خودشیفتگی چیست و خودشیفته کیست؟ – علائم بیماری خودشیفتگی یا نارسیسیسم + نحوه درمان آن


امروزه کلمه‌ ی خودشیفته برای بسیاری از سلبریتی ‌ها به کار می ‌رود. احساس خود بزرگ بینی، کوچک شمردن دیگران و به دنبال تحسین بیش از اندازه بودن از نشانه‌ های خودشیفتگی به شمار می ‌رود و به کسی که چنین احساسی به خود دارد خودشیفته می ‌گویند.

بیماری خودشیفتگی بسیاری از مردم جهان را درگیر خود کرده است و در بین جوانان رایج ‌تر است. نحوه‌ درمان بیماری خودشیفتگی به صورت گوناگونی انجام می ‌گیرد و بسیار حائز اهمیت است.

طبق گفته علم روانشناسی، خودشیفتگی یا نارسیسیسم یک اختلال شخصیتی است که در آن فرد احساس خود بینی کاذب دارد. همچنین نسبت به خود نظری متورم داشته و به دنبال تحسین و تایید بیش اندازه است.

در واقع اگر خودشیفتگی فردی به صورت افراطی باشد، شخص دچار بیماری خودشیفتگی و در نتیجه اختلال شخصیتی می ‌شود.

کسانی که در خود احساس برتری نسبت به دیگران می ‌کنند و در عین حال نیاز شدیدی به تحسین و توجه اطرافیان دارند، همچنین نسبت به انتقاد از خود واکنش‌ های شدید و هیجانی نشان می ‌دهند؛ خودشیفته نامیده می ‌شوند و به بیماری خودشیفتگی دچار هستند.

این افراد باید با پذیرش بیماری خود، با توجه به نوع شخصیتی آنها به دنبال نحوه درمان بیماری خودشیفتگی خود باشند.

بیماران خودشیفتگی بسیار از خود نا امید و ناراضی هستند که اغلب این را نشان نمی‌ دهند. این افراد در عموم به عنوان افراد مغرور، خودخواه، خود محور و مطالبه‌ گر شناخته می‌ شوند. از سری علائم نارسیسیسم می توان به موارد زیر اشاره نمود.

خود بزرگ بینی یکی از متداول ‌ترین ویژگی‌ های افراد خود شیفته محسوب می ‌شود. این افراد احساسی فراتر از خودپسندی ساده درباره خود دارند.

آنها بر این باورند که دارای شخصیتی منحصر به فرد هستند و تنها می‌ توانند با افرادی خاص و رده بالا معاشرت داشته باشند که باید نحوه درمان بیماری خودشیفتگی این مشکل را برطرف نماید. همچنین این افراد در مورد استعداد و کارهای خود بسیار اغراق می‌ کنند و تصویری عالی از خود را متصور می ‌شوند.

از آنجایی که دیدگاه افراد خود شیفته جایی در واقعیت ندارد. آن ها با توهمات اغراق آمیز خود را در دنیای دیگری می ‌بینند که در آنجا بتوانند بدون عذاب وجدان تصویر مورد علاقه خود را به نمایش بگذراند.

آنها تصورات فراتر از حد معمولی درباره قدرت و جذابیت خود دارند که آن ها را در نظر خود شخصی ایده آل معرفی می ‌کند. بنابراین نشانه‌ های منطقی دنیای واقعی که با شخصیت خیالی آن ها در تضاد است را نادیده می ‌گیرند و در صورت انتقاد یا یادآوری دنیای واقعی، دچار خشم و حالت تدافعی شدید می ‌شوند.

این افراد در دنیای فانتزی‌ زندگی می‌ کنند که صفات مورد قبول در آنجا در دنیای واقعی مقبول نیست. از این جهت همیشه به دنبال تحسین دیگران هستند تا بتوانند خود را در جایگاه والایی که مد نظر دارند، متصور شوند. این کار باعث می‌ شود که احساس بهتری در جمع داشته باشند.

خود شیفته ‌ها هیچ احساس همدلی و همزاد پنداری‌ با دیگران ندارند. این افراد اصلا نمی‌ توانند خود را به جای دیگران بگذارند و عواطف آنها را درک کنند. البته که به خاطر این مشکل باید نحوه درمان بیماری خودشیفتگی کشف شود.

خود شیفته ها به تاثیر رفتار خود بر روی دیگران نیز فکر نمی‌ کنند. اغلب دیگران را راهی برای رسیدن به خواسته ‌های خود می‌ دانند و تنها چیزی که به آن فکر می ‌کنند نیاز خودشان است. آن ها هر بار به این رفتار خود بدون ذره‌ ای احساس شرم یا گناه ادامه می ‌دهند.

از آنجایی که افراد خودشیفته بر این باورند که دارای شخصیتی خاص و ایده آل هستند. از سوی افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند و از محبوبیت در جمع برخوردارند، احساس خطر می ‌کنند.

افراد دارای اختلال شخصیتی خودشیفتگی سعی دارند با تحقیر و کوچک شمردن کارهای دیگران، ارزش آن ها را پایین بیاورند و دستاوردهای آنان را بی اهمیت جلوه دهند.

متداول ‌ترین راه درمان اختلال شخصیتی خودشیفتگی، گفتار درمانی و روان درمانی می ‌باشد. نحوه درمان به صورتی انجام می‌ گیرد که به فرد کمک کند تا نسبت به احساسات و چرایی آن ها آگاه شود.

این خود شناسی در کنترل احساسات و تنظیم هیجان فرد تاثیر می ‌گذارد و شخص تشویق می‌ شود که رفتار خود را اصلاح کند و روابطی کارآمد داشته باشد. همچنین درمانگر تلاش می‌ کند اعتماد به نفس بیمار را حفظ کند و در فضایی مناسب و به دور از قضاوت گفت ‌و گو را پیش ببرد.

راه‌ های متنوعی برای درمان بیماری خودشیفتگی وجود دارد. همه‌ ی آن ها تحت تاثیر نحوه درمان بیماری خودشیفتگی از طریق روان انجام می ‌گیرند. راه‌ های متداول برای درمان این بیماری به شرح زیر می ‌باشند.

در این روش درمان، تلاش می‌ شود که فرد مبتلا نسبت به احساسات و رفتار خود آگاهی یابد و فضای واقعی را پذیرش کند. همچنین در روند درمان شخص به تدریج خود را ارزیابی کرده و رفته رفته واقعیت را جایگزین توهمات و خیالات خود می ‌کند.

در نحوه درمان بیماری خودشیفتگی با روش روان پویشی، تجارب بیمار مورد بررسی قرار گرفته می ‌شود. همچنین درمانگر با حفظ صمیمیت و تحسین بیمار، روابط او را با والدین و دیگر اطرافیان را ارزیابی کرده و از تأثیر ناخودآگاه آن ها بر روی بیمار آگاه می ‌شود.

البته درمانگر باید به شیوه‌ ای مناسب اشکالات رفتار شخص در روابط را به او یادآور شود.

روابط اطرافیان با شخص بیمار از نکات مهم در روند درمان به شمار می ‌آید. چرا که خانواده فرد تحت تاثیر رفتارهای خود شیفتگی او قرار گرفته اند.

خانواده درمانی روشی است که به اعضای خانواده کمک می‌ کند با بینشی مناسب، رفتار شخص مبتلا به بیماری خودشیفتگی را بسنجند و رفتاری شایسته از خود بروز دهند. این‌ گونه جلسات درمان موجب می ‌شود که اطرافیان شخص بیمار در جهت تشدید بیماری او اقدامی انجام ندهند.

در نحوه درمان بیماری خودشیفتگی تجویز دارو خیلی موثر نیست. بلکه دلیل تجویز داروهای آرامش بخش و ضد افسردگی این است که خلق و خوی فرد تثبیت شود و همچنین از اختلالات روانی دیگر مانند اضطراب و افسردگی جلوگیری و روند درمان را بهبود بخشد.

در جوامع امروز، خودشیفتگی و میل شدید به دیده شدن به خصوص در جوانان بسیار دیده می ‌شود. در صورت تداوم، این خودشیفتگی تبدیل به بیماری و اختلال شخصیتی شده و فرد را دچار مشکل می ‌کند.

همچنین این بیماری به روابط شخص نیز آسیب جدی‌ می‌ رساند. از این رو درمان آن از اهمیت زیادی برخوردار است. نحوه درمان بیماری خودشیفتگی به صورت روان درمانی انجام می‌ گیرد تا شخص بتواند به مدیریت خلق و خوی خود بپردازد و از دام این بیماری رهایی یابد.

اگر در خود یا عزیزانتان این علایم را می بینید می توانید برای تشخیص و درمان با مرکز مشاوره هم اندیشان تماس بگیرید. شما علاوه بر مشاوره حضوری می توانید از مشاوره تلفنی نیز بهره مند شوید.