شاید شما هم افرادی را دیده باشید که با کمترین تلاش و بدون نیاز به کارهای پرزحمت و فقط با مقدار معقولی تلاش، به خواسته هایشان می رسند؛ برعکس بسیاری نیز با تلاش های زیاد و انجام کارهای طاقت فرسا، هنوز نتایج مناسب خود را پیدا نکرده اند.
تفاوت این دو در چیست؟ به احتمال قوی فرد شماره یک، باورهای مثبتی در مورد خودش و توانایی هایش دارد و می داند با میزان معقولی تلاش می تواند به خواسته هایش برسد.
در طرف دیگر فرد دوم یا خود را لایق موفقیت نمی بیند و یا فکر می کند باید سخت تلاش کند تا تنها کمی موفق شود. یا افکاری بر علیه خود دارد از جمله این که من هوش بالا ندارم و… .
باورها، همان افکاری هستند که مدام در ذهن خود تکرار کرده ایم تا قوی شده اند. مثلا من باهوش هستم یا من خوب صحبت می کنم. باورها همان ذهنیت ها و برنامه ریزی های ذهنی ما هستند که ذهن ما آن ها را به عنوان واقعیت پذیرفته است.
این باورها برخی به سود ما هستند و باعث پیشروی و موفقیت ما می شوند و برخی دیگر برعکس جلوی پیشرفت ما را می گیرند و تلاش های ما را بی نتیجه می کنند.
مثلا فردی باور دارد باهوش است؛ قبلا از افراد زیادی در مدرسه این را شنیده است و نتایج دیگری نیز این را ثابت کرده است. یا فردی باور دارد که در جمع به خوبی صحبت می کند؛ افراد زیادی این را تایید کرده اند و همیشه این موضوع را به او می گویند. او نیز همیشه پیشگام در صحبت در جمع است.
میزان رفاه، خوشی، موفقیت، دوستان خوب، روابط موفق و آرامش روان شما بستگی زیادی به باورهای شما دارد. اگر باورهای مخربی در مورد هر یک از این موارد داشته باشید نمی توانید به درجات بالایی برسید.
اتفاقاتی که در زندگی ما رخ می دهد، بازتابی از باورهای ما هستند؛ یعنی هر باوری در ذهن داشته باشیم و به هر چیزی اعتقاد قوی داشته باشیم آن را ایجاد می کنیم.
باورهای منفی شما را محدود می کند و در حالی که شما این ذهنیت ها و باورهای منفی را به عنوان حقایقی می پندارید و فکر می کنید که جهانتان کوچک است.
دست شما بسته است و شما قادر به تغییر دادن شرایط خود نیستید. این یک تراژدی است که باورهای مخرب ایجاد می کند و شما خود را ناتوان در عوض کردن شرایط دیده و آرزوهای خود را فراموش می کنید.
اگر بدانید که تغییر باورهای منفی چه تاثیرات شگرفی در ارتقا سطح زندگی انسان دارد، هر چه زودتر اقدام به شناخت و تغییر باورهای مخرب خود می کنید.
برخی از باورهایی منفی عبارتند از:
من لایق موفقیت نیستم.
من باهوش نیستم.
من کجا و ثروتمندی کجا!
من نمی توانم ازدواج موفقی داشته باشم.
همیشه افراد حیله گر در سر راه من سبز می شوند.
من لایق ازدواج با فرد مناسب نیستم.
اینها نمونه ای از باورهای مخربی هستند که باعث می شوند جلوی پیشرفت شما گرفته شود.
باورهای مثبت، تمامی باورهایی است که به شما انگیزه حرکت به سمت خواسته هایتان را می دهد؛ حس خوبی در شما ایجاد می کند و احساستان را خوب می کند؛ به شما انرژی می دهد تا به سمت خواسته هایتان حرکت کنید.
اگر باورهای مثبتی در مورد توانایی هایتان داشته باشید، باعث می شود خود را توانمند ببینید و موانع را به سادگی از میان بردارید و سریع تر به خواسته هایتان برسید.
این باورها عزت نفس و اعتماد به نفس شما را تقویت کرده و تصوراتتان از خودتان را ارتقا می دهند. با باورهای مثبت شما برای هدف های بزرگتر آماده می شوید.
برخی از باورهای مثبت عبارتند از:
من لایق موفقیت هستم.
من انسان قابل احترامی هستم.
من لایق رسیدن به ثروت هستم.
اگر من ثروتمند نشوم پس چه کسی باید بشود؟
همیشه بهترین انسان ها سر راه من قرار می گیرند.
من همیشه در آرامش هستم.
کارهایم به خوبی پیش می رود.
من ازدواج موفقی با فرد مناسب خواهم داشت.
اینها نمونه ای از باورهای مثبتی هستند که شما را برای موفقیت، ثروت و ازدواج خوب آماده می کنند.
ابتدا مشخص کنید که در چه حوزه ای می خواهید موفق شوید، سپس بنویسید به چه دلایلی تاکنون به این هدف خود نرسیده اید. هر دلیل یک باور غلط را مشخص می کند.
هر قدر بیشتر در این مورد فکر کنید، بیشتر و بهتر می توانید باورهای منفی را شناسایی کنید.
فرمول تغییر باور این است که بدانید باورهای مخرب هم نوعی فکر هستند، که چون زیاد تکرار شده اند، ذهن آن را به عنوان حقیقت پذیرفته است و الزاما درست نیستند.
باید پذیرفت صرفا این ما بوده ایم که به آن ها قدرت بخشیده ایم؛ پس می توانیم آن ها را تغییر دهیم. دانستن این مطلب روند تغییر باورها را آسان می کند.
در ادامه مطلب به برخی از روش ها برای تغییر باورهای مخرب می پردازیم.
با آوردن مثال نقض های زیاد، می توانید این باورها را تضعیف کنید. مثلا اگر فکر می کنید که ثروت کمی در این دنیا وجود دارد و قدرت خرید مردم کم است، به محله های ثروتمند بروید و به ماشین هایی که در خیابان تردد می کنند نگاه کنید؛ خواهید دید که ثروت وجود دارد.
یا به فروشگاه های لوکس بروید حتما افرادی را می بینید که با دست پر از این فروشگاه ها بیرون می آیند و قدرت خرید بالایی دارند. یا اگر فکر می کنید که دوست خوب پیدا نمی شود، نگاهی به اطرافیانتان بیندازید شاید افرادی باشند که دوستانی بسیار خوبی دارند که سالیان سال با هم دوست هستند.
این یک مثال نقض است که نشان می دهد واقعیت جهان این گونه نیست و شما باور نادرستی در مورد دوست یابی دارید.
به یاد داشته باشید که هنگامی که موفقیت افراد را می بینید، در دل آنها را تحسین کنید. تحسین نوعی تایید است و باعث می شود ذهنتان به موفقیت عادت کند و باور کند که این اتفاقات برای شما هم رخ دهد.
یک کار مهم برای تغییر باور، این است که باورهای مخرب تان را برعکس کنید و جملات تاکیدی مثبتی بسازید. مثلا اگر باور شما این است که لایق ازدواج با فردی مناسب نیستید، باید تکرار کنید من لایق یک ازدواج موفق با یک فرد مناسب هستم.
این جمله را باید بارها تکرار کنید تا ضمیر ناخودآگاهتان رفته رفته آن را بپذیرد. می توانید این جملات را بنویسید تاثیر نوشتن چندین برابر است و ذهنتان را بهتر و بیشتر تغییر می دهد.
راه دیگر این است که می توانید این عبارات را با صدای بلند تکرار کنید، صدایتان را ضبط کنید و چندین بار در طول روز به آن گوش کنید تا آرام آرام ضمیر ناخودآگاهتان باورهای جدید را بپذیرد.
این جملات را با حسی خوب تکرار کنید تا اثر بخش باشد. اگر احساستان خوب نباشد دقیقا روی ناخواسته های خود تمرکز دارید، در این صورت نتایج بد و ناخوشایندی در پی خواهد داشت.
با افرادی که به هدف های دلخواه شما رسیده اند ارتباط بگیرید
با افرادی که به هدف های دلخواه شما رسیده اند، ارتباط بگیرید
این کار نیز عملکردی همانند مثال نقض دارد. اگر با چشم خود افرادی را ببینید که باورهای عکس شما را دارند و نتایج بهتری کسب کرده اند، راحتتر می توانید بپذیرید که باور غلطی دارید و بهتر می توانید خود را تغییر دهید.
باورهای ما طی سالیان تحت تاثیر اطرافیان و کسانی که با آن ها در ارتباط بوده اید شکل گرفته اند؛ بنابراین باید برای ایجاد باورهای نو با افراد جدید ارتباط بگیرید.
افراد موفق باورهای درستی دارند که به هدف های بزرگی رسیده اند؛ پس با آشنایی با طرز فکر آن و الگو قرار دادن آنها، باورهای جدید در شما شکل می گیرد.
اگر آن شخص برای شما دوست داشتنی باشد این تغییر بسیار سریع تر اتفاق می افتد.
افراد موفق باورهای درستی در زمینه کاری خود دارند، که منجر به موفقیت شان شده است.
آشنایی با این باورها و آگاهی از آن ها باعث می شود شما باورهای نادرست خود را بهتر شناسایی کنید وقتی نتیجه موفقیت فرد را می بینید، ذهنتان مجاب می شود که موفقیت دور از دسترس نیست و برای شما نیز امکان پذیر است.
در برخی موارد که این باورها بسیار مخرب و قوی هستند و یا در مورد برخی باورهایی که ریشه در کودکی فرد دارند که با روش های دیگر به سادگی تغییر نمی یابند، از خود هیپنوتیزم نیز استفاده می شود.
تغییر باور کار چندان راحتی نیست و بستگی به شدت باور شما دارد. ممکن است مثال های نقضی را دیده باشید و متوجه طرز فکر غلط خود شوید، اما هنوز باورتان به طور کامل تغییر پیدا نکرده باشد. پس از کجا بدانیم باور منفی ما عوض شده یا نه؟
اگر باوری را در خود تغییر دهید، به تدریج با نشانه هایی مواجه می شوید که بیانگر موفقیت شما در تغییر باورتان هست. مثلا شما این باور مخرب را داشته اید که دیگران به من احترام نمی گذارند و سپس تمرین تغییر باور را انجام می دهید.
در نهایت به تدریج حس می کنید که اطرافیان به شما احترام می گذارند؛ یا هر جا می روید با شما با احترام برخورد می شود.
برای تغییر باور هایتان، داشتن ایمان یک ضرورت است. شما باید به خودتان و توانایی تان در تغییر باور و زندگی خود ایمان داشته باشید و بدانید که می توانید باورها و زندگی خود را عوض کنید.
شما مسئول زندگی و تغییر باورهای خود هستید و حتما از عهده آن برمی آیید.