سواد عاطفی (Emotional literacy) چیست – به زبان ساده + نحوه تقویت آن


احساسات به راستی سرمایه مهمی برای انسان است. بدون هوشیاری عاطفی متعادل نخواهیم بود. لازمه داشتن سواد عاطفی این است که با احساسات خود در تماس باشیم اما این مهارت مهم را در خانه یا مدرسه به ما یاد نداده اند.

هنوز بسیاری از افراد از به کار بردن کلمه احساسات معذب می شوند و سعی می کنند آن ها را سرکوب کنند و یا همیشه در حال ندید گرفتن آن هستند. در حالی که راه درست این است که این احساسات را بشناسیم و آن ها به خوبی پذیرفته و مدیریت کنیم.

داشتن سواد عاطفی به ما کمک می کند احساسات و عواطفمان را به نفع خود به کار بگیریم و اجازه ندهیم به ضرر ما وارد عمل شوند.

مطابق تحقیقات روانشناسی، سواد عاطفی باعث افزایش شادی و رضایت فردی می شود. هر فردی که بتواند احساسات خود را به خوبی درک کرده و آن ها به موقع را ابراز کند، عزت نفس خود را بهبود می دهد.

اگر فرد توانایی همدلی با دیگران را داشته باشد به راحتی می تواند در موقعیت های اجتماعی و اقتصادی موفق تر عمل کند. با تقویت سواد عاطفی یاد می گیرید حس همدلی افزایش می یابد و در برابر تاثیری که روی عواطف دیگران دارید احساس مسئولیت می کنید.

بدون وجود این مهارت مهم، مفاهیمی مانند پشتیبانی اجتماعی و دوستی بی معنا می شود و انجام کار تیمی و فعالیت های حرفه ای به مشکل برمی خورد.

سواد عاطفی باعث می شود روابطی مبتنی بر دوستی ایجاد شود و مردم با هم همکاری کنند و جریان احساسات به خوبی در جامعه تسهیل شود.

با تقویت سواد عاطفی فرد یاد می گیرید که تنها مهارت منطقی با اهمیت نیست و مهارت عاطفی هم در کنار آن باید استفاده شود و این باعث می شود در حوزه های اجتماعی خانوادگی شغلی عملکرد موفقی داشته باشید.

فردی که نداند چرا حالش خوب نیست و در واقع نداند در لحظه حال چه احساسی را تجربه می کند بدون شک نمی تواند آن را بروز دهد یا نمی تواند از کلمات مناسبی برای ابراز آن استفاده کند و یا از دیگران برای حل مسئله اش کمک بخواهد.

فردی که این موارد را نمی داند دچار کوری عاطفی شده است.

بی اطلاعی خانواده ها از سواد عاطفی

ضعف در ابراز احساسات افراد

عدم توانایی در تحلیل درست احساسات

بسیاری از ما به خاطر بروز بسیاری از احساساتمان ضربه خورده ایم بنابراین تمام راه های عاطفی و هیجانی خود را بسته ایم و اجازه بروز و تجربه کردن آن را به خود نمی دهیم.

در حالی که با هوشیاری عاطفی و پذیرش احساساتمان و بروز درست آن ها قدرت شخصی مان افزایش می یابد و یعنی اگر بدانیم چگونه احساسات خود را کنترل کنیم و آنها را در زمان مناسب و در جای درست خود به کار ببریم می توانیم دیگران را تحت تاثیر قرار می دهیم.

در بسیاری از موارد در نبود سواد عاطفی افراد مرتکب خطاهای عاطفی بزرگی می شوند که می تواند فرد را دچار دردسر کند.

اگر فرد احساسات منفی خود را به طرز مخربی ابراز کند ممکن عواقب جبران ناپذیری برای خود و طرف مقابل ایجاد کند. عواطفی مانند خشم اگر به طرز مخربی ابراز شود ممکن است موجب وقوع جرم و جنایت و اعمالی به دور از منطق شود.

این خطاها ممکن است از هر فردی سر بزند و ارتباطی به موقعیت اجتماعی افراد ندارد. بسیار اتفاق افتاده که فردی در اثر خشم، ترس، حسادت و عدم امنیت اعمال نا به هنجاری را مرتکب شود و مسئولیت آنها را نپذیرد. بدون شک این خطاها شخصیت فرد و اطرافیانش را تضعیف کرده است.