاده جسمی یا جنسی داشته اند. و اکنون اکثریت آن ها علایم اختلال شخصیت مرزی دارند.

برای مثال این افراد رفتار های زیر را دارند:

رفتارهای تکانشی

بی ثباتی در روابط

رفتار خودآزار

نکته: کودک آزاری عامل زمینه ساز ابتلا به این بیماری است.

یک نظریه در مورد اختلال هویت تجزیه ای وجود دارد که بیان می کند؛ مبتلایان به این اختلال، دچار ضربه روانی شدیدی شده اند که مغز هیچ راهی جز تفکیک هویت برای مقابله پیدا نکرده و در گذر زمان هویت های مختلفی را شکل داده است.

فردی که به این اختلال مبتلا است؛ می تواند علایم مربوط به تروما از قبیل کابوس، بازگشت به عقب و یا علایم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را تجربه می کند.

در فردی که مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای است؛ فرد در درون خود چند شخصیت مختلف را تجربه می کند که به تناسب شرایط، یکی از این شخصیت ها او را کنترل می کند.

این شخصیت ها هر کدام اسم خاصی دارند و هر کدام، ویژگی رفتاری بخصوصی را تجربه می کنند و به نوعی با جهان بیرون ارتباط برقرار می کنند. ترجیحات خاصی دارند که ممکن است با شخصیت اصلی کاملا متفاوت باشد.

فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای این نشانه ها را از خود بروز می دهد:

خاطرات کودکی و تاریخچه شخصی را به یاد نمی آورد.

احساس قطع ارتباط دارد.

توهم

خاطرات گذشته ناگهان یادآوری می شود.

افکار خودکشی یا خودآزاری

اختلال هویت تجزیه ای یک بیماری نادر است و تحقیقات، شیوع این اختلال را حدود 1 الی 1.5 درصد نشان می دهد. شیوع 12 ماهه این اختلال 1.5 درصد است که میزان شیوع آن در مردان 1.6 و در زنان 1.4 درصد است.

برای تشخیص اختلالات روانی، روانشناسان دفترچه راهنمایی و تشخیصی آماری DSM-5 را مرجع قرار می دهند.

در این دفترچه علایم زیر وجود دارد:

فرد دارای دو یا چند هویت متفاوت است و هر کدام به صورت متفاوتی با محیط تعامل می کند. درمانگر این هویت ها را تشخیص می دهد.

فرد در عملکرد روزانه خود مشکل دارد.

این علایم بخشی از مصرف الکل یا دارو نیست.

فرد حتما دارای فراموشی است و اتفاق های آسیب زا و روزانه را به یاد نمی آورد.

این شخصیت ها ویژگی های جالبی دارند.

هر کدام از شخصیت های این افراد به گونه ای متفاوت است. هر کاراکتری از این افراد در سن خاصی قرار دارند و تن صدای به خصوصی دارند. خاطرات خاصی دارند و دارای نگرش و تمایلات ویژه ای هستند.

این کاراکتر ها اصول اخلاقی خاصی را رعایت می کنند؛ دانش خاصی دارند و نمرات آزمون شخصیتی و شاخص فیزیکی خاصی مانند فشارخون، ضربان قلب حتی سیکل جنسی خاص دارند.

مثلا فرد یک شخصیت مهربان، دلسوز و پرستار گونه دارد. یک شخصیت ولخرج، یک شخصیت خسیس و یک شخصیت ضد اجتماعی دارد. هر کدام از این شخصیت ها در زمانی که فرد به آن ها نیاز دارد بروز پیدا می کنند. و کنترل فرد را بر عهده می گیرند.

اگر زمینه بروز هر کدام از این شخصیت ها وجود نداشته باشد این شخصیت بروز پیدا نمی کند و به صورت نهفته در فرد باقی می مانند.

مبتلایان از شخصیت های خودآگاهی ندارند.

زمانی که یک شخصیت در آن ها بروز می یابد شخصیت های قبلی را به خاطر نمی آورند. در زمان های مختلف فرد در قالب شخصیت های متفاوت فرو می رود.

به طوری که اگر در طی این زمان ها از فرد نوار قلبی گرفته شود برای هر شخصیتی نتیجه متفاوت خواهد بود. برای مثال برای شخصیت پرخاشگر، ضربان قلب بالا و برای شخصیت های آرام، ضربان قلب کم خواهد بود.

یا مثلا اگر فرد معتاد باشد در زمانی که شخصیت دیگری حکمفرما است بدن فرد به مصرف مواد نیازی نخواهد داشت. مثلا زنان دچار اختلال هویت تجزیه ای، سیکل قاعدگی متفاوت خواهند داشت.

این شخصیت ها متفاوت از هم هستند.

برای مثال یک فرد بزرگسال مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای با ویژگی شخصیت خردسال در درون خود است. هنگامی که اختلال، کنترل این اوضاع را بر عهده می گیرد تن صدا، شیوه راه رفتن و یا بقیه اعمال کودکانه در بیمار بروز پیدا خواهد کرد.

همچنین ممکن است فرد شخصیت در جنس مخالف داشته باشد. مثلا زنی که دارای هویت مردانه در وجود خود است یا برعکس.

عوامل زمینه ساز اختلال هویت تجزیه ای چیست؟

مهمترین عاملی که محققان برای این اختلال یافته اند؛ بهره کشی جسمی و جنسی در کودکی است.

سابقه افسردگی

غفلت والدین

نکته: در هیچ یک از اختلالات روانی به اندازه اختلال مسخ شخصیت / واقعیت؛ بر روی سوءاستفاده در دوران کودکی تاکید نشده است. بنابراین مراقبت از کودک در برابر عوامل آسیب زا از موارد حیاتی است.

برای این اختلال درمان های زیر معرفی می شود:

هیپنوتیزم درمانی

این مشکل از “خود هیپنوتیزمی”، فرد مبتلا نشت گرفته است. پس با هیپنوتیزم (هیپنوتراپی) نیز درمان می شود. به این صورت که از طریق هیپنوتیزم شخصیت های مختلف فرا خوانده شده و با هم آشنا می شوند و شخص این هویت ها را در درون خود می بیند.

پس از آن طی تلقینی، فرد یکی از این شخصیت ها را به عنوان شخصیت دایمی خود انتخاب می کند. این درمان بسیار موثر است چرا که مبتلایان به اختلال هویت تجزیه ای قدرت تلقین پذیری و “خود هیپنوتیزمی” بالایی دارند.

روان درمانی

در این روش به فرد کمک می شود تا شخصیت های چند گانه را به صورت یک شخصیت واحد تلفیق کند. در این روش فرد آموزش می بیند، خاطرات آسیب زا را در یک محیط امن پردازش کرده و مهارت های مقابله ای را در خود توسعه دهد.

دارودرمانی

این اختلال داروی خاصی ندارد اما معمولا روانپزشک داروهای ضدافسردگی و اضطراب را برای فرد تجویز می کنند.