از لحاظ سن و سال ممکن است یک خانم مطلقه سن کمتری نسبت به یک دختر مجرد داشته باشد؛ اما تجربه یک زندگی ناموفق باعث می شود او در بسیاری از موارد حساب شده تر عمل کند.
در اکثر مواقع یک خانم مطلقه در مورد مسائل مربوط به اداره خانه مدیریت بهتری دارد. این افراد درک درست تری نسبت به مسئولیت های پس از ازدواج دارند و نسبت به دختران مجرد باتجربه تر هستند.
معمولا خانم مطلقه نسبت به یک دختر مجرد واقع بین تر است و مراسمات و تشریفات ازدواج را آسان می گیرد. این ممکن است یکی از دلایلی باشد که مردان دوست دارند با یک خانم مطلقه ازدواج کنند.
زنان مطلقه در بسیاری از موارد استقلال مالی بیشتری دارند و در امور شغلی خود بسیار منظم و منضبط هستند. این باعث می شود در امور و مشکلات مالی واقع بین تر عمل کنند. در بسیاری از موارد می توانند در کنار مرد خود، زندگی مرفهی بسازند.
طلاق و اتمام عاقلانه یک زندگی، به زن این شجاعت و جسارت را می دهد که در فکر استقلال مالی باشد و برای آینده مالی خود تصمیم های محکمی بگیرد. بسیاری از این زنان پس از طلاق یک کارآفرین می شوند و کسب و کار خود را راه می اندازند.
یک خانم مطلقه نسبت به دختر مجرد بهتر از دنیای مردان آگاهی دارد و به خصوصیات بد و خوب یک مرد آشنا است و چون تجربه یک زندگی قبلی را دارد، پس بهتر از یک دختر مجرد می تواند این مسائل را درک کند و نسبت به آنها واکنش نشان دهد.
فردی که یک زندگی اشتباه را پایان داده و پروسه طلاق را به پایان رسانده، قدر زندگی و خوشی هایش را می داند و از خوشی های کوچک استقبال می کند. بسیاری از اشتباهات را نادیده می گیرد و به سادگی حس خوب خود را خراب نمی کند.
یک زن باتجربه درست می جنگد؛ او برای هر چیزی گریه نمی کند و در هر شرایطی ناله نمی کند. او نظاره می کند، می شنود و اگر نیاز بود با جملات درستی صحبت می کند، در حالیکه معمولا یک زن در ازدواج اول خود این قدر بخشنده نیست.
زنی که شجاعت بیرون آمدن از یک زندگی پر دردسر را داشته، در بقیه موارد نیز این شجاعت را به خرج می دهد. یک زن شجاع یک همراه خوب برای هر مردی است.
یک خانم مطلقه خودساخته تر است. کسی که توانسته خود را از شرایط بد نجات دهد، می داند چگونه با شرایط سخت برخورد کند. این فرد می تواند همراه خوبی باشد و مرد زندگیش می تواند روی همراهی او حساب کند.
ازدواج با بانوان مطلقه می تواند به لحاظ روانشناسی مشکلاتی داشته باشد. هر چند که ممکن است این موارد در همه صدق نکند، اما دانستن آن خالی از لطف نیست. پس بهتر است آن روی سکه را هم در نظر بگیرید.
در ادامه به برخی از این معایب می پردازیم، تا اگر قصد ازدواج دارید، با دانستن این موارد تصمیم بگیرید.
ممکن است این فرد زخم های روحی التیام نیافته ای داشته باشد که باعث شکست او در زندگی قبلی وی شده باشد. از این رو می تواند مسائلی را با خود حمل کند، که در جریان زندگی به شکل ناخوشایندی بروز یابد.
ممکن است هنوز این مسائل را با خود حل نکرده باشد و آن را وارد زندگی جدید خود کند. گذشته از آن زنی که تجربه طلاق دارد، گذشته عاطفی سختی را داشته است که این فرد را به لحاظ عاطفی آسیب پذیر کرده است.
قبل از تصمیم به ازدواج این مورد را در نظر بگیرید که آیا می توانید به او حس اعتماد دوباره را ببخشید؟ یا می توانید او را خوشبخت کنید؟ آیا می توانید در کنار چنین فردی احساس خوشبختی و راحتی داشته باشید؟
داشتن فرزند می تواند در بسیاری از موارد تصمیم گیری را برای فرد مقابل سخت کند، چرا که شما باید این سوالات را از خود بپرسید:
آیا من آنقدر فداکاری دارم که مسئولیت فرزند فرد دیگری را بر عهده بگیرم و برای او پدری کنم؟
رابطه من با او چگونه است؟ آیا می توانم با او وقت بگذرانم؟
آیا می توانم برای رشد او انرژی بگذارم و برنامه بچینم؟
آیا می توانم به خود بعنوان پدر این بچه نگاه کنم؟
در این مورد پای مسائل قانونی، احساسی و اقتصادی نیز به میان می آید و شما باید برنامه ای برای آنها داشته باشید.
ازدواج اشتباه ممکن است تاثیرات بدی بر روی افراد بگذارد. در برخی موارد یک خانم مطلقه ممکن است روحیه حساسی پیدا کند و بخواهد با افرادی با اخلاق خاص و متفاوت وقت بگذراند.
به دلیل سختی زندگی ممکن است قضاوت گر شده باشد و در این صورت باید این احتمالات را بدهید که زیاد قضاوت خواهید شد یا در جایگاه تبعیض قرار خواهید گرفت.
برخی از این زنان ممکن است نسبت به شریک زندگی خود احساس تملک داشته باشند، که این ممکن است در دراز مدت برای شما قابل تحمل نباشد.
در زنانی که قبلا ازدواج کرده اند، شاید این رفتار جزئی از شخصیت آن ها شده باشد. این طرز فکر می تواند برای بسیاری مشکل ایجاد کند.