خودآگاهی (Consciousness) چیست به زبان ساده + نحوه تقویت مهارت خودآگاهی


خودآگاهی یکی از مهارت هایی است که هر فرد باید در یادگیری آن کوشا باشد. در صورتی که افراد بتوانند به خودآگاهی برسند، زندگی خود را بهتر مدیریت کرده و کمتر دچار مشکلات روحی و روانی خواهند شد.

این مهارت به افراد کمک خواهد کرد که در تصمیم گیری ها با توجه به ویژگی ها و مهارت های خود، بهترین تصمیم را بگیرند. خود را همانگونه که هستند، دوست بدارند و همواره از زندگی خود نهایت لذت را ببرند.

ما در این مقاله تصمیم داریم تا خودآگاهی و نحوه تقویت این مهارت را به شما توضیح دهیم. پس توصیه می کنیم حتما این مقاله را بخوانید.

خودآگاهی (Consciousness) به معنی توانایی دیدن خود از طریق تامل و درون بینی است. بدین ترتیب فرد می تواند، شخصیت خود را به روشنی ببیند. البته خودآگاهی دارای درجات و سطوح مختلفی است. افراد با داشتن مهارت خودآگاهی می توانند به راحتی ویژگی های اخلاقی خود را بیان کنند.

در حالت کلی این مهارت، ارتباط تنگاتنگی با احساس رضایت فرد از زندگی دارد. همچنین خودآگاهی به سلامت و بهداشت روان انسان بسیار کمک می کند و عدم خودآگاهی می تواند باعث بسیاری از تعارضات درونی، افکار منفی، ترس ها و اضطراب های مبهم در فرد شود. در یک عبارت ساده تر افرادی که مهارت خودآگاهی دارند، می توانند نیازها و اهداف واقعی خود را بهتر بشناسند.

خودآگاهی به دانش و درکی گفته می شود که هر فرد از خودش دارد. در خودآگاهی، دریافت یک تصویر واضح و شفاف از ارزش ها، نگرش ها، نیازها، علایق، اهداف و اولویت ها از اهمیت فراوانی برخوردار است.

در حالت کلی خودآگاهی یعنی اطلاع یافتن فرد از احساسات ورودی، افکار و عواطف خویش. اما خودشناسی به معنی دانستن دلیل این احساسات و افکار است.

افراد خودآگاه به خصوصیات و ویژگی های برتر انسانی می رسند. این ویژگی ها عبارتند از:

احساس رضایت از تمامی انتخاب ها و سبک زندگی شان دارند.

تفکر این افراد واگرا بوده و آنها مطلق نگر نیستند.

در مقابل فشارها و ضربه های روانی اجتماعی مقاوم تر از دیگران هستند.

این افراد از موفقیت ها و شکست های خود آگاه هستند. آنها به موفقیت خود افتخار می کنند و از شکست های خود درس می گیرند.

این افراد مسئولیت زندگی خود را می پذیرند.

افراد خودآگاه نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و در جهت اصلاح آن تلاش می کنند.

این افراد در کارهای گروهی همکاری و مشارکت می کنند.

افراد خودآگاه از مشوت با دیگران که صاحب نظر هستند، استقبال می کنند.

افراد خودآگاه هیچ گاه دیگران را سرزنش نمی کنند و به همه احترام می گذارند.

این افراد، افرادی مثبت اندیش هستند.

این بخش خودآگاهی به معنی تصوری است که فرد از ظاهر خود دارد. در واقع اگر فرد درک درستی از تصویر واقعی بدن خود نداشته باشد، خود را بدریخت می داند و همین امر باعث می شود که این فرد به سمت عمل های زیبایی برود.

این نوع قسمت خودآگاهی به برداشت فرد از تمایلات و هویت جنسی او دلالت دارد. در واقع اگر برداشت فرد با واقعیت منطبق نباشد، فرد دچار تعارض در هویت جنسی خود خواهد شد.

این بخش خودآگاهی اسرار درونی فرد را در بر می گیرد. یعنی همان چیزهایی که فرد دوست ندارد دیگران راجع به او بدانند. این فرد برای پنهان کردن آن وقت و انرژی زیادی را تلف می کند.

همان طور که می دانید، درونی ترین بخش وجود هر انسان، خود واقعی اوست. هر کسی برای شناخت خود واقعی به کاوش و تفکر نیاز دارد و این بخشی از خودآگاهی است.

این قسمت از خودآگاهی به باورهای معنوی فرد مربوط می شود و تصویری است که فرد از اعتقادات خود دارد. شکاف در خود معنوی فرد باعث می شود که او تعارضات شدید درونی داشته باشد و مدام با خودش بر سر ارزش هایش جنگ داشته باشد.

خود آرمانی فرد، چیزی است که فرد در آرزوی رسیدن به آن است. در واقع فرد تصویری مطلوب از خودش در ذهنش می سازد و دوست دارد که آن باشد.

جایگاه اجتماعی فرد و تصویری که فرد از جایگاه خود در اجتماع دارد، بخش دیگری از خودآگاهی است.

معمولا افراد از دو طریق به خودآگاهی می رسند. این دو راه عبارتند از:

در این نوع خودآگاهی فرد خود را با معیارهای بیرونی مقایسه کرده و برایش نظرات دیگران بسیار اهمیت دارد.

در این روش از خودآگاهی فرد خود را با ملاک ها و معیارهای درونی می سنجد و بدین ترتیب می تواند تحلیل دقیق تری از خود داشته باشد.

افراد برای تقویت خودآگاهی باید جنس احساسات خود را در مواجه با مسائل و موضوعات گوناگون بشناسند. شناخت احساسات در خودآگاهی بسیار مهم است.

افراد با شناخت افکار خود در مواجه با موقعیت های مختلف، به ناکارآمدی برخی از این افکار پی می برند و در نتیجه می توانند آنها را اصلاح کرده و از عواقب ناخوشایندی که ممکن است اتفاق بیفتد، پیش گیری کنند.

در مواجهه با موقعیت ها، عوامل درونی و بیرونی مختلفی وجود دارند؛ اما عوامل درونی نقش پررنگ تری را خواهند داشت. بنابراین فرد با شناخت انتظارات و خواسته های خود بهتر می تواند موقعیت را درک کند.

افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، انتظارات غیر واقع بینانه ای از خود و دیگران خواهند داشت. این مساله باعث می شود که این افراد از زندگی رضایت کمتری داشته باشند. بنابراین فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد، موقعیت ها را بر اساس انتظارات دیگران نخواهد دید و بیشتر به ارزش ها و خواسته های خود اهمیت خواهد داد.

در صورتی که فرد در تقویت خودآگاهی خود ضعیف باشد؛ در موقعیت های مختلف با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و همین مساله می تواند باعث بروز اختلالات روانی گوناگونی شود.

بنابراین افراد برای رسیدن به خودآگاهی می توانند با روانشناس و درمانگر صحبت کنند و از آنها مشاوره بگیرند. بدین ترتیب می توانند درک و بینش بهتری نسبت به ویژگی های خود داشته باشند.